12/4/2025 7:35:26 PM

اصلاح طلبان میانجی جامعه معترض و ساختار رسمی بودند/ استاندار بومی و احزاب بحران را دور کردند

هم میهن با سه فعال اجتماعی سیاسی ازجمله *عبدالله سلامی*، *قاسم آل کثیر* و *سارا امانی* در این باره مصاحبه و موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کرد.

قاسم آل‌کثیر فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان: اصلاح‌‌طلبان میانجی جامعه معترض و ساختار رسمی بودند

قاسم آل‌کثیر، فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید در حادثه خودسوزی احمد بالدی، استاندار خوزستان مدیریت میدانی بحران کرد و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و چهره‌های مدنیِ شناخته‌شده‌ اهواز نیز نقش قابل‌توجهی در تنظیم فضا و کاهش تنش‌های احتمالی داشتند.


قاسم آل‌کثیر، فعال سیاسی و اجتماعی خوزستان در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید در حادثه خودسوزی احمد بالدی، استاندار خوزستان مدیریت میدانی بحران کرد و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و چهره‌های مدنیِ شناخته‌شده‌ اهواز نیز نقش قابل‌توجهی در تنظیم فضا و کاهش تنش‌های احتمالی داشتند.


استان خوزستان به دلیل شرایط خاصی که دارد آبستن اعتراضات بسیاری است. با این حال اتفاق خودسوزی جوان اهوازی که به دلیل عملکرد اشتباه شهردار به این حادثه ناگوار منجر شد، چطور تبدیل به یک بحران امنیتی نشد؟

خوزستان به‌دلیل تجربه طولانی‌مدتِ فشارهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی و همچنین سطح محرومیت‌ها و نابرابری‌های تجمع‌یافته در سال‌های اخیر، با نوعی فرسایش اعتماد عمومی و انباشت نارضایتی‌ روبه‌رو بوده است. شرایطی که گاهی بستر بروز واکنش‌های شدید یا رفتارهای ناهم‌سازگار اجتماعی را فراهم می‌کند.

بااین‌حال، حادثه تلخ مرحوم احمد بالدی، با وجود پتانسیل تبدیل‌شدن به یک بحران گسترده، به‌سرعت در مسیر کنترل و آرام‌سازی قرار گرفت. این رخداد به باور بسیاری ظرفیت آن را داشت که به یک بحران امنیتی ـ اجتماعی تبدیل شود. همان‌گونه که پیش‌تر نیز اشاره کردم بخشی از رفتارهای اعتراضی در جامعه خوزستان را باید در چارچوب کاهش نسبی اعتماد اجتماعی، انباشت نارضایتی‌ها و... تحلیل کرد. وضعیت‌هایی که معمولاً می‌توانند کوچک‌ترین رخداد را به یک بحران بدل کنند.

بااین‌حال، اینکه این واقعه به بحران امنیتی گسترده تبدیل نشد به نظرم بخشی از آن حاصل مداخله سریع، هماهنگ و پیشگیرانه نهادهای رسمی و اتخاذ رفتارهای مبتنی بر کاهش تنش بود. در همان ساعات اولیه، واکنش مستقیمِ عالی‌ترین مقام اجرایی کشور با صدور پیام تسلیت و دستور فوری برای پیگیری دقیق ماجرا، نقش مهمی در قطع زنجیره گسترش خشم اجتماعی داشت. این اقدام، پیام روشنی به افکار عمومی داد مبنی بر اینکه موضوع نادیده گرفته نخواهد شد و سازوکارهای رسمی برای پاسخگویی فعال شده است.

پس از آن، نماینده دولت در خوزستان با حضور در بیمارستان و ملاقات با مرحوم بالدی در زمان بستری‌بودن، عملاً نوعی همدلی نهادی را به نمایش گذاشت. امری که در کاهش احساس تنها گذاشته‌شدن و بازسازی اعتماد حداقلی در میان جامعه مخاطب تأثیرگذار بود. از سوی دیگر، تماس‌های مستمر مقامات دولت و افراد صاحب‌نام سیاسیِ کشور با خانواده و پیگیری مستقیم وضعیت آنان و همچنین حضور و همدلی افراد شاخص فعال سیاسی و اجتماعی اهوازی همراه با التهاب در افکار عمومی و اقدام شورای شهر در پذیرش استعفای شهردار اهواز، نشان داد که ساختار رسمی در پی پاسخ‌گویی و ترمیم خطای نهادی است.

این رویکرد از تبدیل شدن این ماجرا به یک بحران جلوگیری کرد. در مجموع، ترکیب اقدام سریع، همدلی نهادی، پاسخ‌گویی رسمی و پیگیری فعالان سیاسی و اجتماعی اهواز برای احقاقِ حقوقِ این خانواده باعث شد این واقعه در سطح یک تراژدی اجتماعی باقی بماند و به یک بحران جمعیِ دامنه‌دار تبدیل نشود.

عملکرد مدیران به‌ویژه استاندار را در این ماجرا چطور ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد استاندار خوزستان در ماجرای مرحوم احمد بالدی را می‌توان در چارچوب مدیریتِ میدانیِ بحران تحلیل کرد. حضور مستمر و پیگیری‌های مستقیم ایشان که تنها در قالب یک رفتار اداری نبود بلکه در تلاش بود تا از شکل‌گیری «فاصله نمادین» میان ساختار رسمی و جامعه جلوگیری کند؛ فاصله‌ای که در شرایط آنومیک خوزستان می‌تواند بسیار هزینه‌ساز شود.

استاندار از همان ساعات بستری‌شدن بالدی در بیمارستان سوانح با حضور و گفت‌و‌گوی چهره‌به‌چهره در کنار بیمار و خانواده، عملاً نوعی هم‌دردی دولتی را به نمایش گذاشت؛ اقدامی که می‌تواند الگویی به‌عنوان مداخله ترمیمی در لحظه حساس شناخته ‌شود. گفت‌وگو با پدر و بستگان مرحوم و همچنین دستور صریح به کادر درمان برای پیگیری ویژه درمان باعث شد پیام رسمی روشنی به افکار عمومی مخابره شود که این موضوع جدی گرفته شده و دولت در کنار خانواده است.

پس از درگذشت مرحوم بالدی نیز استاندار با تداوم حضور میدانی—از غسالخانه تا نماز میّت، از مراسم تدفین در روستاهای اطراف اهواز تا شرکت در مجالس تسلیت - نقش مهمی در مهار احتمالی خشم جمعی و کاهش بدگمانی اجتماعی داشت. در جامعه‌ای که تجربه فشارهای معیشتیِ انباشته‌شده دارد، چنین حضورهایی کارکردی و اثرگذار هستند.

این الگوی رفتاری، از منظر سیاسی نیز نشان‌دهنده فهم دقیق استاندار از حساسیت‌های فرهنگی و هویتی جامعه عرب خوزستان است؛ جامعه‌ای که احترام، حضور و همدلی را به‌عنوان نشانه‌های اعتماد و مشروعیت می‌شناسد. بنابراین می‌توان گفت که عملکرد استاندار در این حادثه، در کنار اقدامات سایر نهادها نقش مهمی در تثبیت آرامش، جلوگیری از تنش‌زایی و مدیریت روایت داشته است.

آیا انتخاب یک استاندار بومی که آشنا به مسائل استان است در جلوگیری از وقوع چنین اتفاقی اثرگذار بوده است؟

قطعاً بومی ‌بودن استاندار و آشنایی او با ظرافت‌های فرهنگی، شبکه‌های اجتماعی محلی و حساسیت‌های هویتی خوزستان نقش مهمی در کنترل این حادثه داشت. در جامعه‌ای که روابط غیررسمی و سرمایه اجتماعی چهره‌به‌چهره اهمیت بالایی دارد حضور مدیری که فهم درونی از سازوکارهای فرهنگی و الگوهای رفتاری مردم دارد، موجب کاهش سوء‌تفاهم‌ها، افزایش اعتماد موقعیتی و مدیریت مؤثرتر تنش‌ها می‌شود. به همین دلیل می‌توان گفت انتخاب یک استاندار بومی به‌طور مستقیم در پیشگیری از تشدید بحران اثرگذار بود.

احزاب سیاسی تا چه اندازه در آرام‌سازی فضای استان خوزستان به‌ویژه در اتفاق اخیر تاثیرگذار بودند؟

در این رخداد، فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و چهره‌های مدنیِ شناخته‌شده‌ی اهوازی نقش قابل‌توجهی در تنظیم فضا و کاهش تنش‌های احتمالی داشتند. مداخله آنها را می‌توان در چارچوب کنشگری میانجی‌گرانه تحلیل کرد. کنشی که هدفش جلوگیری از تبدیل یک تراژدی فردی به بحران اجتماعی بود.

