سه جزیره ایران: نمادهای حاکمیت، تاریخ و بنبست دیپلماتیک | چرا امارات همچنان این موضوع را ادامه میدهد؟
به گزارش خبر ساز به نقل از وانا، با این حال، این بیانیه فراتر از یک اعلامیه معمول نظامی است. این سخنان چکیدهای از یک مناقشه طولانیمدت منطقهای است که اکنون با تعیین رسمی ۳۰ نوامبر بهعنوان «روز ملی سه جزیره ایران»، وارد مرحله جدیدی از دیپلماسی عمومی شده است. ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک دیگر صرفاً سه نقطه استراتژیک روی نقشه نیستند؛ بلکه به نمادهایی تبدیل شدهاند برای بازتعریف حاکمیت ملی، ژئوپلیتیک توانایی قدرت در منطقه و شکافهای حلنشده در نظام امنیتی خاورمیانه.
این جزایر که در ورودی تنگه هرمز واقع شدهاند، در امتداد یک گلوگاه دریایی قرار دارند که روزانه نزدیک به یکپنجم تجارت نفت جهان از آن عبور میکند. کنترل بر این جزایر به معنای توانایی نظارت و تاثیرگذاری بر یکی از حیاتیترین مسیرهای انرژی جهانی است.
در ژئوپلیتیک دریایی، گاهی چند کیلومتر مربع زمین میتواند از صدها کیلومتر قلمرو داخلی اهمیت بیشتری داشته باشد. برای ایران، این سه جزیره دقیقاً همین نقش را ایفا میکنند: آنها پیوندی برقرار میکنند میان حاکمیت سرزمینی و قدرت بازدارندگی دریایی.
این مناقشه درباره چیست و چرا ادامه دارد؟
پس از تشکیل رسمی در اوایل دهه ۱۹۷۰، امارات متحده عربی ادعایی درباره این سه جزیره مطرح کرد که تهران بلافاصله و بدون ابهام آن را رد کرد.
ریشههای این اختلاف فراتر از یک اختلاف تاریخی ساده است و حول سه بعد اصلی میچرخد: حقوق بینالملل و مالکیت تاریخی، کنترل ژئوپلیتیکی بر تنگه هرمز و رقابت برای جایگاه و نفوذ منطقهای.
در تمام این سه بعد، ایران موقعیت قویتری دارد. بر پایه مدارک تاریخی، حاکمیت واقعی بر زمین و کنترل اداری بدون وقفه بر جزایر از آن ایران است. با این حال، ادعاهای امارات (که گاهی توسط برخی بازیگران فرامنطقهای نیز بازتاب مییابد) همچنان در مجامع دیپلماتیک و روایتهای رسانهای مطرح میشود و تلاش میکند مسألهای را که ایران آن را یک پرونده حقوقی بسته میداند، سیاسیسازی کند.
پاسخ تهران: فراتر از یک یادبود نمادین
شناسایی رسمی «روز ملی سه جزیره» تنها یک اقدام نمادین نیست. از منظر تهران، این مسأله غیرقابل مذاکره است، زیرا مربوط به حاکمیت است نه یک اختلاف مرزی. این موضع به طور مداوم در بیانیههای وزارت امور خارجه ایران منعکس شده است. وزیر امور خارجه، عباس عراقچی، بارها تأکید کرده است: «سه جزیره همیشه متعلق به ایران بوده و همیشه ایرانی باقی خواهند ماند.» و صریحتر افزوده است: «هیچ جای مانور یا ملاحظهای در مورد سه جزیره وجود ندارد.»
این بیانیهها خط قرمز دیپلماتیک ایران را مشخص میکند: هیچ ابهام حقوقی وجود ندارد و هیچ مجوزی برای مذاکره مجدد نیست؛ تنها رد ادعاهای سیاسی و تثبیت مالکیت تثبیتشده است.
