حمله موشکی اسرائیل به استان اصفهان و مرکز غنیسازی نطنز و تاسیسات تولید قطعات و صنایع تبدیلی اصفهان و پس از آن حمله آمریکا به سه سایت هستهای ایران، تحولی بنیادین در روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر به اجرای مفاد پیمان عدم اشاعه هستهای ایجاد کرد. این حمله، که همزمان با شهادت چند تن از دانشمندان هستهای ایران و آسیبهای جدی به زیرساختها همراه شد، باعث شد ایران، در اقدامی قاطع، دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به این مناطق را رد کند.
مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون «تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» که به سرعت توسط شورای نگهبان تایید و پس از اعلام به رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شد، عملا هرگونه اجازه بازرسی و همکاری با آژانس را منوط به مجوز شورای امنیت ملی و تضمین امنیت تاسیسات هستهای و منافع ملی ایران کردهاست. در واقع برای هر بازرسی، به صورت مورد به مورد، بالاترین نهاد امنیتی کشور باید مجوز مشخصی صادر کند تا بازرسان آژانس اجازه بازرسی از تاسیسات هستهای ایران پیدا کنند. این مساله دسترسی آژانس به تاسیسات هستهای ایران را با موانع جدی و بروکراسی طولانی مدت مواجه میکند.
این واکنش، نهتنها منجر به نگرانیهای بینالمللی شد، بلکه در داخل کشور نیز بحثهای حقوقی و سیاسی را به دنبال داشت. ایران، که همواره تعامل صلحآمیز با جامعه بینالمللی داشته، این بار با عدم اعتماد به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و متاثر از جانبداری این نهاد به نفع اسرائیل، تصمیمی تازه گرفت.
دلایل داخلی: عدم اعتماد و نفوذ اسرائیل
در ایران عدم اعتماد به آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست به شکل روزافزونی در حال افزایش است. پس از حمله به تأسیسات هستهای و ترور هدفمند چند تن از دانشمندان هستهای، دولت به این تحلیل رسید که همکاری بیشتر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدون تضمین امنیت ملی و حفاظت از اطلاعات حساس ایران، ناممکن است.
این موضع دولت در غالب بیانیههای صادره، این استدلال را تقویت کرد که اقدامات رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، جانبدارانه و در همراهی با اسرائیل بوده است.
گروسی، با وجود دانش از ماهیت غیرنظامی این تأسیسات، هیچ واکنشی در محکومیت به حمله اسرائیل و پس از آن حمله آمریکا نشان نداد و شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به رغم تشکیل دو جلسه اضطراری برای بررسی این حملات، هیچ گامی در راستای محکومیت این حملات بر نداشت.
واپسین گزارش رافائل گروسی، تحت عنوان گزارش جامع همکاریهای ایران در چارچوب پادمان، که به درخواست سه کشور اروپایی در قطعنامه نوامبر ۲۰۲۴ شورای حکام تهیه شدهبود، درست یک روز پیش از حمله اسرائیل منتشر شد. بر اساس اظهارات مقامهای ایرانی این گزارش با زبانی مبهم و اتهامزنیهایی واهی، با باز کردن پروندههای بسته شده مربوط به بیش از دو دهه پیش، ایران را به نقض تعهدات پادمانی متهم میکرد. گزارشی که به گفته وزیر خارجه جمهوری اسلامی، زمینهساز حمله اسرائیل و آمریکا به ایران شد.
ایران این گزارش را در چارچوب مجموعه شواهدی ارزیابی میکند که نشان میدهد گزارشهای آژانس، بهصورت مستمر، به نفع اسرائیل تنظیم میشوند و بدون دلیل ایران را به اقدامهایی متهم کرده است.این ادعاها، نگرانیهای داخلی را در مورد عدم بیطرفی آژانس و اقدام آژانس در راستای منافع غرب تقویت کرد.
شرایطی که منطبق بر آن کشورمان معتقد است گروسی و آژانس، بهجای ثبت واقعیتها، گزارشهایی علیه ایران منتشر کردهاند که مبانی آن گزارشهای گمراهکننده مبتنی بر اطلاعات نهادهای اطلاعاتی غربی و اسرائیل و بر اساس شواهد غیرمعتبر و خرابکاریهای عمدی است و فقط برای توجیه تحریمها و در گام آخر اقدام نظامی علیه ایران طراحی شده است.
