حملهها و هجمهها به دولت طی دو هفته اخیر و پس از اظهارنظر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری در دیدار با اصحاب رسانه آنچنان گسترده و پرتکرار شد که رهبری در سخنان اخیر خود در مراسم سالروز شهادت امام رضا(ع) و در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم به این موضوع اشاره کردند و با ضروری خواندن حمایت از خدمتگزاران کشور گفتند:«مردم از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور که پرکار، پرتلاش و پیگیر است حمایت کنند؛ چراکه از چنین عناصری باید قدرشناسی کرد.» والبته ایشان با تأکید بر اینکه وجود نظرهای گوناگون در مسائل مختلف هیچ اشکالی ندارد، گفتند: «اهل فکر توجه کنند که ارائه فکری نو که مکمّل موجودیِ ملت باشد با تخریب و اهانت کردن متفاوت است و نباید مبانی جمهوری اسلامی را که باعث رشد ملت و ارتقاء کشور و قدرت ملی است تخریب کرد.» و در نهایت هم بر «اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادینِ دلها و ارادههای مردم که نباید مخدوش شود و حفظ آن وظیفه اهل بیان و قلم و تحقیق، کسانی که توئیت میزنند و همه مردم و مسئولان کشور بهخصوص مسئولان قوای سهگانه است...» تصریح داشتند. پیشدرآمد و احتمالاً علت این حمایت رهبری از رئیسجمهوری به روزهای پس از آن دیدار پزشکیان بازمیگردد.
تنها چند ساعت پس از انتشار متن و بخشی از فیلمهای این جلسه توپخانه تندروهای مخالف رئیسجمهوری و دولت چهاردهم فعال شد و اعتراض به سخنان او به اشکال گوناگون ادامه پیدا کرد؛ اما شاید آنچه که مهمتر تلقی شد و یک مرزبندی جدید (حداقل حالا که رهبری هم در حمایت رئیسجمهوری سخن گفتهاند) در جبهه مخالفان دولت ایجاد کرد، تلاش برخی نمایندگان مجلس برای شبیهسازی بنیصدر و پزشکیان و سوق دادن مجلس و جامعه به سمت طرح عدم کفایت رئیسجمهوری و در پیاش عزل او بود. معترضان به آن سخنان رئیسجمهوری درباره مذاکرات و وضعیت کشور بهویژه در میان طیف تندرو مثل همیشه زیاد بود و تفاوت آنجا بود که جمعیتی در تلاش بودند که با طرح مکرر آن تا حذف پزشکیان از ریاستجمهوری پیش بروند.
البته در میان همین جریان تندرو مدعی انقلابیگری در مجلس نیز چنددستگی در این زمینه وجود داشت. اگرچه یکی از این چهرههای شاخص تندرو در مجلس پس از سخنان رهبری هم باردیگر موضعش را تکرار کرد و نوشت:«محسن رفیقدوست در بخشی از خاطراتش که مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده میگوید: ۴ماه قبل از برکناری بنیصدر، خدمت امام رفته بودم.
آخرش گفتم: «آقا من یک سوال دارم.» با اجازه امام گفتم: «شما آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی را خوب میشناسید. درمقابل این حمله و ظلمی که بنیصدر به اینها میکند شما چطوری از بنیصدر حمایت میکنید؟» امام قبل از اتمام جملهام با عصبانیت فرمودند: «من از بنیصدر حمایت نمیکنم. برای من بنیصدر مهم نیست، آن ۱۱ میلیون انسانی مهماند که به بنیصدر رأی دادند و باید مردم رأیشان را پس بگیرند. هرچه به او دادند از او بگیرند...»