گام حقوقی جدید: ثبت رسمی حاکمیت
آخرین اقدام ایران در زمینه مالکیت بینالمللی و ثبت سرزمینی، نمایانگر تقویت حقوقی محاسبهشدهای است: اسناد رسمی کادستری (که مشخصات دقیق جغرافیایی هر جزیره را ثبت میکند) اکنون برای هر یک از سه جزیره به نام دولت جمهوری اسلامی ایران صادر و در سازمان ملی نقشهبرداری و ثبت اراضی ثبت شده است: جزیره تنب بزرگ: بیش از ۱۰ میلیون متر مربع، جزیره تنب کوچک: تقریباً ۱.۴ میلیون متر مربع، جزیره ابوموسی: بیش از ۱۲.۷ میلیون متر مربع.
این اقدام فراتر از یک تشریفات اداری است؛ بلکه بالاترین سطح مالکیت حاکمیتی ثبتشده قانونی است که در سیستم داخلی ایران موجود است و اهمیت حقوقی بینالمللی قابل توجهی دارد. این گام عملاً تلاشهای آتی برای بازتفسیر دیپلماتیک یا تصاحب سیاسی وضعیت این جزایر را محدود میکند.
چرا امارات ادامه میدهد؟
عزم ابوظبی کمتر ناشی از استدلالهای حقوقی و بیشتر ناشی از جاهطلبی ژئوپلیتیکی است. حتی نفوذ نمادین بر ورودی «تنگه هرمز» میتواند موقعیت امارات را در محاسبات منطقهای انرژی، لجستیک و امنیت ارتقا دهد. این آرمان، باعث فشار دیپلماتیک مداوم و تبلیغات رسانهای میشود. با وجود اینکه «تعادل کنترل در میدان بهطور قاطع به نفع ایران» باقی مانده است. از این منظر، این اختلاف کمتر درباره قلمرو و بیشتر درباره دیدگاههای رقیب برای نفوذ منطقهای است.
نگاهی کوتاه به تاریخ
سوابق تاریخی تأیید میکنند که از دوره صفویه تا دوران قاجار (از اوایل قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم) سه جزیره تحت حاکمیت ایران بودهاند.
در قرن نوزدهم، استراتژی استعماری بریتانیا در خلیج فارس تلاش میکرد تا مسیرهای دریایی را تحت سلطه خود درآورد و جزایر را در وضعیت ابهام ژئوپلیتیکی قرار داد.
در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱، همزمان با «خروج نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس»، ایران از طریق عملیات هماهنگ «دریایی، هوایی و زمینی»، کنترل کامل جزایر را دوباره به دست آورد: پایاندهنده دههها عدم قطعیت و نشانه بازگرداندن قطعی حاکمیت ایران.
سه پرسش برای امروز
امنیت یا هویت؟
این جزایر صرفاً داراییهای نظامی نیستند؛ بلکه بخشی از «حافظه تاریخی جمعی ایران» هستند. آیا جامعه بینالمللی «هویت و تداوم ملتها» را به رسمیت میشناسد یا تنها «معادلات قدرت» را ملاک قرار میدهد؟
حقوق بینالملل یا فشار سیاسی؟
وقتی مسائل حقوقی حلشده از طریق کمپینهای سیاسی و رسانهای دوباره مطرح میشوند، چقدر اصول و هنجارهای حقوق بینالملل در عمل کارآمد هستند؟
دیپلماسی یا واقعیت میدانی؟
در دنیای پرآشوب امروز، مشروعیت سرزمینی بیشتر از طریق «مذاکره شکل میگیرد یا حضور مستمر و مستندسازی رسمی قانونی؟
روز ملی سه جزیره صرفاً یک مراسم تشریفاتی نیست. این روز، اعلام جایگاه ایران در خلیج فارس است؛ نقطهای که در آن تاریخ، حقوق، امنیت و عزم سیاسی با هم همگرا میشوند.
امروزه این سه جزیره «فراتر از نقاط روی نقشه» هستند؛ آنها «قطعات یک پازل بزرگتر» را تشکیل میدهند که «هویت و قدرت راهبردی ایران در منطقه» را تعریف میکند.
سه جزیره ایران: نمادهای حاکمیت، تاریخ و بنبست دیپلماتیک | چرا امارات همچنان این موضوع را ادامه میدهد؟


نظر شما