این فعالان از یک‌سو با پیگیری حقوقی و مطالبه‌گری برای صیانت از حقوق خانواده مرحوم بالدی مانع شکل‌گیری احساس بی‌پناهی شدند و از سوی دیگر با دعوت مداوم به آرامش، گفت‌وگو و پیگیری موضوع در مسیرهای قانونی به جریان اجتماعی حادثه سمت‌وسو دادند.

همراهی نزدیک آنان با فعالان اجتماعی اهواز نیز نوعی هم‌افزایی مدنی ایجاد کرد که در مهار گسترش خشم جمعی و تبدیل آن به مطالبه‌گری قانونی مؤثر بود.در مجموع، نقش اصلاح‌طلبان در این ماجرا را می‌توان پیونددهنده میان جامعه معترض و ساختار رسمی دانست.


سارا امانی‌بابادی فعال سیاسی اصلاح طلب خوزستان: رفتار استاندار آنی و تظاهرگونه نبود

سارا امانی‌بابادی، فعال سیاسی اصلاح طلب خوزستان در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید عملکرد استاندار خوزستان در مدیریت حادثه خودسوزی احمد بالدی، حاصل درک صحیح از احساسات جریحه‌دار شده‌ افکار عمومی، تلاش برای جلوگیری از گسترده شدن ابعاد حادثه و بهره‌برداری مغرضین بوده است.


سارا امانی‌بابادی، فعال سیاسی اصلاح طلب خوزستان در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید عملکرد استاندار خوزستان در مدیریت حادثه خودسوزی احمد بالدی، حاصل درک صحیح از احساسات جریحه‌دار شده‌ افکار عمومی، تلاش برای جلوگیری از گسترده شدن ابعاد حادثه و بهره‌برداری مغرضین بوده است.


عملکرد استاندار خوزستان در مدیریت حادثه خودسوزی احمد بالدی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد استاندار خوزستان در مدیریت موضوع خودسوزی جوان دانشجو و کارگر اغذیه‌فروشی آقای احمد بالدی را با در نظر گرفتن چند موضوع باید ارزیابی نمود: ابتدا اینکه افکار عمومی پس از انتشار فیلم و عکس‌های خودسوزی احمد بسیار آشفته و تحریک شده بود. دوم، سابقه‌ خودسوزی یا خودکشی جوانان دیگری با موضوعاتی مثل بیکاری، اخراج، تهدید معیشت، ناامیدی و استیصال در اهواز، شادگان، آبادان، باغملک، مسجدسلیمان و… وجود داشت و حافظه‌ جمعی مردم استان از یادآوری آن در موضوع احمد آزرده‌خاطری بیشتری می‌یافت. سوم آنکه نسبت به عملکرد شهردار اهواز و برخورد دایره اجرائیات با اقشار فرودستی مانند بساط‌کننده‌ها و دکه‌داران هشدار داده شده بود و اعتراضاتی وجود داشت.

به خاطر دارم در سفر سال گذشته‌ رئیس‌جمهور و برخی معاونان ایشان به خوزستان، آقای قائم‌پناه معاون اجرائی رئیس‌جمهور با توجه به برنامه گشت شهری که در اهواز داشت در جلسه‌ رسمی، وضعیت شهری اهواز را جنگ‌زده توصیف نمود. استاندار در مقطعی با استفاده از اختیارات خود اقدام به دستور انحلال شورا نمود اما عقبه‌ قدرتمند سیاسی که در مرکز از شورای شهر و شهردار به عنوان یک تیم حمایت می‌کرد، جلوی اجرای دستور استاندار را گرفت. چه‌بسا اجرای دستور استاندار می‌توانست زمان بیشتری به موضوعاتی مثل تعیین‌تکلیف اغذیه‌فروشی آقای بالدی بدهد و سرنوشت احمد به اینجا ختم نمی‌شد.

