حسین گیتی در گفتگو با خبر ساز در پاسخ به معایب و مزایای استفاده از تعدادی از بازیگران در اغلب فیلمهای سینمایی و نمایش خانگی تصریح کرد: در کشورهای خارجی نیز نمونه این اتفاق تجربه میشود و به همین دلیل است که مثلاً بازیگری 10ها فیلم بازی میکند.
وی افزود: مثلاً جان وین در نزدیک به 50 فیلم خود به یک شکل راه میرود، هفتتیر میکشد و نگاه میکند. اما تفاوت اینجاست که در فیلمهای خارجی بازیگر شخصیت و بخشی از فیلم است و به خاطر استعداد و توانمندی خود نقش را دریافت کرده است.
این منتقد سینما با اشاره به فیلمهای سینمایی ایرانی ادامه داد: متأسفانه در فیلمهای ما بازیها یکنواخت بوده و هیچ نرمشی ندارد. ما بازیگری داریم که این روزها مرتب در فیلمها دیده میشود. اما بازی یکنواختی داشته و بیش از شخصیت، در واقع تیپ است.
گیتی با تاکید به اینکه در 20 سال گذشته سینمای ایران تنها دو یا سه بازیگر مطرح را توانسته معرفی کند، بیان کرد: برخی بازیگران حتی حاضرند برای تداوم دیده شدن دستمزد کمتری دریافت کنند اما در نهایت به جایی نخواهند رسید.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران افزود: وقتی به بازیها نگاه میشود مشخص است که بازیگر زحمتی نکشیده و حتی برخی سناریو را نمیخوانند و بر مبنای روابط در فیلمها حضور دارند.
وی به بازیهای بهروز وثوقی اشاره کرد و گفت: بازیگری مانند وثوقی در نقشهای خود تیپ نیست و شخصیت است. همین است که ارزش پیدا میکند.در فیلمهای حال حاضر میتوان به بازی پورشیرازی، حاتمی و بهداد در فیلم «پیرپسر» اشاره کرد که خود بنده به حدی فیلم پرقدرتی بود به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفتم و میتوان ساعتها در مورد آن حرف زد.
فیلمنامه نویس اورجینال نداریم
منتقد سینما تصریح کرد: روند تکرار بازیگران دلیل دیگری نیز دارد و آن ضعف خود فیلمها است. ما از سال 1400 و تقریباً بعد از شیوع کرونا چیزی تحت عنوان سینما نداریم و یک مشت افراد را بر مبنای حادثه در فیلمی قرار میدهند و میگویند فیلم سینمایی. در حالی که از فیلمهای ساخته شده شاید 10 مورد قابل دیدن باشند و مابقی فاقد محتوا هستند.
به اعتقاد گیتی در واقع سینمای ما دیگر علت و معلولی نیست بلکه بیشتر فیلمها بر مبنای حادثه است و به همین دلیل عمق ندارد. به طوریکه سکانسها بیارتباط بوده و صرفاً با حادثه سازی فیلم پیش میرود. موضوعی که در فیلمهای فردین میدیدیم و امروز در فیلمهایی مانند «دینامیت»، «فسیل»، «هتل»، «زودپز»، «دایناسور»، «جزایر قناری» و مشابه آن میبینیم.
وی با بیان اینکه روایتها در چنین فیلمهایی ضعیف است، افزود: مشکل سناریو در سینمای ایران بسیار قدیمی است و حتی از گذشته ما نمیتوانستیم چند فیلمنامه نویس زبده نام ببریم.مگر چند فیلمنامهای که بر مبنای رمان نوشته شده و این کتابها بودند که مسیر فیلم را مشخص میکردند.
به گفته این منتقد سینما اگر افرادی مانند کیمیایی نیز دیده میشوند به دلیل توانمندی این کارگردان در هدایت بازیگر است. واقعیت این است که ما از ضعف فیلمنامه رنج میبریم و فیلمنامه نویس اورجینال نداریم.
وی افزود: برخی سینماگران تصور میکنند با پایان باز میتوانند راحت کار را خاتمه دهند در حالی که اغلب پایان بازها به واقع پایان باز نیست و مجموعه اتفاقات فاقد محتوا تحویل مخاطب میشود.
گیتی یکی از فیلمهای موفق با پایان باز را «دختری با کفشهای کتانی» دانست و گفت: در مقابل امروز سینمای ما گرفتار دیالوگهای سخیف و هرزه گری شده است و چنین سینمایی حتی برای سرگرمی نیز مناسب نیست.
مافیای چرخش بازیگر در فیلمها/برخی حتی سناریو نمیخوانند
نظر شما