دلایل خارجی: نفوذ آمریکا، تأیید حمله اسرائیل، و عدم تعهد جامعه بینالمللی
ایران از سالها قبل درباره نفوذ آمریکا در تصمیمگیریهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داده بود. خرداد ماه امسال و قبل از حمله اسرائیل نیز ایران به آژانس هشدار داده بود که «اگر بازرسان به اسرائیل اطلاعاتی از این تأسیسات دادهاند، ما دیگر نمیتوانیم به آنها اعتماد کنیم». این ادعا از آنجا در محافل سیاسی داخلی ایران پررنگ است که گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، از جمله گزارشهای مرتبط با "فعالیتهای مشکوک"، بدون شواهد قابلاعتماد تنظیم شده است.
همچنین، الجزیره گزارش داد که ایران، در چندین مورد، گروسی را به خاطر عدم واکنش مناسب به حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای، مورد انتقاد قرار داده است. این موضوع، نگرانیهای ایران را از تبعیت آژانس از خط سیاسی آمریکا و اسرائیل نیز نشان میدهد.
در مقابل ایران، در بیانیههای متعدد از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواسته است که حمله اسرائیل به تأسیسات غیرنظامی ایران را محکوم کند. اما این آژانس، همواره در این موارد سکوت کرده یا تنها واکنشی خنثی داشته است. رویترز نیز گزارش داد که گروسی، حتی در مورد حمله به نطنز، هیچ قطعیتی نسبت به هویت حملهکننده نشان نداده و موضع گیری در برابر اسرائیل نداشته است. این موضوع، ایران را به این نتیجه رسانده که آژانس در بحرانهای بزرگ، نهتنها به عنوان یک نهاد مستقل عمل نمیکند، بلکه به صورت بالفعل به نفع اسرائیل موضعگیری میکند.
ایران، با وجود ادعاهای خود درباره «همکاری صلحآمیز»، از سوی شورای امنیت و اتحادیه اروپا، همواره تحت تحریمهای گسترده قرار داشته است. رویترز نیز گزارش داد که ایران درخواست کرده است که ابتدا این تحریمها لغو شوند و سپس مذاکرات جدیدی با آژانس آغاز شود. این موضوع، نشاندهنده این است که ایران نسبت به اقدامات جامعه بینالمللی، نهتنها نگرانیهایی دارد، بلکه اعتقاد دارد دولتهای غربی، بدون تعهد واقعی، ایران را تحت فشار قرار داده است.
همچنین واشنگتن پست نوشت که ایران، با وجود تعلیق تعهدات پیشبینی شده در برجام برای همکاری با آژناس در سال ۱۴۰۲، هنوز خود را متعهد به اصول برجام میداند، اما این تعهد را فقط در صورتی عملی میکند که تعامل متقابل و عادلانه وجود داشتهباشد.
در یک برآیند نهایی این دلایل خارجی، نشاندهنده نگرانیهای ایران از یک رویکرد سیاسی در تعامل با آژانس است. ایران، با وجود تعهداتش تحت پادمانهای هستهای، معتقد است که آژانس، دیگر یک نهاد فنی و مستقل نیست، بلکه تحت فشارهای سیاسی و امنیتی عمل میکند.
تعلیق همکاری ایران با آژانس نشانه چیست؟
در یک تصویر گسترده، تصمیم ایران برای عدم دسترسی بازرسان آژانس به محلهای بمباران شده، نهتنها واکنشی به حمله اسرائیل است، بلکه نشاندهنده یک تحول عمیق در رویکرد ایران نسبت به جامعه بینالمللی محسوب میشود. ایران، با وجود تمامیت تعامل قبلی با آژانس، اکنون این سیاست را به دلیل جانبداری آشکار آن به نفع اسرائیل، متوقف کرده است.
در نهایت آنچه درباره آینده روابط ایران و آژانس، چه با گسترش تنش، چه با ادامه دیپلماسی،تثبیت شده این است که ایران دیگر نمیخواهد در برابر گزارشهایی که اساس علمی ندارند، دروازههای خود را باز کند.
چرا ایران دسترسی بازرسان بینالمللی را به تاسیسات بمباران شده را تعلیق کرد؟
نظر شما