استاندار در سفر پایتخت موضوع خودسوزی احمد را شنید. روز بعد با مجاهد پدر احمد تماس گرفت و سپس با رئیس دانشگاه علوم پزشکی موضوع انتقال پزشکی احمد به تهران را مطرح کرد که به دلیل حجم جراحات وارده اجازه‌ چنین کاری داده نشد. استاندار پس از مراجعت از تهران بلافاصله به بیمارستان رفت و از احمد عیادت کرد و جویای احوال خانواده‌اش گردید. همچنین به آنها قول پیگیری موضوع را داد و به امید بهبود احمد درخواست تشکیل جلسه شورای تامین جهت حل موضوع را مطرح کرد و در نتیجه‌ آن جلسه، رئیس شهرداری منطقه سه اهواز و معاون خدمات شهری و یکی دو نفر دیگر از کارکنان خدمات شهری بازداشت شدند.

آقای موالی‌زاده پس از برکناری شهردار به پزشکی قانونی مراجعه کرد، پیکر احمد را تحویل گرفت و به همراه خانواده احمد و دیگر داغداران به روستای محل خاکسپاری رفت. نماز میت اقامه کرد. احمد را خاکسپاری نمودند و با جماعت عزادار به اهواز برگشت و در مراسم سوم و هفتم آن جوان در حالی که خانواده‌اش ایشان را همراهی می‌کردند حضور یافت.

رفتار بی‌سابقه‌ یک استاندار در برابر رنجی که به یک خانواده تحمیل شده است و همدردی بهنگام، مسئولانه و صادقانه در تشییع و خاکسپاری احمد نمی‌تواند یک اقدام آنی یا تظاهرگونه باشد بلکه با توجه به شرایطی که برشمردم حاصل درک صحیح از احساسات جریحه‌دارشده‌ی افکار عمومی، تلاش برای جلوگیری از گسترده شدن ابعاد حادثه و بهره‌برداری مغرضین بوده است.

آیا انتخاب استاندار بومی یا آنچه از آن به عنوان استاندار عرب و آشنا به مسائل، بافت قومیت‌ها و فرهنگ سیاسی خوزستان یاد می‌شود در جلوگیری از بروز اعتراضات گسترده اثرگذار بوده است؟

برای پاسخ به این سوال باید برگردیم به فضای انتخابات ۱۴۰۳ که با توجه به حضور اکثر احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات کشور در آن انتخابات موضوعاتی مانند مشارکت سیاسی و اجتماعی اقوام و اقلیت‌ها در قدرت سیاسی امکان مطرح شدن پیدا کرد. تیم انتخاباتی آقای پزشکیان به این مطالبه نگاه ویژه و چراغ سبز نشان می‌داد.

نتیجه‌ آن وعده‌ها در خوزستان توانست همه‌ گروه‌های سیاسی استان و در خط مقدم آن ستاد مرکزی آقای پزشکیان با این توجیه که استان پرحادثه‌ای مانند خوزستان نیاز به یک استاندار بومی و دردآشنا دارد و این لزوم پس از سیل سال ۹۸ در بخش‌های غربی استان و مناطق عرب‌نشین بیش از پیش خود را نمایان ساخته بود را بر سر انتخاب یک استاندار بومی و مشخصاً عرب به توافق برساند و من فکر می‌کنم اتفاق مبارکی که افتاد این بود که برای اولین بار یک انتخاب پایین به بالا شکل گرفت و دولت به تصمیم و نظر عقلای سیاسی خوزستان پاسخ مثبت داد لذا انتخاب بی‌سابقه‌ی استاندار عرب برای خوزستان با توجه به مطالبه‌ی ملی مشارکت اقوام در مدیریت کشور موضوع قابل اعتنایی در سطح ملی و رضایت‌بخش در سطح محلی بود اما در سطح استان لزومی بر تاکید ادامه‌دار بر تبار و قوم استاندار وجود ندارد و موضوعیتی هم ندارد چراکه ایشان مشخصاً به عنوان استاندار بومی فعالیت می‌کند.

در یک سال گذشته تجربیاتی پیش از حادثه احمد اتفاق افتاده است؛ از حادثه تصادف هولناک هنرمند جوان مسجد سلیمانی تا خودکشی در اهواز و ایذه و شادگان، اعتراض به قطع حقابه کشاورزی در هویزه و ...، مثال‌هایی هستند که نشان از وجود آشفتگی‌های اجتماعی و اقتصادی چندوجهی در خوزستان دارند و حل آن‌ها نیاز به عزم ملی، سیاست‌گذاری در سطح کلان و نیازمند فضایی که در آن امنیت، توجه و رشد اولویت داده شوند، هستند.

