در ادامه این مطلب آمده:

الف. وخامت روابط بین‌المللی:

اسرائیل در حال از دست دادن ارتباطات خود با جهان در حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، نظامی و گردشگری است. ما شاهد افزایش یهودستیزی و تظاهرات میلیون‌ها نفر علیه اسرائیل در اروپا، آسیا، استرالیا و آمریکا هستیم. اسرائیل به کشوری مطرود در نگاه تقریباً همه جهان بدل شده است و به‌زودی سفر به خارج از کشور به خطری واقعی تبدیل خواهد شد.

اسرائیل به نقطه‌ای برگشت‌ناپذیر رسیده است. حتی پس از پایان جنگ، وضعیت به حالت سابق بازنخواهد گشت. انزوای بین‌المللی، تحریم‌های اقتصادی و فرهنگی، تحریم تسلیحاتی و فروپاشی روابط خارجی می‌توانند به‌تنهایی منجر به فروپاشی کشور شوند.

ب. وضعیت اجتماعی:

جامعه اسرائیل در آستانه انفجار است: شکاف عمیق میان راست و چپ، سکولار و مذهبی و یهودی و عرب، ممکن است کشور را متلاشی کند. بدون حرکت مشترک و همکاری برای غلبه بر مصائب اخیر، شانسی برای نجات وجود ندارد.

ج. وخامت امنیت ملی:

با وجود دستاوردهای اسرائیل در جنگ «شمشیرهای آهنین» علیه ایران، حزب‌الله و سوریه، نگاه جامع به منطقه نشان می‌دهد که وضعیت امنیتی اسرائیل به شدت رو به وخامت است و در جنگ منطقه‌ای بعدی قادر به دفاع از کشور نخواهد بود.

حزب‌الله: ضربه سختی خورد، اما نابود نشد. صدها کیلومتر تونل در سراسر لبنان دارد و هزاران سلاح در اختیارش است. نیروهای «رضوان» از خلع سلاح سر باز می‌زنند. ارتش لبنان ضعیف است و بخشی با حزب‌الله همکاری می‌کند. در جنگ منطقه‌ای بعدی، حزب‌الله از شمال علیه اسرائیل خواهد جنگید و ارتش اسرائیل برای این وضعیت آمادگی ندارد.

سوریه و ترکیه: رژیم اسد توسط جهادگرایان با کمک ترکیه شکست خورد. اکنون ترکیه، با ارتش خود در سوریه، آماده جنگ علیه اسرائیل می‌شود. اردوغان بارها گفته است که اسرائیل جایی در خاورمیانه ندارد. او امروز دشمنی قوی‌تر از ایران است.

اردن: در مرز شرقی اسرائیل، فلسطینی‌ها با حمایت ایران گروه‌های تروریستی تشکیل داده‌اند. طی چند سال، قدرت آن‌ها چندین برابر حماس خواهد شد.

مصر: ارتش مصر یکی از بزرگ‌ترین ارتش‌های منطقه است، با ۳۶۰۰ تانک و ۲۵۰۰ توپخانه و نیروی هوایی و دریایی قدرتمند. مصر عملاً معاهده صلح با اسرائیل را رعایت نمی‌کند و چهار برابر بیش از حد مجاز نیرو در سینا مستقر کرده است. زیرساخت‌های گسترده‌ای برای حمله احتمالی به اسرائیل ساخته‌اند. تصمیم یک‌جانبه رئیس‌جمهور مصر می‌تواند کشور را وارد جنگ منطقه‌ای با اسرائیل کند، و اسرائیل هیچ توان مقابله‌ای ندارد.

کرانه باختری: مانند بشکه باروتی است که دیر یا زود منفجر خواهد شد.

فرسایش ارتش اسرائیل (צה״ל):

تمام منابع دو سال گذشته صرف جنگ با حماس شده است، اما ارتش نتوانسته حماس را شکست دهد. ارتش از نظر تعداد نیرو (یک‌سوم کمتر از ۲۰ سال پیش)، آموزش، لجستیک و نگهداری به شدت ضعیف شده است. این فرسایش ناشی از خصوصی‌سازی بخش‌ها، کمبود شدید نیروی انسانی، و تلفات بسیار زیاد بوده است. ارتشی که با یک جبهه نمی‌تواند مقابله کند، چگونه می‌تواند با چندین جبهه در جنگ منطقه‌ای روبه‌رو شود؟

ایران:

ایران نیز در حال بازیابی قدرت خود است. هزاران موشک و پهپاد جدید می‌سازد، ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰٪ دارد و می‌تواند در زمان کوتاه سلاح هسته‌ای تولید کند. تأسیسات هسته‌ای آسیب‌دیده خود را بازسازی کرده و سامانه‌های پدافندی جدید در برابر حملات هوایی اسرائیل ساخته است.

د. بحران مالی:

جنگ بی‌پایان کنونی کسری بودجه‌ای عظیم ایجاد کرده که حتی پس از جنگ هم اجازه بازسازی آموزش، بهداشت، فرهنگ، ارتش، زیرساخت‌ها، گردشگری و رسیدگی به آسیب‌دیدگان را نخواهد داد.

نتیجه‌گیری:

اسرائیل با بحرانی بزرگ روبه‌روست؛ دولتی که راه خود را گم کرده، مردمی که متوجه واقعیت نیستند و افراط‌گرایانی که همه چیز را نابود می‌کنند. تنها توقف جنگ، توافق با کشورهای منطقه، ایالات متحده و اروپا، و اتحاد داخلی حول مسائل مشترک می‌تواند کشور را نجات دهد. هرچه زمان می‌گذرد، حلقه محاصره تنگ‌تر می‌شود.

تحلیل ژنرال اسرائیلی در روزنامه عبری معاریو: خطری در برابر ما پدید آمده که کمتر از تهدید ایران نیست/ در آستانه فروپاشی هستیم