شیوه تندروهای سیاسی در هفته های اخیر چگونه بود؟/ از شهیدِ آبرو خواندن کاظم صدیقی تا تشبیه مخالفان به گوسالهپرست
تحول و تغییر در رویکردهای سیاسی که در روزهای پس از جنگ به یک مطالبه عمومی تبدیل شده، باز هم مخالفانی دارد؛ تندروهایی که در همه سالهای گذشته بارها مخالفت خود را با رویکردهای اصلاحی و توسعهمحور نشان دادهاند و حتی در وضعیت کنونی نیز نمیخواهند شرایط جدید و ضرورتهای آن را بپذیرند.
اگرچه بسیاری بر این باورند که آنها صدای اقلیتی بیش نیستند و مثلا نمایندگانشان در مجلس با رأی چهار یا پنج درصدی راهی بهارستان شدهاند، اما به واسطه نفوذی که در دستگاههای مختلف دارند، میتوانند بهعنوان مانع اصلی تلقی شوند.
در هفتههای گذشته، چند اتفاق مهم در فضای سیاست ایران رخ داد: پس گرفتن لایحه دوفوریتی مقابله با انتشار مطالب خلاف واقع در فضای مجازی، انتصاب علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی و استعفای کاظم صدیقی از امامت جمعه تهران. با وجود این، هیچ یک از این سه مورد به مذاق افراد و چهرههای نزدیک به جبهه پایداری و نزدیک به جریان سعید جلیلی خوش نیامد و آنها به نواختن ساز مخالف خود ادامه دادند.
انها که در فضای سیاست به تندرو شهره هستند، در راه مقاومت برای تغییر، وقتی میخواهند از خودیها دفاع کنند از مقدسات هم خرج میکنند و مثلا شیخ کاظم صدیقی را «شهید آبرو» میدانند اما وقتی به مخالفان میرسند آنها را به «گوسالهپرستان» تشبیه میکنند.
از این به بعد هر کس هر چه دروغ بنویسد، مجاز است!
پس از انتشار خبر تقدیم لایحه دوفوریتی مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی، افکار عمومی به آن اعتراض کرد. بسیاری از حقوقدانها این لایحه را در راستای طرح صیانت دانستند و خواستار پس گرفتن آن شدند. برای نخستین بار هم دولت صدای مخالفان را شنید و لایحه را پس گرفت.
این اقدام دولت با استقبال گسترده همراه شد، اما از اردوگاه تندروها صدای اعتراض بلند شد. روزنامه کیهان در واکنش به استرداد این لایحه نوشت: «استرداد لایحه یادشده بیش از پیش موجب قوت گرفتن روایت «دولت سایه» شده است. عقبگرد دولت از تصمیم منطقی و مردمی خود حکایت از باجگیری دارد؛ به این معنا که همراهان دیروز کارزار انتخابات، باجگیران امروز شدهاند. به نظر میرسد شورای اطلاعرسانی دولت و اعضای آن کمیته «عملیات روانی» علیه دولت هستند و نقش اصلی را در تزلزل تصمیمگیری و اراده دولت ایفا میکنند.»
حمید رسایی نیز در تذکری شفاهی گفت: «رئیسجمهور نباید اینقدر نسبت به تصمیمات خود متزلزل باشد که با سر و صدای چهار چهره سیاسی ـ که اتفاقا خودشان در نشر خلاف واقع در فضای مجازی نقش دارند ـ از لوایح عقبنشینی کند.»
قاسم روانبخش، نماینده تهران، هم در شبکههای اجتماعی نوشت: «عقبنشینی دکتر پزشکیان از لایحه ارسالی به مجلس درباره مقابله با محتوای دروغین در فضای مجازی! یعنی از این به بعد هر کس هر چه دروغ بنویسد، مجاز است، هرچند علیه خود رئیسجمهور باشد!»
سعید جلیلی طرفداران مذاکره را گوسالهپرست خواند
موضوع دیگر، انتصاب علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که باز هم واکنش جریان تندرو را برانگیخت. امیرحسین ثابتی، نماینده تهران، در بخشی از توییت خود نوشت: «برای او آرزوی توفیق دارم تا بتواند ـ ولو اندک ـ به تقویت دولت کمک کند، چون هیچ اولویتی بالاتر از کمک به دولت برای حل مشکلات کشور نیست، هرچند رویکردهای لاریجانی تفاوت بنیادینی با پزشکیان و روحانی ندارد و از این جهت نمیتوانم خیلی خوشبین باشم.»
با این حال، عریانترین واکنش را سعید جلیلی نشان داد که طرفداران مذاکره را به گوسالهپرستان بنیاسرائیل تشبیه کرد. او در توییتی جنجالی که بخشی از سخنرانی هفتگیاش بود، نوشت: «خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند، اما پس از پیروزی بر فرعون، وقتی پیامبرشان ۴۰ روز به کوه طور رفت، گوسالهپرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند.»
حمید رسایی، نماینده مجلس و هوادار طیف جلیلی و پایداریچیها، هم نوشت: «آقای لاریجانی که امروز دبیر شورای عالی امنیت ملی شدند، چند ماه قبل درباره عملکرد دولت پزشکیان و وفاق گفته بود: با این قیمت دلار و گرانی، «وفاق» بیمعنی است! امیدوارم در جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی، احساس تکلیف نکنند که هرطور شده همه باید با دولت «وفاق» کنند!»