حضرت امام، این را دو ماه بعد در سخنرانیشان گفتند و دو سه ماه بعد هم بنیصدر با رأی مجلس عزل شد.» در همین طیف، کامران غضنفری، نماینده مجلس و از جمله چهرههایی که مخالفتش با طرح عدم کفایت رئیسجمهوری را اعلام نکرد؛ به مخاطبیابی سخنان رهبری از زاویه دیگر پرداخت و چنین واکنش نشان داد:«رهبری در بخشی فرمودند: «کسانی که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم انجام نمیدهید و مسائل را حل نمیکنید، ظاهربین هستند، چراکه باطن قضیه این نیست و در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حلنشدنی است»... لذا یکی از مخاطبین اصلی تذکر مقام معظم رهبری، شخص آقای پزشکیان و معاون اول ایشان هستند. مطلب بعدی اینکه حضرت آقا فرمودند: باید تمام راههای کمکرسانی به رژیم صهیونی قطع شود.»
سال گذشته نیز ایشان خطاب به دولتهای اسلامی فرموده بودند که شریانهای اقتصادی رژیم صهیونیستی باید قطع شود.از آنجا که تنگه هرمز و خلیج فارس یکی از مسیرهای تأمین بخش قابل توجهی از نیازمندیهای رژیم صهیونیستی است، توقع میرفت که دولت جناب پزشکیان این دستور مقام معظم رهبری را اجرا کند و اجازه ندهد تا از طریق تنگه هرمز و خلیج فارس به صهیونیستها کمک شود، اما متأسفانه هیچ اقدامی از سوی دولت جناب پزشکیان صورت نگرفت، لذا مقام معظم رهبری مجدداً بر این مسئله تأکید کرده، فرمودند: «باید تمام راههای کمکرسانی به رژیم صهیونی قطع شود.» او در پایان این مطلب به جای آنکه به حمایت رهبری از رئیسجمهوری اشاره کند یا آن که به همراهیاش برای به جریان انداختن طرح عدم کفایت رئیسجمهوری در مجلس واکنش نشان دهد، نوشت:«حال منتظر میمانیم تا ببینیم آیا جناب پزشکیان این دستور مجدد رهبری نظام را اجرا میکند یا خیر؟» و با این پایانبندی به نوعی بر مواضع قبلیاش ماند اما به اندازه همکار و همفکر سیاسی خود در مجلس صراحت به خرج نداد.
اما برخی دیگر از جریان همسو یا نزدیک به این نمایندگان تلاش کردند به نوعی فاصله خود را با این موضوع و این موضع به وضوح نشان دهند. مثلاً امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس که معمولاً با جریان شریان و پایداری در سایر موضوعات و حمله به دولت همراه است، نوشت:«با اینکه در یک سال گذشته بارها اعلام کردهام که به دلایل متعدد مخالف استیضاح رئیسجمهور هستم و معتقدم باید به دولت کمک کرد تا بتواند مشکلات کشور را حل کند، برخی رسانههای بداخلاق و بیتقوا بعد از سخنان امروز رهبر انقلاب به دروغ مدعی شدهاند که بنده به دنبال استیضاح رئیسجمهور بودهام... و اما سخن آخر اینکه حمایت از دولت به معنای چشم بستن بر اشتباهات و تملق از رئیسجمهور نیست.»
یا مثلاً روزنامه جوان در بخشی از مطلب خود نوشت:«آن نماینده مجلس که پساز سخن رهبری که «مردم، رئیسجمهور پرکار و پرتلاش و پیگیر را حمایت کنند» دوباره پزشکیان را با بنیصدر مقایسه میکند، بدتر از همه اینها و یک مصداق شایسته مجازات قضایی است.» همچنین در این بین کانالی با عنوان «کانال سپاه» نیز در این زمینه نوشت:«ظهر امروز (یکشنبه) مقام معظم رهبری حضرت آیتالله امام خامنهای (مدظله العالی) به وضوح تذکری صریح را به برخی افراد حاشیهساز در مجلس و فضای مجازی دادند؛ تذکری که به سادگی میتوان فهمید در واکنش به حاشیهسازی عدهای در مجلس مبنی بر عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور و یا توئیتهایی در فضای مجازی بود که انسجام ملی را هدف قرار میداد.»
