این تصمیم، در واقع یک واکنش نهادی به فروپاشی تدریجی زیرساختهای عمومی انرژی، و گامی در مسیر تغییر نقش صنایع از مصرفکننده صرف به تأمینکننده و بازیگر مستقل در زنجیره انرژی است.
زمینه بحران: برق بهمثابه مؤلفه بقا
در سالهای اخیر، کمبود مزمن برق به یکی از تهدیدهای جدی برای بقای صنعت فولاد ایران بدل شده است. صنعت فولاد با زنجیرهای بهشدت انرژیبر، نیازمند پایداری مداوم در تأمین برق است؛ حال آنکه قطعیهای مکرر و سهمیهبندیها، نهتنها زیانهای مالی هنگفتی به شرکتها وارد کردهاند، بلکه امنیت تولید، اشتغال و صادرات را نیز با خطر مواجه ساختهاند.
برای نمونه، تنها شرکت فولاد خوزستان در اثر محدودیتهای برقی، در بازهای از فعالیت خود، متحمل زیانی معادل دهها هزار میلیارد تومان شده است؛ رقمی که نهفقط گویای حساسیت صنعت به انرژی، بلکه نشانگر میزان شکنندگی زیرساختهای عمومی کشور در پاسخ به نیازهای تولیدی است.
رقابت برای بقا: خودتأمینی انرژی در برابر بیبرقی
در چنین بستری، منطق راهبردی شرکتهای بزرگ صنعتی، بهویژه در حوزه فولاد، بهسوی «خودتأمینی انرژی» تغییر یافته است. رقابتی جدی میان غولهای صنعتی کشور برای تملک نیروگاهها، مشارکت در احداث آنها، یا تضمین بلندمدت عرضه برق از منابع غیردولتی شکل گرفته؛ رقابتی که معیارهای آن صرفاً ظرفیت اسمی تولید نیست، بلکه عواملی چون پایداری تأمین در زمان پیک (تبصره ۴)، آمادگی عملیاتی، کیفیت تأمین مالی، و ملاحظات محیطزیستی را نیز در بر میگیرد.
در این میان، شرکت فولاد خوزستان با خرید نیروگاه سیکل ترکیبی سبزوار با ظرفیت نهایی ۵۴۰ مگاوات، گوی سبقت را از سایر رقبا ربود. نیروگاهی که ۱۸۲ مگاوات آن هماکنون وارد مدار شده، از بند تبصره ۴ برخوردار است (یعنی در اوج مصرف خاموش نمیشود)، و از همه مهمتر، بدون نیاز به تأمین نقدی، با فاینانس ۱۹۹ میلیون یورویی و بهره ۶ درصدی در اختیار شرکت قرار گرفته است.
چرایی انتخاب سبزوار؛ منطق فرصت–هزینه
یکی از پرسشهایی که در پی این تصمیم مطرح شد، علت عبور فولاد خوزستان از گزینههای محلی و رجوع به خراسان رضوی بود. منتقدان، بهویژه در خوزستان، خواهان توجه به نیروگاههایی چون رامین، دزفول، ماهشهر یا رامهرمز بودند. اما پاسخ دقیق و مستند مدیرعامل شرکت، دکتر امین ابراهیمی، به روشنی تصویر واقعیت را نشان میدهد:
«نیروگاه رامین در بدو تأسیس متعلق به فولاد خوزستان بود، ولی بعدها از ما گرفته شد. برای فاز ۷ و ۸ آن و همینطور نیروگاههای دیگر مکاتبه و پیگیری شد، اما هیچکدام به نتیجه نرسیدند. در مقابل، سبزوار آماده بهرهبرداری بود، برقش در پیک قطع نمیشد، و از نظر تأمین مالی، بسیار مقرونبهصرفه بود، بهویژه با توجه به محدودیت نقدینگی ما در پی مسائل بجای مانده از پروژه فولاد اکسین.»
از این منظر، انتخاب سبزوار نه تصمیمی آسان، بلکه گزینه نهایی یک فرایند فشرده و مستمر در سرمایهگذاری داخلی بوده است؛ و تملک آن، علیرغم تمایل و تلاش شرکت برای انتخاب گزینه ای بومی در درون استان، انتخابی بهینه در شرایط فقدان گزینههای اجرایی در استان بوده است.
پیام راهبردی این تصمیم: خروج خاموش از حکمرانی انرژی دولتی
فراتر از جنبههای فنی و مالی، خرید نیروگاه سبزوار توسط فولاد خوزستان حامل پیامی بنیادین برای نظام حکمرانی کشور است. در غیاب برنامهریزی مؤثر مرکزی برای تأمین برق صنایع، واحدهای بزرگ ناچار شدهاند به بازیگر فعال در بازار انرژی بدل شوند. اگر این روند ادامه یابد، باید اذعان کرد که صنعت ایران بهسوی یک الگوی «خودبسندگی اضطراری» در حال حرکت است؛ الگویی که گرچه بقای موقت تولید را تضمین میکند، اما بهتدریج ساختار دولت توسعهگرا را از درون تهی میسازد.
یک پرسش جدی: آیا خوزستان سهمی از برق خودش ندارد؟
خوزستان با تولید بیش از ۱۹ هزار مگاوات برق سراسری، یکی از قطبهای تولید انرژی کشور است. با این حال، در روزهای پیک، نهتنها برق صنایع استان، بلکه برق مشترکان خانگی نیز قطع میشود. این پارادوکس نشان میدهد که نظام توزیع انرژی در کشور، تابع نیازهای منطقهای و تولیدی نیست، بلکه در چارچوبی غیرپاسخگو به منطق توسعه محلی عمل میکند.
در این شرایط، تملک نیروگاه در استانی دیگر، نه فقط یک انتخاب اقتصادی، بلکه یک فریاد خاموش در برابر بیعدالتی زیرساختی و ناکارآمدی نهادی است.
جمعبندی: سبزوار بهمثابه نشانهای از آینده
تملک نیروگاه سبزوار از سوی فولاد خوزستان، نه تنها راهحلی برای بحران فوری برق، بلکه نشانهای از شکلگیری نظام حکمرانی جدید انرژی در ایران است؛ نظامی که در آن صنایع بزرگ، با دور زدن زیرساختهای فرسوده دولتی، به تأمینکننده نیازهای حیاتی خود بدل میشوند.
این روند، اگرچه بهصورت موقت تابآوری صنعتی را افزایش میدهد، اما در بلندمدت، سؤالهایی جدی در مورد مسئولیتپذیری دولت در توسعه زیرساختهای عمومی، عدالت منطقهای، و آینده سیاستگذاری انرژی در ایران مطرح میکند.
تا زمانی که این پرسشها پاسخی نیابند، فولاد خوزستان همچنان در سبزوار برق تولید میکند؛ اما شاید در عمل، سنگبنای یک الگوی نوین حکمرانی انرژی را نیز پیریزی کرده باشد.
تحلیل راهبردی خرید نیروگاه سبزوار توسط فولاد خوزستان
نظر شما