به نظر می‌رسد استاندار خوزستان با علم به اینکه چنین شرایطی با توجه به سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کمتر در دسترس است و با شناخت و مشورت‌های صحیحی که از فرهنگ غالب سیاسی و اجتماعی خوزستان دارد و همچنین دغدغه‌های آشکاری که در ارتقا فرهنگ در حوزه‌ها و بخش‌های مختلف دارد یا بهتر بگویم باور به اهمیت و تاثیر کار فرهنگی به عنوان بخش نرم‌افزاری توسعه در کنار تقویت زیرساخت‌های سخت‌افزاری در حال ایفای یک نقش تمام و کمال از مسئولی با رویکرد دولت چهاردهم در همدلی با مردمی که با انباشت مطالبات گسترده تاب‌آوری‌شان کم شده و هم خود با توجه به پیوند عاطفی و روحیه‌ همدلانه و دلسوز که می‌تواند از ویژگی‌های شخصیتی ایشان باشد، از بروز ابعاد گسترده‌تری از خشونت و رادیکالی شدن فضای استان جلوگیری کرده است.

در نتیجه می‌توان گفت انتخاب آقای موالی‌زاده بیش از آنکه یک دستاورد سیاسی برای دولت چهاردهم یا فعالین سیاسی و انتخاباتی اصلاح‌طلب باشد یک دستاورد فرهنگی است که می‌تواند نقطه‌ عطفی در بهبود فرهنگ سیاسی استان خوزستان نیز معرفی کرد.

احزاب سیاسی به‌ویژه اصلاح‌طلبان تا چه اندازه در آرام‌سازی فضای استان خوزستان به‌ویژه در اتفاق اخیر تاثیرگذار بوده‌اند؟

ببینید وقتی سخنی منتقل نمی‌شود و کاری صورت نمی‌گیرد، آن گروه یا فردی که نه سخنش منتقل، نه مسئله‌اش حل شده است، به‌شکل طبیعی به‌سوی اعمال‌ خشونت می‌رود، تبدیل به معترض می‌شود، سپس به معترض کف‌خیابان تغییروضعیت می‌دهد. لحظه‌ای که فرد یا جامعه بین ویرانی محتمل و ناشی از خشونتی که خود اعمال می‌کند با ویرانی قطعی، ناشی از ادامه روند موجود تصمیم بگیرد، لحظه‌ای بسیار خطرناک است و فقدان میان‌داران «مؤثر» را یادآوری می‌کند.

در موضوع احمد با توجه به ترس از دست دادن منبع معیشت و شنیده نشدن صدای اعتراضش توسط شهرداریچی‌ها فاصله‌ این تصمیم بسیار کوتاه بود اما در عین حال تصویری آشنا بود. هر چقدر موضوعات با سرعت بیشتری به سمت رادیکال شدن پیش بروند یعنی آن جامعه فرصت گفت‌وگو و تفکر عقلانی کمتری داشته است.

از طرفی ما نمی‌توانیم به کسی که سرمایه اندکش را در میان ناامنی اقتصادی حاضر و طی سال‌ها با زحمت زیادی جمع کرده است و حالا آن را در خطر می‌بیند و از این شرایط عاصی شده است، بگوییم واکنش عقلانی داشته باش. من معتقدم در این فضا باید مرجع‌هایی برای اعتماد نسبی وجود داشته باشند.

بدیل این مراجع می‌توانند احزاب باشند چراکه ماهیت اصلی احزاب میان‌داری است. همان‌طور که دستگاه قضا جهت کاهش پرونده منازعات قضایی و کاهش اصطکاک در بخش‌های مختلف اجتماع به خلق میان‌دارانی از جنس قضایی ولی متشکل از آحاد معتمد پرداخته است تا موجبات مصالحه بیشتر را فراهم کند و اگر مصالحه با شکست مواجهه شد در نقطه پایان به قانون مراجعه شود، ساختار سیاسی نیز نیازمند میان‌داری احزاب جهت حل منازعات متنوع سیاسی و اجتماعی جهت جلوگیری از برخورد مستقیم هیئت قدرت و مردم است.

