*چرا میخواهی جدا شوی؟
از دست کارهای شوهرم خسته شدم.
*چه میکند؟
او اصلاً مرد متعهدی نیست. چند بار به من خیانت کرده و نگاه بدی به زنان دارد.
*پس چرا این همه سال تحمل کردی؟
اول فکر میکردم درست میشود. بعد دیدم نه درستبشو نیست. تصمیم گرفتم صبر کنم تا پسرم 18ساله شود. او مهاجرت کرد و از ایران رفت، حالا من از شوهرم طلاق میخواهم.
*یعنی به خاطر بچه تحمل کردی؟
بله. نگران بودم پسرم آسیب ببیند.
*فکر میکنی اینطوری آسیب نمیبیند؟
شوهرم پدر خوبی برای بچهاش است. واقعاً برای بچه سنگ تمام گذاشته اما برای من شوهر خوبی نیست. او خیلی مرا اذیت کرده است.
*شغلی هم داری؟
در یک مغازه فروشنده هستم.
*فکر میکنی با حقوق فروشندگی میتوانی زندگی کنی؟
چارهای ندارم مجبورم زندگی کنم، البته ترجیح میدهم این وضعیت را تحمل کنم اما از دست شوهرم خلاص شوم.
*شوهرت هم به طلاق رضایت دارد؟
بله قبول کرده است.
*خانوادهات چطور؟
آنها را در جریان گذاشتم. ناراحت هستند ولی مخالفتی نکردند. چون میدانستند من چطور زندگی میکنم.
*واکنش پسرت چه بود؟
هنوز به پسرم نگفتهایم، تصمیم گرفتیم یک سال دیگر که وضعیتش در کشور جدید بهتر شد موضوع را به او بگوییم.
درخواست طلاق به خاطر رفتارهای ناپسند شوهر


نظر شما