در ادامه آن آمده است:«[خطاب به یک نماینده مجلس] اینکه شما به وضوح متوجه هستید که در دایره مخاطبینی قرار میگیرید که مقام معظم رهبری به آنها تذکر داده و برای فرار رو به جلو، به جای توبه کردن و فرمانپذیری از ولیفقیه با انتشار محتواهایی حمایت رهبری از پزشکیان را به حمایت امام خمینی(ره) از بنیصدر تشبیه میکنید، نشان از این دارد که راه امثال شما و راه انقلاب و ولیفقیه اکنون دو مسیر متفاوت است... آن کسی که در برابر نظر و دستور صریح رهبری میماند از دیدگاه ما فرقی با آلبانینشینها یا باند نیویورکیها ندارد...از سرنوشت تندروها و کندروها در تاریخ انقلاب عبرت بگیرید و به یادآورید آنان به چه سرنوشتی مبتلا شدند.»
البته در کنار همه اینها کیهانیها هم با یک پله کم کردن صراحت کلامشان در حمله به رئیسجمهوری به تحلیل سخنان رهبری و خط و نشان کشیدن (نه به تندی روزهای قبل) برای دولت پرداختند. محمد ایمانی، از جمله سرمقالهنویسان کیهان نوشت:«حمایت رهبری از دولت، بسیار گرانبهاست. این حمایت مسئولانه باید، مسئولیتپذیری و خدمتگزاری را در میان دولتمردان دوچندان کند. نه اینکه خدای ناکرده، بهانهای برای توجیه قصور و تقصیرها یا کجکارکردی بیشتر در برخی حوزهها شود. حمایت از دولتها و رئیسانجمهور، رویه همیشگی حضرت امام (ره) و حضرت آیتالله خامنهای بوده است.
از دولت بنیصدر تا دولتهای هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی و رئیسی و پزشکیان. علت، روشن است. دولت، هم منتخب مردم است و هم بار اداره امور اجرایی کشور را با همه دشواریهایش بر دوش دارد.اما این حمایت، چک سفید امضا نیست که هر مدیری، هر گونه خواست عمل کند و هنگامی که مورد سوال قرار گرفت، به جای ادای توضیح و یا پذیرش اشتباه، بگوید: همین است که هست؛ چون مسئولیتم سنگین است، پس پاسخگو نیستم(!)»
در بخش دیگر هم تاکید داشته است:«آیا دولت و رئیسجمهور توانستهاند از نگاه فانتزی و کاریکاتوری و تکبعدی به سیاست و مدیریت که آفت برخی دولتها بوده، فاصله بگیرند یا از سرنوشت دولت یازدهم و دوازدهم (معطلی، تعلیق، و فریزشدگی در مذاکرات بیحاصل) عبرت بیاندوزند؟ دولت و رئیسجمهور باید بتوانند به این پرسشهای راهبردی درباره رویکرد، کارکرد و کارنامه دولت، پاسخ قانعکننده ارائه کنند. نمیتوان پاسخ را به حمایت رهبری حواله داد!» در این بین آنچه قابل تامل است، رویکردی است که بخشی از تندروها مدعی «ذوب در ولایت رهبری» در پیش گرفتهاند و کماکان با وجود حمایت رهبری از رئیسجمهور بر طبل حمله به دولت و طرح عدم کفایت رئیسجمهوری میکوبند.