برای تفهیم هرچه بیشتر ضرورت این موضوع به منازعات ۱۴۰۱ که دامنه‌ آن به خوزستان نیز رسید اشاره می‌کنم. ادامه‌دار شدن اتفاقات ایذه تجربه‌ای ناموفق از حذف احزاب به عنوان میان‌داران است. چنانچه زمینه‌ ورود احزاب فراهم می‌شد از دوقطبی شدن فضا، بازتاب و انحصار روایت‌های ایذه در تلویزیون‌های فارسی‌زبان جلوگیری و کاهش هزینه‌ برخورد طرفین و امکان مفاهمه و صورت‌بندی هر راهکار غیرخشونت‌آمیز نیز ممکن می‌گردید.

من به این نسخه برای استان خوزستان معتقد هستم چراکه ظرفیت سیاسی و اجتماعی پذیرش این الگو به واسطه‌ی تنوع فرهنگی و اجتماعی مهیاست. نمی‌توان با حذف احزاب و صرفاً با استفاده از فضای فرهنگ سیاسی اقوام خوزستان در انتخابات‌های مختلف و در راستای افزایش مشارکت انتخاباتی و انتخاب‌های توده‌وار و قومیتی بهره برد اما در بحران‌های متنوع مانند اعتراضاتی که نمونه‌ آن را در سال‌های ۹۶ و ۹۸ نیز در خوزستان شاهد بودیم، انتظار واکنش رشدیافته و توسعه‌مند داشت.

بلکه ساختار برای اینکه فضا با سرعت هرچه تمام به سوی خشونت عریان و رادیکال شدن پیش نرود نیازمند اعتماد به میان‌داران و خلق فضا برای حضور مؤثر آنها در کلیه شئون دارد. موضوع احمد نمونه‌ای از تجربه موفق اعتماد به احزاب و فعالین سیاسی بود که توانست از اصطکاک بیشتر میان نیروهای طرف مخاصمه بکاهد.

حضور به‌موقع در کنار خانواده‌ احمد، ابراز همدردی صادقانه تنها با گوش دادن به تظلم‌خواهی خانواده احمد، عیادت، ارائه راهکارهای غیرخشونت‌زا، فراهم آوردن امکان شنیده شدن درخواست‌های خانواده‌ی داغ دیده از سوی کلیه مقام‌های امنیتی، انتظامی و دولتی در استان و کشور و همراهی در خاکسپاری، مراسم و کاهش آلام خانواده متوفی از طریق پایش وضعیت سلامت روانی و جسمی اعضای خانواده‌ای که در روز حادثه شاهد جزئیات خودسوزی احمد بوده‌اند، به واسطه دعوت از تیم پزشکی، ارائه مشورت و گزارش دقیق به استاندار و دیگر مقامات استان جهت کاهش ابعاد حادثه از جمله فعالیت‌های مسئولانه حزب اتحادملت و فعالین سیاسی اصلاح‌طلب خوزستانی بود.


عبدالله سلامی رئیس شعبه خوزستان حزب اتحاد: استاندار بومی و احزاب بحران را دور کردند

عبدالله سلامی، رئیس شعبه خوزستان حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید استاندار بومی و عرب خوزستان به‌طور طبیعی به ارتباط عاطفی و شناخت روحیات همشهریان خود مجهز بوده و همین مسئله در تامین حفظ آرامش حادثه خودسوزی آن جوان عرب اهوازی، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت.


عبدالله سلامی، رئیس شعبه خوزستان حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید استاندار بومی و عرب خوزستان به‌طور طبیعی به ارتباط عاطفی و شناخت روحیات همشهریان خود مجهز بوده و همین مسئله در تامین حفظ آرامش حادثه خودسوزی آن جوان عرب اهوازی، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت.


برخی پس از حادثه خودسوزی احمد بالدی، انتظار وقوع اعتراضات را داشتند، اما اینگونه اعلام شد که استاندار و احزاب استان مانع از وقوع چنین اتفاقی شدند. چه عملکردی مانع حوادث احتمالی بعدی شد؟

در خصوص حادثه خودسوزی آن جوان عرب اهوازی که ناشی از برخورد اجرائیات شهرداری به وقوع پیوست و افکار عمومی محلی، ملی و تا حدودی خارجی را تحت تاثیر قرار داده بود، باید اذعان نمود، پیام به‌موقع ریاست محترم جمهوری و متعاقب آن عکس‌العمل و اعتنای در خور توجه وزیر محترم کشور با آن حادثه، که در نوع خود بی‌سابقه بوده است، توانست به حفظ آرامش روان عمومی جامعه‌ای که ملتهب و به‌شدت تحت تاثیر آن حادثه واقع شده بود و به سمت ناآرامی پیش می‌رفت، کمک موثری کند.

