مکانیسم ماشه اجرا میشود؛ چه در انتظار ایران است؟ / مقصر بازگشت تحریمهای احمدینژادی کیست؟
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نوشته است: بریتانیا، فرانسه و آلمان قصد دارند امروز (پنجشنبه) بهطور مشترک به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع دهند که ایران بهطور «جدی» توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را نقض کرده است.
آنها تحریمهای بینالمللی که در چارچوب آن توافق تعلیق شده بودند را دوباره اعمال خواهند کرد.
مقررات «بازگشت خودکار تحریمها» (اسنپبک) در توافق، پس از ۳۰ روز بهطور خودکار به اجرا درخواهد آمد و مجموعهای گسترده از اقدامات را بازمیگرداند: از جمله تحریم تسلیحاتی متعارف، محدودیتها در زمینه تولید موشکهای بالستیک، مسدودسازی داراییها و ممنوعیت صدور روادید.
چه شد که مکانیسم ماشه فعال شد؟
پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران، این اروپاییها بودند که با بهانه کردن عدول ایران از محدودیتهای برجامی غنیسازی، محور فشار شدند.
تروئیکای اروپایی که در دولت ترامپ از مذاکرات هستهای کنار گذاشته شده بود، از ظرفیت ماندن در برجام استفاده کرده و سعی کرد تا آنچه آمریکا و اسرائیل در جنگ به آن نرسیده بودند را قابل دسترس کند: عقبنشینی ایران و پایان دادن به برنامه هستهای.
اروپا برای اینکه از مکانیسم ماشه استفاده نکند، دو شرط داشت؛ اول همکاری با آژانس، به ویژه در سر و گوش آب دادن بازرسان از تاسیسات هدف قرار گرفته و اطلاع از میزان واقعی خسارتها و دوم، گفتگوی دوباره ایران و آمریکا که ایران این دومی را منوط به تضمین عدمحمله اسرائیل کرد؛ شرطی که واشنگتن به آن تن نداد.
به این ترتیب با وجود دو دور گفتگوهای کم رمق ایران و تروئیکا، نتیجه همان شد که شد؛ تحریمها به دوره پیشابرجام باز خواهد گشت. همان دورهای که محمود احمدی نژاد به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل "کاغذپاره" میگفت و سعید جلیلی هم هیچ دستاوردی در کاهش یا توقف آنها نداشت.
کدام قطعنامهها برمیگردد؟
قطعنامههایی که با مکانیسم ماشه مجددا فعال میشوند، از این قرارند:
۱. قطعنامه ۱۶۹۶ (۲۰۰۶): اولین قطعنامهای که از ایران خواست فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را متوقف کند.
۲. قطعنامه ۱۷۳۷ (۲۰۰۶): تحریمهای اولیه علیه افراد، نهادها و محدودیتهای هستهای.
۳. قطعنامه ۱۷۴۷ (۲۰۰۷): گسترش تحریمها، محدودیتهای بیشتر بر صادرات سلاح و داراییها.
۴. قطعنامه ۱۸۰۳ (۲۰۰۸): تحریمهای بانکی و مسافرتی گستردهتر.
۵. قطعنامه ۱۸۳۵ (۲۰۰۸): تکرار و تأیید مواضع قبلی و هشدار شدیدتر.
۶. قطعنامه ۱۹۲۹ (۲۰۱۰): سختگیرانهترین قطعنامه؛ تحریم تسلیحاتی کامل، محدودیت بر بانک مرکزی، کشتیرانی و بازرسی محمولهها.
۷. قطعنامه ۲۲۲۴ (۲۰۱۵): تمدید مأموریت گروه کارشناسان نظارت بر تحریمها.