در راستای آن سخنان رهبری و این واکنشها هممیهن با علی شکوریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا و از مشاوران علی لاریجانی، جواد هروی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میآید:
رهبری به حمایت از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور اشاره کردند اما شاهد آن هستیم که چندی پس از آن بار دیگر چهرههای تندرو که برخی در مجلس هستند مواضعشان را تکرار کردند. تحلیلتان از این رفتارها چیست و ادامه آن را تا کجا و چگونه میبینید؟
علی شکوریراد: جبهه پایداری دارد برای خود ساز مستقلی میزند. اینها در حالی که مدعی تبعیت از رهبری هستند، اما کار خود را میکنند و تقیدی به الزاماتی که رهبری برای آنها ایجاد میکند، ندارند. بنابراین فکر میکنم بیتوجهی این گروه به بیانات رهبری عامدانه است و نه از سر غفلت و ناآگاهی. آنها برنامههای خاص خود را دارند و ساز خود را کوک میکنند و برای آینده ایران برنامهای دارند که مخصوص خودشان است.
البته عاقبت این دست اقدامات این بوده است که پس از انتخابات مجلس یازدهم، روزبهروز اعتماد رهبری به جبهه پایداری کاهش یافته است و به طرق مختلفی نیز جلوی رشد آنها گرفته شده است. آنها براساس اعتماد رهبری توانستند اکثریت مجلس دوازدهم را در اختیار بگیرند چراکه به دلیل حذف رقبا از سوی شورای نگهبان و در پی کاهش مشارکت مردم در انتخابات توانستند با آراء حداقلی مردم، اکثریت کرسیهای مجلس را به دست بگیرند. آنها مجلس را پایگاهی کردند برای پیشبرد منویات خود و نه جایی برای قانونگذاری منصفانه و حمایت از حقوق مردم.
منصور حقیقت پور: من معتقدم حلقه تندروی به پایان تاریخ مصرف خود نزدیک میشود، به همین دلیل است که اینها میخواهند دیده شوند و به هر اقدامی هم دست میزنند تا به مقصود خود برسند. به گونهای که این دیده شدن حتی به بهانه ایستادن در مقابل نظر رهبری است. در حالی که اصولگرای واقعی کسی است که مقلد مقام معظم رهبری باشد. وقتی رهبری راهی را نشان میدهند، وظیفه دینی ما حکم میکند که از آن راه و خط مشی حمایت کنیم و این اقداماتی که از سوی این گروهها و جریانها انجام میشود هیچ معنایی ندارد جز اینکه ایستادن در مقابل رهبری است.
این گروه عبور از خطوط قرمز نظام را نیز ورق زدند و دیگر خطوط قرمز برایشان معنایی ندارد. آنها باید رابطه خود را با آقا مشخص کنند. ابتدا باید بگویند مقلد چه کسی هستند و تا کجا حرف رهبری را قبول میکنند. آیا صرفاً آنگونه که باب میل خودشان است برخورد میکنند؟ اصول اعتقادی من میگوید که باید نظر رهبری را اجرا کرد، آنهایی که در یکی دو سال گذشته از رهبری عبور کردند و میگویند هرکسی که مذاکره کرد بیشرف است، اینها باید توجه کنند که ما هر حرفی که رهبری میگوید را انجام میدهیم. حفظ وحدت باید اینگونه باشد، نه آنگونه که هر طور دلمان خواست برخورد کنیم. اطاعت از رهبری از دم است و باید گوش به فرمان آن بود. فرضاً اگر حرفی گفتند که من فکر میکنم منفی بوده، اما چون رهبری گفتهاند من آن را اجرا میکنم.
سخنان رهبری بدان معنی است که تمام جریانها و گروههای سیاسی داخل نظام، ضمن محترم شمردن منویات و دیدگاههای گوناگون موجود، باید در داخل خطوط قرمز نظام رفتار کنند
جواد هروی: یکی از مباحث اساسی که در روزهای گذشته توسط رهبری مشخص شد و ما در آینده نزدیک با آن دست به گریبان هستیم، مباحثی بود که تحت عنوان همدلی و اتحاد داخلی و تقویت روحیه داخلی از جانب رهبری بیان شد. در فضایی که کشور حالت جنگزده به خودش دارد، جا داشت همه این حرکت و پیام را دریافت کنند ولی ما شاهد هستیم که برخی افراد افراطی و تندرو همچنان بر طبل مداخلات و منازعات و درگیریهای داخلی میکوبند و متاسفانه این تندروها، گاه پا را از گلیم خودشان درازتر کرده و پا به گلیم حقوق مردم میگذارند.