بدون تردید نقش همراهی و همدردی استاندار بومی و عرب خوزستان با خانواده و طایفه آن جوان، توانست از التهاب آنچه ممکن بود اسباب ناآرامی را رقم بزند یا فراهم سازد، جلوگیری به‌عمل آورد. از سوی دیگر اهمیت نقش و همدردی عده‌ی کثیری از اصلاح‌طلبان بویژه حزب اتحاد شعبه خوزستان با پدر و خانواده آن جوان از دست‌رفته، به‌طور جنبی به حفظ آرامش کمک مضاعفی بخشیده بود.البته تمکین مطالبات پدر آن جوان که به استعفای شهردار انجامید، بدون شک، نقطه عطف تثبیت و استحکام حفظ آرامش روان جامعه بود.

حضور استاندار بومی که خود اهل طوایف عرب نیز هست، در جلوگیری از گسترش تنش در اعتراضاتی از این دست چقدر اثرگذار بوده است؟

بدون تردید توجه به نوع روابط عاطفی و شناخت روحیات جامعه، می‌تواند در مقابل بحران‌های اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی، به‌موقع و به‌درستی عمل کند و کارساز باشد. به گمانم از آنجایی که استاندار خوزستان عرب و بومی است، به‌طور طبیعی و بالقوه به ارتباط عاطفی با برخورداری از شناخت روحیات همشهریان خود مجهز بوده است و در تامین حفظ آرامش حادثه خودسوزی آن جوان عرب اهوازی، بدون تردید نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده بود. در پی گفت‌وگوهای عاطفی یک استاندار عرب و بومی آن هم به‌طور مستقیم و مباشر با آسیب‌دیدگان و ابراز همدردی و تأسف با آنها، در خوزستان به‌ویژه در اهواز شاهد حفظ آرامش خانواده و طایفه بالدی‌های اهواز که از جمعیت قابل توجهی برخوردار هستند، بودیم.

آیا می‌توان با ایفای چنین نقشی از سوی یک استاندار بومی و احزاب سیاسی به اثرگذاری کارکرد احزاب در اتفاقات سیاسی و اجتماعی در خوزستان امیدوار بود؟

آنچه می‌تواند به بحران‌های حادثه‌ساز جامعه تحت فشار دامن بزند و به آن شدت ببخشد، بی‌تفاوتی و سکوت در مقابل حادثه‌دیدگان است. البته بر عکس آن نیز صادق است؛ در حادثه خودسوزی جوان عرب اهوازی همه در یک اقدام کم‌سابقه و خودجوش به ارتباط عاطفی دولت، نهادهای مدنی از جمله ورود اصلاح‌طلبان برای تسلی آسیب‌دیدگان، به موقع دامن زده شد و به حفظ آرامش و جبران خسارات ناشی از حوادث پیش‌آمده، توصیه گردید.

در سوی دیگر ماجرا، شنیده شدن صدای اعتراض نیز برای مردم مهم است. آیا احزاب توانستند صدای مردم را به گوش مسئولان برسانند؟

شاید لازم باشد به این موضوع اشاره کرد؛ بخش عمده‌ای از افکار عمومی محلی بر این باورند، ضبط و پخش فیلم خودسوزی احمد که از زاویه بالا و از فاصله نسبتاً زیاد توسط یک ناشناس ضبط و در شبکه‌های اجتماعی پخش و اطلاع‌رسانی شده بود، در انعکاس و انتقال مستند صحنه آنچه بر سر احمد و مادرش گذشته، بسیار اثرگذار بوده است. به گمانم باید اجازه داده شود تا در بحران‌های اجتماعی ناشی از فشار، اقشار جامعه آزادانه به درد هم برسند و به هم کمک کنند. صدور بیانیه حزب اتحاد با هدف همدردی با آسیب‌دیدگان حادثه خودسوزی جوان اهوازی بسیار موثر بود.



اصلاح طلبان میانجی جامعه معترض و ساختار رسمی بودند/ استاندار بومی و احزاب بحران را دور کردند

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی