به گزارش خبر ساز، غیبت امام زمان (عج) نه به معنی عدم حضور ایشان در جامعه بلکه به معنی عدم رویتشان توسط عوام الناس است. روایات بسیاری از دیدن روی مهدی موعود (عج) توسط افراد خاص، منزه و پاک نقل شده است. یکی از این روایات مشهور مربوط به مردی از اهالی کاشان است که در نجف رو به موت بوده است.
داستان مرد اهل کاشان که مهدی (عج) را دید
این داستان در بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است. علامه در انتهای این روایت تاکید دارد که این حکایت نزد اهل نجف مشهور بوده و موثقین و نیکان آن را به او خبر داده اند.
اما حکایت مرد کاشانی چیست؟ روایت است که مردی از اهالی کاشان که به همراه دوستانش عازم بیت الله الحرام بوده به نجف اشرف آماده بود اما در نجف به مرضی سخت دچار شد، چنانکه پاهایش چون چوب خشک شدند، لرزه به تنش افتاد و قادر نبود یک قدم هم راه بیاید.
دوستان و همراهان مرد کاشانی که مردی سلیم النفس بود و در بین دوستان به تقوا شناخته می شد، مدتی صبر کردند اما وقتی دیدند حال دوست بیمارشان بهتر می شود، او را به یکی از اتاقهای مدرسۀ جنب حرم در نجف سپرده و خود به حج رفتند. صاحب اتاق هم هر روز مرد بیمار را در اتاق می گذاشت و در را به روی او می بست و قفل می کرد و به عزم گردش و طلب روزی به صحرا می رفت.
یک روز مرد بیمار به صاحب اتاق گفت: دلم گرفته و از ماندن در این اتاق احساس وحشت می کنم. لطفا مرا بیرون ببر و در جایی رها کن. هر جا که می خواهی رها کن و برو.
صاحب اتاق مرد را به طرف مقام قائم (عج) در نزدیکی گورستان وادی السلام در نجف اشرف رساند و سپس پیراهن خود را در حوضی کنار گورستان شست و روی طنابی پهن کرد و رفت به بیابان. مرد بیمار هم در آنجا تنها ماند و به سرنوشت خود می اندیشید.
مدتی بعد مرد جوانی زیبارو و گندم گون را دید که داخل صحن مقام صاحب الزمان می شد. مرد جوان به مرد بیمار سلام کرد. سپس یک راست به مقام قائم رفت و چند رکعت نماز خواند. مرد کاشانی می گوید در عمرم چنین خضوع و خشوعی در نماز ندیده بودم. بعد از آن که از نماز فارغ شد نزد کاشانی آمد و احوالش را پرسید.
مرد کاشانی گفت: به یک بیماری مهیب دچار شده ام که راحتی ندارم. خداوند نه شفا می دهد بهبودی یابم و نه جانم را می ستاند که آسوده شوم. جوان گفت: غمگین نباش. به زودی خداوند هر دوی آنها را به تو می دهد. این را گفت و رفت.
مرد کاشانی روایت می کند که بعد از رفتن جوان، دیدم که پیراهن به زمین افتاده است. رفتم و آن را مجددا روی طناب پهن کردم. در این حین، متوجه شدم که سالم هستم و می توانم راه بروم. سپس درنگ کردم و دیدم که هیچ درد و مرضی ندارم. در این موقع بود که یقین کردم فردی که در مقام قائم دیده ام امام زمان (عج) بوده است.
عاقبت مرد کاشانی؛ وقتی پیش بینی حضرت مهدی (عج) تحقق می یابد
اهل نجف روایت می کنند که مرد کاشانی همینطور سالم ماند تا موقعی که حاجی ها و رفقای او آمدند. مرد کاشانی مدتی با دوستان خود به سر برد و بعد، دوباره مریض شد و از دنیا رفت و در صحن مطهر مدفون گردید. به بیان دیگر، آنچه حضرت به وی خبر داده بود که هر دو مقصودت عملی خواهند شد، آشکار گردید.
داستان دیده شدن امام زمان (عج) در نجف/ مهدی موعود (عج) به مرد کاشانی چه گفت؟
نظر شما