چقدر خوب بود که فضیلت سکوت را خیلی از این تندروها رعایت میکردند و حداقل در زمان کنونی که جامعه نیازمند آرامش است، به آرام شدن و وحدت کشور کمک میکردند. اما عدهای افراطی همواره ما را از فرصتها به سمت تهدیدها هدایت کردند. خود رهبری همیشه فرمودهاند که دیپلماسی شکار فرصتهاست. ما در موقعیت حساسی قرار داریم و بسان ملتی هستیم که در گردنهای قرار گرفته و باید همه افراد و آحاد و جریانها، به جای اینکه بر طبل تفرقه بکوبند، برای ایجاد وفاق و همدلی تلاش کنند که متاسفانه نهتنها افراد، که گاه برخی از جریانات این کار را انجام میدهند.
حتی برخی از نهادها و دستگاهها هم پیامهای رهبری را متوجه نشدند و دست از تفرقهافکنی برنداشتهاند. حرفهای رهبری این است که ما فرد یا جریان خاص یا طیف خاص را مدنظر قرار ندهیم بلکه همه گروهها و جریانات سیاسی، در داخل کشور، به یک روحیه ملی و بازگشت به پیکره واحد نیاز داریم.
مثلاً صداوسیما که تاکنون نسیم انسجام مقدس ملی، از اردوگاه این سازمان نوزیده است، در مسیر اختلافافکنی گام برداشته و بر خلاف منویات وحدتبخش رهبری، متاسفانه گاه به متهم کردن افراد و جریانها و برخی مسئولین در گذشته میپردازد که اینها تبعات و نتایجی جز ایجاد اختلاف ندارد؛ آن هم درست در زمانهای که ما نیازمند همدلی هستیم. امیدواریم که نسبت به این رویه بازنگری صورت گیرد و بیانات رهبری، الهامبخشِ هم افراد تندرو، هم جریانات افراطی و هم دستگاههای تفرقهانگیز باشد.
ایشان یکی از ارکان حفظ اتحاد مقدس پیش آمده را مسئولان سه قوه دانستند. نظرتان درباره عملکرد قوا برای حفظ اتحاد چیست؟
علی شکوریراد: دکتر پزشکیان در این مدت تمام سعی خود را کرد تا به وعدههایی که به مردم داده بود عمل کند. وی تلاش کرد که صدای بیصدایان باشد و همیشه در جانب مردم قرار بگیرد. البته که نتوانست به همه وعدههایی که داده بود، جامه عمل بپوشاند، چراکه به دلیل موانعی که نسبت به برخی مسائل داشت این اجازه را نیافت تا برخی از این وعدهها را عملیاتی کند و نتوانست تصمیمگیرنده نهایی برای برخی اقدامات باشد.
در مورد رئیس قوه مقننه باید بگویم با توجه به موقعیتی که در مجلس و در میان نمایندگان عضو جبهه پایداری دارد، رفتارهای ایشان اینگونه است که گاهی به میخ زدهاست و گاهی به نعل. ما شاهد رفتارهای دوگانه از ایشان هستیم که برای حفظ منافع و موقعیت خود در این مدت نشان داده است. هرچند که جهتگیری اصلی ایشان حمایت از رئیسجمهور است، اما گاه به گونهای دیگر عمل میکند. برای نمونه قانون اخیر مجلس در تصویب لایحه کنترل فضای مجازی که با مخالفتهای بسیار گستردهای روبهرو شد اما در نهایت دولت آن را از مجلس پس گرفت. رئیس قوه قضائیه برای حفظ موقعیت خود در حوزه نفوذ جریانهای جبهه پایداری با آنها همراه میشود.
رئیس قوه قضائیه نیز تلاش خود را میکند که قانونگرا و منصف باشد، اما هرجایی که فشارها زیاد میشود ناگزیر رفتارهایی را بروز میدهد که منطبق با جهتگیریهای اولیه او نیست. برای نمونه صحبتهای امروز رئیس قوه قضائیه درباره بیانیه جبهه اصلاحات و دستوری که به دادستانی داد را در نظر بگیرید. رئیس قوه قضائیه باید مستقل باشد و نباید وارد بازیهای سیاسی بشود.
او حتی اگر قلباً طرفدار یک سوی ماجراست نباید اینگونه باشد که در مقام یک سیاستمدار در یک طرف قضیه بایستد و حکم بدهد. وی در مقام رئیس قوه قضائیه نباید اساساً جهتگیری و مداخله سیاسی در امور داشته باشد، بلکه صرفاً باید بر اجرای تمامعیار قانون تاکید و تصریح کند. وی باید براساس قانون دقت کافی را در همه پروندهها بخواهد و فضا را آماده کند که پروندههای سیاسی با دقت، طمأنینه و نکتهسنجی در حضور هیئت منصفه بررسی شوند و سپس قضات در مورد آنها نظر بدهند و نه مقامات اداری قوه؛ آن هم پیش از تشریفات قضایی. اینکه به دادستان توصیه کنند در این قضیه فعال باشد و از ابتدا جهتگیری بروز بدهد، با شأن قوه قضائیه مغایرت دارد.
سخنان مقامات قضایی باید برای صاحبنظران و تحلیلگران امنیت ایجاد کند و نه رعب. حتی اگر رهبری هم نظر سیاسی بدهند، قوه قضائیه نباید سیاسی عمل کند، باید بگوید موضوعات را از نظر قانونی بررسی میکنیم. قوه قضائیه باید صدای بیصدایان و پناه مظلومان باشد، نه اینکه از موضع اقتدار و تهدید صحبت کند.
منصور حقیقت پور: وقتی رهبری این سخنان را گفتند من بررسی نمیکنم و روی آنها نظری ندارم و از اساس از این گفتههای رهبری حمایت میکنم. اینها در این ایام دست به دست هم دادند و در همبستگی با همدیگر کار کردند. اگر این سه قوه با هم نبودند، آیا مذاکره انجام میشد؟ این مجلس بود که مواضعاش را آنگونه مطرح کرد، این قوای سه گانه بودند که با همدیگر متحد شدند و در همکاری با همدیگر، تمام کارها به آن صورت پیش رفت. من فکر میکنم اتحاد این سه قوه به کمک آمد تا در آن دوران سخت آنگونه شرایط کشور مدیریت شود.
جواد هروی: نگاه خوشبینانه رهبری به وحدت سران قوا که فرمودند به حمدالله در کمال اتحاد و همدلی با هم کار میکنند، شاید بیشتر اشاره و تمثیلی برای جریانهای سیاسی بود که آنها هم به تبعیت از سران قوا، این مسئله را به سمت وحدت هدایت کنند. اما میبینیم که افرادی در مجلس، بر طبل ناسازگاری با دولت میکوبند و تمام کاسه و کوزه، نواقص و کاستیهای چندساله گذشته را بر سر دولتی میشکنند که تنها یک سال از عمر آن گذشته است. هر صدایی که انسجام ملی و اتحاد ملت را تضعیف کند، چه از جانب گروههای سیاسی باشد و چه از زبان نماینده مجلس و یا از سوی قوا بیان شود، صدای دشمن است.
ما در حزب اعتدال و توسعه هم همواره مواضعمان را در دفاع از نظام و امنیت ملی گرفتهایم و به صراحت اعلام کردهایم که نگاه منطقی و واقعبینانه و پرهیز از رویکردهای افراطی و شبهاپوزیسیون خارجنشین را باید مدنظر قرار داد. اگر این نگاه متعادل بر جامعه حاکم شود، آن موقع شاهد خواهیم بود که به وحدت ملی میرسیم، به تنشزدایی منطقهای دست پیدا میکنیم و در تعامل بینالمللی میتوانیم توفیقات خوبی را به دست آوریم.
اگر غیر از این باشد، به تعبیر رهبری سپر فولادین اتحاد مقدس خدشهدار خواهد شد ولی متاسفانه شاهد بودیم که برخی افراد و نهادها گامهایی برخلاف این مسیر برداشتهاند. این افراد و گروهها یا تاریخ و سرانجام گروههای افراطی را مطالعه نکردهاند و یا تاریخ را میدانند اما از سرنوشت تندروها در تاریخ عبرت نگرفتهاند.
رهبری با تأکید بر اینکه وجود نظرهای گوناگون در مسائل مختلف هیچ اشکالی ندارد، گفتند: «اهل فکر توجه کنند که ارائه فکری نو که مکمّل موجودیِ ملت باشد با تخریب و اهانت کردن متفاوت است و نباید مبانی جمهوری اسلامی را که باعث رشد ملت و ارتقاء کشور و قدرت ملی است تخریب کرد. این کار خواست دشمن است اگرچه تکمیل مبانی اشکالی ندارد.» تحلیلتان از این نظر رهبری چیست و تحققش را چگونه ممکن میدانید؟
علی شکوریراد: مخاطب این بخش از صحبتهای رهبری از نظر من نیروهای مخالف دولت هستند که این روزها اهانتهای زیادی به رئیسجمهور و دولت روا داشتهاند. رهبری میخواستند به آنها بگویند وجود نظرهای مختلف بدون اشکال است، اما کسی حق ندارد نظر مخالف را با انگ زدن و تهمت زدن از میدان بهدر کند.
رهبری توصیهای کردند که درخور توجه است، چراکه جزئی از آموزههای دینی ماست و آن اینکه نباید رقیب را با انگ و تهمت از میدان به در کرد، بهویژه کسانی که پایگاه قدرت دارند نباید مداخله بیشتری برای تحمیل نظرات خود کنند. این صحبتها یک توصیه است مبنی بر اینکه افراد و گروهها در گفتهها ملایم باشند و از بیان الفاظ توهینآمیز و تهدیدآمیز خودداری کنند و البته که در این موضوع کسانی که همسو با ایشان هستند باید تبعیت بیشتری داشته باشند.
منصور حقیقت پور: این سخنان رهبری بدان معنی است که تمام جریانها و گروههای سیاسی داخل نظام، ضمن محترم شمردن منویات و دیدگاههای گوناگون موجود، باید در داخل خطوط قرمز نظام رفتار کنند. البته که مسائل خود را هم به گوش همه برسانند و اشکالات را نیز بگویند، اما این حق را نیز ندارند که از چارچوبهای تعیینشده نظام عبور کنند.
جواد هروی: جامعهای مثل جامعه ایران که در آستانه دگرگونی و تغییر قرار دارد و در آن نسلهای آلفا و زد حضور دارند و بهدنبال تازگی و تغییر هستند، از گروهها و جریانات گذشته متفاوت هستند. دوران اندیشههای ارتجاعی و افراط و تفریطی به پایان رسیده است اما هنوز برخی از گروههای افراطی و تندرو فکر میکنند که 50سال پیش و آغاز انقلاب است درحالیکه امروز براساس منویات رهبری، جامعه باید به مبانی خودش هم پایبند باشد و هم به تکامل و رشد آن مبادرت کند اما تنها قشری که برخلاف منویات گام برمیدارند، گروههای لجبازِ ارتجاعی و تندرویی هستند که با رویکردهای ملی هم سر ناسازگاری گذاشتهاند. ای کاش این جریانات سیاسی، به فضیلت سکوت فکر میکردند و اینقدر جامعه را آزار نمیدادند.
هشدار ستادکل نیروهای مسلح درباره اختلافافکنیها
ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پیامی فرارسیدن هفته دولت را تبریک گفت و با تقدیر از تلاشهای جهادی دولتمردان بهویژه رئیسجمهور پرکار، پرتلاش و پیگیر در خدمت صادقانه به هموطنان، بر همراهی بیش از گذشته با دولت محترم در پیشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامی تأکید کرد. در این پیام آمده است:
«نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با تشکر و قدردانی از عنایت و لطف رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده معظم کل قوا حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای مدّظلّه العالی به فرزندان مجاهد خود در دفاع مقدس و جنگ تحمیلی 12روزه، اعلام میدارد با تبعیت از فرامین، تدابیر و رهنمودهای معظمله با ارتقای قدرت و توسعه توان دفاعی، همه توان و تلاش خود را در دفاع از منافع ملت و ایران عزیز و تمامیت ارضی کشور و کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی بهکار خواهد گرفت.
در طول عمر بابرکت انقلاب اسلامی اقتدار و بالندگی کشور در عرصههای مختلف سازندگی، آبادانی، پیشرفت علمی بهواسطه اتحاد، همبستگی و پیوند عمیق ملت با مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی به ثمر نشسته است.
در سالهای پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی بصیرت، همدلی و همراهی امّت با مسئولان کشور و نیروهای مسلح دشمنان این سرزمین مقدس را ناامید کرده و نقشههای شوم آنان را به یأس و شکست تبدیل کرده است.
نظام سلطه با تصویرسازی دروغین و تحریف واقعیتها همچنان تلاش میکند اتحاد مقدس ملت با مسئولان و انسجام ملی را با اختلافافکنی خدشهدار نماید؛ غافل از اینکه ملت بصیر، دشمنشناس و نستوه ایران عزیز با پیروی از رهبر حکیم، فرزانه، شجاع و دلسوز خود به حمایت از مسئولان خدوم و فرزندان مجاهد خود در نیروهای مسلح برخلاف هدفگذاری و جهتگیری دشمنان در برابر توطئهها و خباثتهای دشمن متحدتر و منسجمتر میشوند.
سران آمریکا و نخستوزیر نادان رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی پس از تحمل شکست نظامی در جنگ 12روزه تحمیلی درصدد برآمدهاند با هدف اختلاف و دوقطبیسازی داخل ایران برای جبران شکست خود در صفوف متحد مردم، قوای سهگانه و نیروهای مسلح رخنه ایجاد کنند در حالی که ملت همیشهبیدار در بزنگاههای تاریخی مقاومت و هوشیاری خود را به اثبات رسانیدهاند، ازاینرو هرگونه اختلافافکنی و چندصدایی از هر جریان یا تریبونی که به انسجام ملی خدشه وارد کند بیتردید بازی در زمین صهیونیستها و آمریکا میباشد.
نیروهای مسلح ضمن تشکر از انسجام و حمایتهای بینظیر مردم شریف ایران اسلامی، دولت خدمتگزار و قوای سهگانه در جنگ تحمیلی 12روزه اطمینان میدهند با تقویت اتحاد مقدس، همدلی، هماهنگی و همافزایی با مردم عزیز و مسئولان کشور بهویژه رئیسجمهور محترم با هرگونه ماجراجویی و تهدید دشمنان ملت، کشور و انقلاب اسلامی با قاطعیت و کوبندهتر از قبل برخورد نمایند و دشمنان ایران و ایرانیان را برای همیشه از کرده خود پشیمان نمایند.»
حمله پس از حمایت؛ بررسی موضع اخیر رهبری درباره رئیس جمهور و واکنش تندروها
نظر شما