آدم معتقد، جان خود را فدای مقدسات میکند چنان که شهدا به انجام رساندند و به توفیق سعادت رسیدند. اما برخیها با شعار اعتقاد، مقدسات را قربانی خود میکنند و به موفقیت هم نمیرسند
کاظم صدیقی کی شهید شد؟
اتفاق دیگر زمانی رخ داد که شیخ کاظم صدیقی امام جمعه تهران سرانجام در پی حواشی پرونده باغ ازگل از امامت جمعه استعفا داد. سال گذشته خبری در خصوص انتقال سند باغ ۴۲۰۰ متری حوزه علمیه امام خمینی به موسسه شخصی کاظم صدیقی منتشر شده بود. او ابتدا اعلام کرد که از این موضوع بیخبر بوده و امضای او در سند انتقال مالکیت جعل شده است. بسیاری انتظار داشتند امامجمعه موقت تهران از این مسئولیت کنارهگیری کند؛ اما او بر جای خود باقی ماند و حضورش در نماز جمعه همانا و یادآوری پرونده باغ ازگل همانا. او همزمان ریاست ستاد امر به معروف و نهی از منکر را نیز برعهده داشت.
تا اینکه ۱۹ خرداد امسال، قوه قضاییه اعلام کرد که فرزند و عروس صدیقی در ارتباط با موضوعات اقتصادی بازداشت شدهاند. همان موقع برخی از او خواستند دیگر در نماز جمعه شرکت نکند. عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی دولت رئیسی، نیز اطلاع داد که به صدیقی پیشنهاد داده فعلا به نماز جمعه نرود و به گفته او، این پیشنهاد مورد پذیرش خطیب موقت جمعه تهران قرار گرفت.
چند روز بعد، با حمله اسرائیل به ایران و آغاز جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، اخبار جنگ ماجرای پرونده خانواده امام جمعه تهران را تحتالشعاع قرار داد. اما با توقف جنگ، کاظم صدیقی بار دیگر خطیب نماز جمعه تهران بود که این موضوع واکنشهایی را در پی داشت. نهایتا خبر موافقت رهبری با استعفای کاظم صدیقی اعلام شد.
اگرچه این اتفاق، خواسته بسیاری بود که انتظار داشتند زودتر از این رخ دهد، اما برای تندروهای طرفدار کاظم صدیقی، اتفاقی ناامیدکننده بود. روزنامه کیهان تنها، واکنش کاظم صدیقی به استعفایش را منتشر کرد و بسیاری از اعضای جبهه پایداری نیز در این زمینه سکوت اختیار کردند و امیرحسین ثابتی مشاور جلیلی که در مجلس دوازدهم نماینده شده، از صدیقی بابت استعفا تشکرد کرد؛ اشتعفا بعد از حدود یک سال و نیم بعد از افشای ماجراهای ازگل و باغ معروفش.
با این حال، برخی دیگر صدیقی را «شهید آبرو» خواندند. میثم نیلی، برادر داماد رئیس دولت سیزدهم و مدیرمسئول سایت رجانیوز، نوشت: «این روزها یک شهید به شهدای محراب ما افزوده شد؛ این بار اما شهید آبرو.»
روحالله مومننسب، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران، هم که رئیس خود در این ستاد را مستعفی میدید، با انتشار تصویری از صدیقی، او را «شهید آبرو» خواند و نوشت: «امام خامنهای رنگ سیاه به چهره قاتلان آبروی شهید آبرو، حضرت آیتالله صدیقی پاشیدند و از ایشان برای اقامهٔ نماز جمعه تهران در هفده سال گذشته و ایراد خطبههای مفید و مؤثر در دفاع از نظام اسلامی و بیان توصیههای معنوی و اخلاقی در خطبهها تشکر کردند.»
مقدسات را قربانی خود میکنند
به کار بردن چنین تعبیری باعث شد واکنش هایی به دنبال داشت. روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
آدم معتقد، جان خود را فدای مقدسات میکند چنان که شهدا به انجام رساندند و به توفیق سعادت رسیدند. اما برخیها با شعار اعتقاد، مقدسات را قربانی خود میکنند و به موفقیت هم نمیرسند. برخیها هم به همین کلمه مقدس شهید هم رحم نمیکنند. فلان فرد را «شهید آبرو» میخوانند.
آیا این برای شهید آبرو میافزاید؟ آیا این مفهوم متعالی و سازنده را در نگاه نسل پرسشگر و مشرف به رویدادها نمیشکند؟ تشابه افراد یک جریان به مالک و عمار و شعیب بن صالح و... آیا برای آنان حرمتی در خور آورد یا حرمتی در خور را از شخصیتهای دینی و تاریخی برداشت؟ تجربه همه ما میگوید هزینهای که داشت و برداشتی که از ذخیره اعتباری آن بزرگان داشت صدچندان آورده احتمالی بود که شاید برای اینان داشته باشد. آیا نباید اینان را هشدار داد و هوشیار کرد که مقدسات را چنین زیرپای یاران خود نریزند؟
اپوزیسیون جبهه پایداری کی راضی خواهد شد؟
پس گرفتن لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی، انتصاب علی لاریجانی و رفتن شیخ کاظم صدیقی از نماز جمعه تا کنون نمونه هایی عینی در پاسخ به مطالبه عمومی برای تغییر تلقی شده اند. با این حال صدای اعتراض و مخالفت طیف تندرو، آن هم با استفاده از تعابیری مثل شهید آبرو نشان میدهد این طیف نه فقط ضرورت تحول در فضای سیاسی را درک نکرده بلکه همچنان بر رویههای قبلی خود پافشاری میکند. این جماعت که گاه از آنها اپوزیسیون داخلی هم یاد میشود معلوم نیست چه زمانی راضی خواهد بود.
شیوه تندروهای سیاسی در هفته های اخیر چگونه بود؟/ از شهیدِ آبرو خواندن کاظم صدیقی تا تشبیه مخالفان به گوسالهپرست
نظر شما