صبح دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳، کارکنان اداره مخابرات فرودگاه امام خمینی(ره) هیچوقت فکر نمیکردند که روز کاریشان با صدای گلوله آغاز شود. حدود ساعت ۹ صبح، شلیک ناگهانی باعث شد سکوت ساختمان بشکند و اضطراب در دل همه بیفتد.
خیلی زود نیروهای پلیس، تیمهای تشخیص هویت، ماموران پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند. کارمندان شوکه، پشت نوار زردرنگ امنیتی ایستاده بودند و با نگرانی ماجرا را دنبال میکردند.
در جریان بررسیها، جسد یکی از کارمندان در اتاق آیتی پیدا شد. مردی که بهدلیل اصابت گلوله به قفسه سینه جان خود را از دست داده بود. تحقیقات اولیه نشان داد او قربانی اصلی این تیراندازی نبوده و به اشتباه هدف قرار گرفته است.
یکی از شاهدان ماجرا گفت: عامل تیراندازی از مدتها قبل بر سر افزایش حقوق با رئیس خود اختلاف داشت. صبح روز حادثه، وارد اتاق شد و دوباره درباره حقوق صحبت کرد. مشاجره بالا گرفت و او ناگهان کلت کمریاش را بیرون آورد تا کارفرما را بترساند. اما در همان لحظه، یک تیر شلیک شد و به همکار بیگناهی که مشغول کار بود، برخورد کرد.
بعد از حادثه، عامل شلیک پا به فرار گذاشت و کارفرما در شوک فرو رفت. مأموران پلیس با ردگیریهای دقیق، متوجه شدند متهم به سمت جاده ساوه رفته و خود را به کلانتری17 معرفی کرده است.
متهم در بازجوییها اعتراف کرد، اما مدعی شد که قصد کشتن کسی را نداشته است. در نهایت، با تکمیل بازجوییها و بازسازی صحنه، پرونده برای صدور کیفرخواست به دادسرا فرستاده شد و او به اتهام قتل عمد تحت پیگرد قرار گرفت.
متهم جنجالی تیراندازی مرگبار در اداره مخابرات فرودگاه، سرانجام برای پاسخگویی به اتهاماتش مقابل قضات ایستاد.
در دادگاه
در آغاز جلسه در دادگاه کیفری یک تهران ، کیفرخواست صادرشده از سوی دادسرای جنایی قرائت شد و متهم رسماً با اتهام مباشرت در قتل عمد روبهرو شد. خانواده مقتول نیز با حضور در دادگاه کیفری از قضات جنایی ، خواستار اشد مجازات برای او شدند.
متهم در دفاعیات خود گفت: ۴۱ سالهام و حدود ۱۶ سال در فرودگاه مشغول کار بودم. هیچوقت اختلافی با مقتول نداشتم و حتی تازه متوجه شده بودم که همسرش باردار است. او مدعی شد که قصدی برای کشتن نداشته و روز حادثه، اسلحه را صرفاً برای ترساندن کارفرمایش با خود آورده بود.
به گفته متهم، هنگام درگیری لفظی با کارفرما، ناگهان اسلحه از دستش شلیک شده و گلوله ابتدا به مانیتور و سپس به سینه همکارش برخورد کرده است. او تأکید کرد که بعد از حادثه، وحشتزده به جاده ساوه گریخته و در نهایت خودش را به پلیس معرفی کرده است.
وی در ادامه گفت که هیچ اعتیادی ندارد، حتی سیگار نمیکشد، و پدر دو دختر خردسال است. همچنین دلیل اصلی درگیری را اختلاف مالی و درخواست افزایش حقوق عنوان کرد.
در بخش دیگری از جلسه، شاهد ماجرا جزئیات را چنین توضیح داد: صبح روز حادثه، متهم با ظاهری خندان وارد اتاق شد و خطاب به حاضران با صدای بلند گفت «سلام خدمت شما!» شاهد که در فاصله نزدیک ایستاده بود، ابتدا تصور میکرد اسلحه اسباببازی است، اما ناگهان صدای شلیک و بوی باروت فضای اتاق را پر کرد.
شاهد با دیدن این صحنه، بلافاصله متهم را از کمر گرفت تا مانع شلیک دوباره شود، اما در همان زمان گلوله دوم شلیک شد. بعد از آن بود که همه متوجه شدند ماجرا یک شوخی ساده نبوده و جنایتی رخ داده است.
با این حال، تحقیقات نشان داد ادعای «اتفاقی بودن شلیک» از سوی متهم قابلپذیرش نیست. متهم پیشتر بهصراحت اعتراف کرده بود که اسلحه را از قبل مسلح کرده بود و این موضوع نشان میدهد تصمیم قبلی برای استفاده از سلاح داشته است.
نظر کارشناسان اسلحه و پزشکی قانونی نیز این ادعا را رد کرد؛ چراکه زاویه و مسیر گلوله نشان از شلیک مستقیم و عامدانه داشت.
در نهایت، دادگاه با توجه به مدارک موجود، اظهارات اولیه متهم را واقعی دانست و او را به قصاص نفس بهدلیل قتل عمد محکوم کرد. همچنین بهخاطر حمل سلاح و ایجاد رعب و وحشت، به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.
طبق حکم صادره، متهم پس از جلسه دادگاه روانه زندان شد و روند قانونی پرونده همچنان در جریان است.
گفتوگو با متهم
چند سال داری؟
41ساله هستم و 16 سالی میشود که در فرودگاه کار میکردم.
با مقتول اختلاف داشتی؟
نه اصلاً، هیچ مشکلی با او نداشتم.
چه شد که همکارت را به قتل رساندی؟
قصد ارتکاب جنایت را نداشتم، ناگهان گلوله از تفنگ شلیک شد، تیر ابتدا به مانیتور برخورد و سپس به قفسه سینه مقتول اصابت کرد.
مقتول در ساختمان چهکاری انجام میداد؟
مهندس شبکه بود.
همیشه کلتکمری همراه داری؟
نه، امروز برای ترساندن کارفرمای پیمانکار خود آورده بودم.
سلاح را از کجا خریده بودی؟
یک پیج در فضای مجازی پیدا کردم که کلت کمری میفروخت، از آنجا به قیمت 20 میلیون تومان سفارش دادم.
اعتیاد داری؟
نه
متأهلی؟
بله، 2 فرزند داردم.
با کارفرمای خود چهمشکلی داشتی؟
حقوق دریافتی من 18 میلیون تومان بود و مدام به او میگفتم حقوقم را افزایش دهد؛ اما قبول نمیکرد.
برای همین تصمیم گرفتی کارفرمای خود را به قتل برسانی؟
نه، فقط میخواستم او را بترسانم.
پس از ارتکاب جنایت چهکار کردی؟
ترسیده بودم، داشتم بهسمت جاده ساوه میرفتم که در پرند خودم رو معرفی کردم.
چگونه مرتکب قتل شدی؟
صبح که سر کار آمدم، به دفتر کارفرما رفتم و موضوع را مطرح کردم اما در آنجا بهصورت لفظی با یکدیگر مشاجره کردیم که ناگهان کلتکمری را برای ترساندن او کشیدم، لحظه بعد بهصورت اتفاقی یک گلوله شلیک شد و به فرد دیگری که همکارم بود، برخورد کرد.
محاکمه عامل قتل مسلحانه در فرودگاه امام ( ره )
نظر شما