تأثیر شرایط تحریمی بر روان مردم؛ از تمایل به سبک زندگی «خیاموار» تا مواجهه با سرخوردگی عمیق
مهرداد ناظری، جامعهشناس، درباره بار روانی تداوم شرایط تحریمی با توجه به فعال شدن مکانیسم ماشه طی روزهای آینده گفت: موضوع اسنپبک و تحلیل آن، مسئلهای بسیار مهم برای افکار عمومی است که میتوان از زوایای گوناگونی به آن پرداخت. از منظر جامعهشناسی، بار روانی این موضوع برای مردم ایران قابل توجه است و میتوان آن را از چند جهت بررسی کرد.
وی بیان کرد که نخستین نکته این است که در نظر مردم، این خبر جزو مسائلی است که بسیاری به طور مستمر آن را دنبال میکنند، چرا که به نوعی با سرنوشت و زندگی اقتصادیشان گره خورده است. مردم تلاش دارند مرتب اخبار را رصد کنند چون آینده و شرایط معیشتیشان به آن وابسته است.
او خاطرنشان کرد که اگر بخواهیم عمیقتر نگاه کنیم، اسنپبک صرفاً یک سازوکار حقوقی نیست، بلکه برای مردم نمادی از تهدید است. تهدیدی که در ذهن بسیاری بار روانی متفاوتی دارد و موجب میشود تحریمها را منبع رنج و سختی بیشتر ببینند. این حس بیعدالتی جهانی پرسشهایی در ذهنشان ایجاد میکند؛ اینکه چرا باید آنها بیش از دیگران تحت فشار باشند و در سختی زندگی کنند.
ناظری تاکید کرد که معانی متعددی از اسنپبک در ذهن مردم شکل میگیرد و او در اینجا تحلیل جامعهشناختی و علمیتری ارائه میدهد. از نظریه جان فیسک، نظریهپرداز فرهنگ رسانهای، بهره میبرد که اسنپبک را نه صرفاً یک تهدید سیاسی بلکه به عنوان «متنی فرهنگی» میبیند؛ متنی که در تعامل با قدرتهای مختلف، نوعی مقاومت و معناپردازی در ذهن مردم شکل میدهد.
او توضیح داد که طبق نظر فیسک، هر پدیدهای مانند اسنپبک به مثابه یک میدان فرهنگی بروز پیدا میکند، جایی که انواع مواجههها و کنشهای مردم قابل مشاهده است. مردم این پدیده را رمزگذاری میکنند و بسته به برداشتهای خود، واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. بنابراین معنا در این میدان فرهنگی یکسان نیست و هر فرد آن را به شیوهای متفاوت معنا میکند.
ناظری افزود که میتوان گفت این میدان فرهنگی نوعی نبرد معنایی است؛ نبردی میان نهادهای قدرت در سطح جهانی که سعی دارند معنایی تحمیل کنند و مردم که با رمزگذاریهای خود مقاومت میکنند.بر اساس این نظریه، میتوان مواجهه روانی مردم ایران با اسنپبک را در چهار دسته طبقهبندی کرد که هر یک معنای خاصی در ذهن جامعه دارد.
مهرداد ناظری گروه اول را کسانی معرفی کرد که به زیستن در حال روی آوردهاند، گروهی که میتوان به اصطلاح آنها را پیروان زیست «خیاموار» دانست. این افراد بر لذتهای لحظه حاضر تمرکز دارند و معتقدند باید نسبت به مسائل همچون اسنپبک و تهدیدهای مشابه بیتوجهی نشان داد. از نظر این گروه، جهان ماهیتی ناپایدار دارد و بهتر است به زیباییها و لذتهای کوچک روزمره، تعاملات خانوادگی و لحظات خوش زندگی توجه کرد. مقاومت این گروه به شکل جلوگیری از فرسایش روانی خود از طریق تجربه لذتهای کوچک و شادیهای روزمره بروز میکند. به تعبیر نظریه جان فیسک، این افراد بحران را چنین رمزگذاری میکنند که تهدید باید تبدیل به فرصتی برای زیستن در لحظه شود. به همین دلیل، ممکن است آنها به برگزاری مهمانیهای کوچک، رقص، آواز و تفریحات ساده روی آورند تا مقاومت خود را حفظ کنند.
وی سپس به گروه دوم اشاره کرد؛ کسانی که در برابر اسنپبک دچار نوعی بیتفاوتی وجودی شدهاند. این افراد در واکنش به فشارهای مکرر، به نوعی خاموشی روانی پناه بردهاند. اگرچه ممکن است این واکنش آگاهانه نباشد، اما ترکیبی است از فرسایش روانی و آگاهی اجتنابناپذیر برای ادامه زندگی. این گروه میداند که در برابر جریانهای تحمیلی کاری از دستشان ساخته نیست و به همین دلیل سکوت میکنند و کنارهگیری مینمایند. در نتیجه، معنای زندگی برای آنان دچار نوعی بیمعنایی شده و بیتفاوتی روانی در آنها شکل گرفته است، هرچند به انجام امور روزمره ادامه میدهند. از دیدگاه جان فیسک، این نوع بیتفاوتی مقاومت منفی یا امتناع از مشارکت در ساخت معنا و بازیهای معنایی جاری در میدان فرهنگی است.
ناظری سپس از گروه سوم سخن گفت، کسانی که دچار سرخوردگی عمیق هستند. این افراد میان امید و یأس در نوساناند و ترس از شکست بر رفتارشان سایه افکنده است. در این گروه، برخی اختلالات روحی و روانی همچون افسردگی مشاهده میشود. با این حال، بسیاری از آنها تلاش میکنند با کنشهای مدنی یا فعالیت در فضای مجازی، مثلاً به اشتراک گذاشتن جملات انگیزشی یا سخنان بزرگان، این سرخوردگی را مدیریت کنند. برخی والدین نیز سعی دارند این حس منفی را در تربیت فرزندانشان وارد نکنند و فرزندانشان را در برابر چنین تهدیداتی مقاوم سازند. همچنین، ناظری اشاره کرد که با توجه به گستردگی چنین مسائل اجتماعی و روانی، ممکن است آسیبهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر یا الکل و حتی گرایش به خودکشی در این گروه بیشتر بروز کند. او تاکید کرد که تداوم این شرایط و نبود پاسخهای مناسب، میتواند پیامدهای اجتماعی و روانی خطرناکی به همراه داشته باشد. از این رو، انتظار میرود دولت با شناخت دقیق ابعاد مختلف روان جمعی مردم و تیپهای شخصیتی یاد شده، راهکارهای مؤثری ارائه کند؛ از جمله ارائه مشاورههای خانوادگی و روانشناسی رایگان و شبانهروزی، و مقابله جدی با معضلاتی مانند خودکشی و اعتیاد.
در نهایت، ناظری به گروه چهارم اشاره کرد، کسانی که رویکردی کاملاً متفاوت دارند و به مقاومت تهاجمی معتقدند. این افراد اسنپبک را ظلمی تاریخی میدانند که باید با آن مقابله کرد. آنان این پدیده را نزدیک به نگاه حاکمیت تعبیر میکنند و معتقدند نباید از غرب هراس داشت، بلکه باید به شکل کنش سیاسی قدرتمند و همتراز با تصمیمگیرندگان غربی پاسخ داد. این گروه روایتهای انتقادی و تند را بیان میکنند و باور دارند ایران کشوری قدرتمند است که توان مقابله با چنین تهدیداتی را دارد.
ناظری در پایان تأکید کرد که نمیتوان انتظار داشت همه مردم واکنش یکسانی نشان دهند؛ بلکه هر گروه بنا بر برداشت و معنایی که در میدان فرهنگی از اسنپبک شکل میدهد، مقاومت و کنشهای خود را به اشکال مختلف بروز می دهد.
تأثیر شرایط تحریمی بر روان مردم؛ از تمایل به سبک زندگی «خیاموار» تا مواجهه با سرخوردگی عمیق
نظر شما