10/12/2025 6:37:46 PM

میلیاردها تومان هزینه ساخت برنامه و سریال‌های نیمه کاره

بعد از شیوع کرونا و پیدایش پلتفرم‌های نمایشی، صنعت سریال‌سازی در ایران رشد چشمگیری داشت. اعتراضات ۱۴۰۱ و تغییر فضای جامعه و کاهش توجه مخاطبان به سینما هم به این پیشرفت ضریب داد و از همه مهم‌تر، فیلمسازان بااستعداد و برجسته به سریال‌سازی روی آوردند. در یکی، دو سال اخیر توجه مخاطبان به سریال‌های پلتفرم‌‌های مختلف تا جایی پیش رفت که از اهمیت تلویزیون بسیار کاسته شد. پرداختن به موضوعات روز جامعه، پوشش متفاوت و واقعی بازیگران به همراه حضور چهره‌‌های شناخته شده در سریال‌ها مهم‌ترین عاملی بود که توجه‌ها را به پلتفرم‌ها افزایش داد.

هر چقدر گیشه و فروش فیلم‌ها افت می‌کرد اما توجه مردم به سریال‌های پلتفرم‌ها بیشتر می‌شد، سینما به واسطه فیلم‌های کمدی و گاهی فیلم‌های اجتماعی خود را از مهلکه ورشکستگی نجات داد اما تلویزیون همچنان افت مخاطب شدیدی را طی می‌کند. اما خب همه ماجرای سریال‌سازی در ایران تنها به رشد آن ختم نمی‌شد و این شاخه هنر نمایشی همزمان با رشد دچار حواشی هم بود. از نظارت و قلع و قمع محتوای سریال‌ها توسط مجموعه‌ای به نام ساترا گرفته تا توقیف مجموعه‌ها و حتی پلتفرم نمایشی و همین طور افزایش بی‌رویه دستمزد بازیگران و… حواشی بود که حول و حوش سریال‌سازان و سریال‌سازی شکل گرفت.

حالا نمونه متاخری از یک حاشیه بزرگ که در چند وقت اخیر زیاد در فضای مجازی وایرال می‌شود نصفه و نیمه رها کردن دو سریال «کنکل» و «جزر و مد» است که البته قول ادامه پخش دومی داده شده اما فرجام سریال اولی مشخص نیست. البته نصفه‌نیمه ماندن سریال‌ها به«کنکل» و «جزر و‌مد» و یک پلتفرم خاص محدود نمی‌شود، در سال‌های اخیر حجم‌ زیادی از سریال‌ها و برنامه و رئالیتی شوها را می‌توانیم نام ببریم که بدون در نظر گرفتن احترام و جایگاه مخاطب در پروسه ساختشان از اواسط پخش نیمه کاره رها شدند یا هنگام ساخت متوقف ماندند و هنوز هم از آینده آنها خبری نیست.

نمونه‌های واضحی همچون «جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش، یا «ازازیل» ساخته حسن فتحی، «آمستردام» به کارگردانی مسعود قراگزلو، «قبله عالم» به کارگردانی حامد محمدی، «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، میدان سرخ به کارگردانی ابراهیم ابراهیمان، «آهوی من مارال» ساخته مهرداد غفارزاده، «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم، «هفت» ساخته کیارش اسدی زاده، سریال «خیابان آزادی» به کارگردانی ابراهیم شیبانی، رئالیتی شوی «هتل عمارت» به کارگردانی سیامک انصاری، سریال«قصه عشق» به کارگردانی آرمان زرین‌کوب و… مجموعه‌هایی که اغلب با دوجین بازیگران چهره و انبوهی حواشی نه تنها نظر مخاطبان را جلب نکردند که بعضا حتی به پخش هم نرسیدند و از فرجام آنها هم هیچ توضیحی داده نشد.

حتی طبق شنیده‌های ما سازندگان رئالیتی شوی «هتل عمارت» هزینه سنگین و بالایی را برای دکور متقبل شدند اما گویا این برنامه در مرحله ساخت متوقف مانده و از پخش آن هیچ اطلاعی نیست. تجربه نشان داده نیمه کاره رها ماندن سریال‌هایی از این دست نه تنها باعث کاهش اعتماد مخاطب به پلتفرم و دیگر سریال‌ها می‌شود که ضربه به ساختار سریال‌سازی می‌زنند. این مجموعه‌ها با پرداخت رقم‌های بالا با عنوان دستمزد به بازیگران شناخته شده آنها را مجاب به حضور در کار می‌کنند و با این روش، آشفتگی به چرخه رقم‌های دستمزد بازیگران به وجود می‌آورند و جالب اینکه نیمه کاره رها می‌شوند. ضمن اینکه این پرسش به وجود می‌آید که منابع مالی و سرمایه‌های این سریال‌ها و برنامه‌ها از کجا تامین می‌شود که نگرانی از بازگشت ندارند و نصفه رها می‌شوند؟ با چه پولی این برنامه‌ها و سریال‌ها ساخته می‌شوند؟

کاش ساترا که روی نگاه دختران به پسران در سریال‌ها فوکوس می‌کند و هزار اما و اگر در ساخت سریال‌ها دارد پاسخگو باشد که این جنبه از حرفه‌ای‌گری و متعهد بودن سازندگان را در سریال‌سازی مد نظر قرار می‌دهد؟


میلیاردها تومان هزینه ساخت برنامه و سریال‌های نیمه کاره

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی