سروش ستوده، پسر جوانی که تنها چند روز پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، در جریان مقاومت در برابر سارقانی که قصد سرقت گوشی موبایل او را داشتند، با ضربات مهلک چاقو به قلب و شاهرگ گردنش به قتل رسید.
این پرونده به دلیل همزمانی با اخبار جنگ تحمیلی و هیاهوی رسانهای آن دوران، مدتی گم شد، اما با اقدامات سریع پلیس، هر دو مظنون شناسایی شدند. یکی از آنها دستگیر شد و دیگری تاکنون متواری است و پلیس همچنان در تلاش برای دستگیری اوست.
در همین خصوص، با مادر سروش ستوده، گفتوگو کردیم تا جزئیات بیشتری درباره زمان وقوع جنایت، چگونگی قتل، آخرین وضعیت پرونده و اعترافات متهم بازداشتشده دریافت کنیم. جزئیات کامل این پرونده در ادامه آمده است.
گفتگو با منیژه جعفری، مادر سروش ستوده نیا
خودتون رو معرفی میکنید؟
من منیژه جعفری هستم، مادر سروش ستوده نیا.
جزئیات اولیه از اتفاق تلخی که برای سروش افتاده برامون تعریف میکنید؟
سروش یه ورزشکار حرفهای بود که برای کارش زحمت کشیده و مدرک بینالمللی گرفته بود. مثل همیشه بعد از باشگاه، قرار بود کلاس خصوصی بده. فقط حدود 10 دقیقه جلوی مجتمع توقف کرده بود و داشت اساماس میزد که متأسفانه دو نفر به او حمله کردند. قصدشان زورگیری و گرفتن موبایل بود که موفق نشدند، اما در این فاصله با ضربات چاقو که به شاهرگش زدند، باعث مرگ پسرم شدند.
سروش چند سالش بود؟
28 ساله بود. اتفاق نزدیک به روز تولدش افتاد، یعنی ۱۹ روز قبل از تولدش.
سارقان ضربات چاقو را به کدام قسمت سروش وارد کردند؟
هنوز جواب کامل پزشکی قانونی نیامده، ولی مشخص است که ضربه به نزدیکی قلبش، یعنی شانه زیر شانه و شاهرگ، وارد شده بود. علت اصلی مرگ بریدگی شاهرگ بوده است.
از سارقان و متهمین خبر دارید؟
بله، هر 2 سابقهدار بودند و شناسایی شدند. یکی بازداشت شد و اکنون در زندان است.
متهم اعتراف کرده؟
بله، گفته کار من نبوده و ضربه اصلی توسط نفر دیگر زده شده، ولی آن نفر فرار کرده و هنوز بازداشت نشده.
شما اطلاع دارید که سابقه دار هستند؟
بله، هر 2 نفر حدود 2 ماه قبل از جنایت از زندان آزاد شده بودند.
از آخرین وضعیت متهم فراری خبری دارید؟
بله، تا مرز ماکو تعقیبش کردند اما از آنجا فرار کرده و پلیس همچنان دنبال اوست. همه نیروهای پلیس و اطلاعات جنایی بسیج شدند و کسانی که میخواستند او را فراری دهند دستگیر شدند، از جمله عمو و خالهاش، اما آنها گفتند نمیدانستند قاتل بوده و به وثیقه آزاد شدند. قاتل هوشمندانه عمل میکند، گوشیش روشن نمیکند و از کمک اقوامش استفاده میکند تا مخفی شود. من نمیخواهم قاتل راحت در جامعه باشد، اما پسرم از بین رفت و او به زندگیاش ادامه میدهد.
از سروش چه خاطرهای دارید؟ روزهای آخر چه چیزی در ذهن شماست؟
سروش همیشه مراقب خانواده بود و میخواست کمک کند. حتی به دوستانش بدون اینکه ما بدانیم کمک میکرد. او همیشه میگفت: «مامان، شما وظیفهتون رو انجام دادین، حالا نوبت منه که از شما حمایت کنم.» صبحها میرفت و شب برمیگشت، اما من میدانستم که هست. حالا همه زندگیام را از من گرفتهاند و این داغ دل من را خراب کرده است.
شما کجا بودید که خبر این حادثه به شما رسید؟
داشتم کارهای خانه را انجام میدادم که ناگهان در قلبم احساس سوزش و گرما کردم. همان لحظه دوست سروش که قرار بود با او ازدواج کند، به من زنگ زد و ماجرا را تعریف کرد.
شما در زمان جنگ شمال بودید، چرا برگشتید تهران؟
برگشتیم چون سروش میخواست کارش را ادامه دهد. او عادت داشت ورزش کند و شرایط باشگاه مناسب نبود، اما خودش میتوانست ورزشش را انجام دهد. متأسفانه روز اولی که مشغول شد، همین حادثه رخ داد.
پلیس چگونه سارقان را شناسایی کرد؟
دوربینها و شواهد محل جرم کمک کردند. یکی از آنها پایش شکسته بود و صورتش مشخص شد، بنابراین پلیس توانست شناسایی کند. نفر فراری زود توانست فرار کند.
محل زندگی شما کجاست؟
ما انتهای اشرف اصفهانی هستیم، ولی محل کار سروش در نیاوران بود و در درکه چاقو خورد.
آخرین نفری که با سروش در ارتباط بود کی بود؟
خودم به او پیام دادم.
مدل گوشی سروش چه بود؟
آیفون 15 پرومکس. لحظه سرقت هم گوشی را ول کردند، اما چون سروش مقاومت کرد، او را زدند.
سارقان چند ساله هستند؟
21 و 23 ساله. فکر میکنم 23 ساله بازداشت شده است.
درخواست شما از دستگاه قضایی چیست؟
آنها عمداً و ناعادلانه پسرم را از بین بردند. میتوانستند ضربهای بزنند که باعث مرگش نشود. قاتل فراری هنوز آزاد است و حتی گوشیاش را خاموش کرده تا محلش پیدا نشود. اگرچه ممکن بود پسرم نجات پیدا کند، اما این نفر دیگر هیچ بخششی ندارد و باید پاسخگو باشد.شناسایی و اعدام شود.
فرار قاتل سروش ستودهنیا به مرز ترکیه
نظر شما