۴ ادعا درباره نتایج اسنپبک
در افکارعمومی داخل ایران، دستکم چهار نتیجه برای بازگشت تحریمها و مرگ رسمی برجام متصور شده است. این چهار ادعا و تصویر پربسامد «پیامدهای فعال شدن مکانیسم ماشه» در بستر رسانه های فضای مجازی از این قرار است:
- صفرشدن صادرات نفتی ایران
- تنش غیرقابل کنترل ارزی
- افزایش دوبرابری نرخ تورم
- خطر حمله نظامی به بهانه فصل هفتم
پاسخ ایران چیست؟
واقعیت اینست که دولت مسعود پزشکیان با وجود مخالفتهای فراوان، تلاش کرد مانع از مرگ برجام شود. با این حال اروپا تحت فشار آمریکا و اسرائیل عملا راه تعامل را بست و مسیر تقابل را انتخاب کرد؛ شاید انتقامی بابت جنگ اوکراین و تحقیری که از طوی روسها متحمل شد.
حرف ایران هنوز همان است که امروز معاون وزیر خارجه گفت: ایران برای هر دو مسیر تعامل و تقابل آماده است؛ انتخاب با اروپاست
به گفته کاظم غریبآبادی، اروپاییها هیچ مبنای حقوقی برای فعالسازی مکانیسم ماشه ندارند. اگر آنها بخواهند روند اسنپبک را آغاز کنند ایران واکنش متقابل نشان خواهد داد و تعامل با آژانس متوقف میشود.
ایران بهجز قطع تعامل با آژانس که میتواند معنای خروج از NPT داشته باشد، راهکارهای دیگری نیز برای پاسخ دارد، راهکارهایی که به عنوان "پاسه ویژه" گاه از آن یاد میشود. شاید همانها که چهرههایی چون حسین شریعتمداری تاکنون بارها گفتهاند: بستن تنگه هرمز.
در همین راستا، یک منبع آگاه بلند پایه ایرانی به تهرانتایمز گفته است: فعالسازی مکانیزم ماشه واکنش «بسیار شدید» ایران را در پی خواهد داشت.
مقصر کیست؟
با این همه فعلا خبرهای مربوط به مکانیسم ماشه، بدون آنکه در عمل رخ دهد، بازار دلار و طلا را برهم زده است. مخالفان برجام، محمدجواد ظریف را متهم میکنند که مقصر این وضعیت است، چراکه مانع از آوردن اسنپ بک در متن توافق نشد و حتی آن را انکار میکرد.
اصلاحطلبان اما انگشت اتهام را متوجه اصولگرایان میکنند. چراکه همه تحریمهایی که قرار است برگردد، دستپخت دولت احمدی نژاد و مذاکره کننده ارشد هستهای او، سعید جلیلی است. اصلاحطلبان حتی مجلس قالیباف را هم متهم میکنند که با مصوبه اقدام متقابل، راه را برای نقض برجام و بهانهجویی اروپا گشود.
چه باید کرد؟
ایران فعلا برای مهار چنین وضعیتی که احتمالا با هدف ایجاد نارضایتی اقتصادی در داخل پیش آمده، چند راهکار دارد که مهمترین آنها، حفظ اتحاد داخلی و ممانعت از چنددستگیهاست. همچنین مهار بازار و جلوگیری از اوج گرفتن قیمت دلار و طلا میتواند تاحدی فضای روانی را آرام کند.
تحریمهایی که قرار است بازگردد، چندان فراتر از تحریمهایی نیست که دونالد ترامپ با استراتژی فشار حداکثری آنها را اعمال میکند. بنابراین شاید بتوان بازار را با وجود تحریمهای گذشته تاحدی کنترل کرد.
به جز اینها، روی آوردن به مسیر مذاکره و نشان دادن تمایل تهران به حفظ ثبات منطقه و جهان، شاید اروپا و آمریکا را از لجاجت فعلی عقب رانده و متمایل به دیپلماسی و تعامل کند؛ اینجاست که بار دیگر نقش میانجیهای منطقهای حیاتی میشود. همانها که در دولت احمدینژاد و در اوج فشارهای تحریمی، ناگهان ایران و آمریکا را به پای گفتگوهایی کشاندند که نتیجهاش برجام بود.
آیا مسیر فعلی تقابل، در فرجام به یک توافق جدید میرسد یا اینبار پایان فشارها بهگونهای متفاوت رقم خواهد خورد؟
مکانیسم ماشه اجرا میشود؛ چه در انتظار ایران است؟ / مقصر بازگشت تحریمهای احمدینژادی کیست؟
نظر شما