چند روز قبل جوان ۱۹ ساله ای و حشت زده و خون آلود با پلیس تماس گرفت و در حالی که هنوز دستانش می لرزید، گفت: شب هنگام از مقابل پارک رایان عبور می کردم که ناگهان چند جوان خشن قمه ها را بیرون کشیدند و به سوی من حمله ور شدند.

آن ها اطرافم را گرفتند و از من خواستند گوشی تلفن و هر چیز دیگری را که به همراه دارم به آن ها بدهم. ترس و وحشت همه وجودم را فرا گرفت ولی در برابر خواسته زورگیران مقاومت کردم. در همین حال یکی از دزدان نقابدار قمه را بالا برد و با دسته آن ضربه هولناکی به بینی ام زد طوری که بینی ام شکست و به خونریزی افتاد.

دیگر چاره ای جز فرار پیدا نکردم و در یک لحظه از چنگ زورگیران خشن گریختم ولی آن ها در حالی که همچنان قمه ها را در دست می فشردند، به دنبالم دویدند.

هنگامی که پشت سرم را نگاه کردم چهره یکی از آن ها در خاطرم باقی ماند چرا که او بر خلاف دیگر همدستانش نقاب به چهره نداشت.

در این شرایط وقتی به حاشیه خیابان رسیدم آن ها نیز مرا رها کردند و متواری شدند. من ابتدا ما جرا را به پلیس ۱۱۰ گزارش دادم و خودم از طریق دوستانم به پرس و جو پرداختم تا زورگیری را که چهره اش در خاطرم مانده بود، شناسایی کنم. بعد از گذشت ۲ روز از این ماجرا بالاخره موفق شدم سرنخی از جوان زور گیر به دست آورم سپس آن سارق خشن را تعقیب کردم و به مخفیگاهش در اطراف صدمتری رسیدم.

به دنبال اظهارات این شاکی جوان، بلافاصله گروه ویژه ای از نیروهای انتظامی با فرماندهی مستقیم سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) وارد عمل شدند و عملیاتی توفانی را با هماهنگی های قضایی آغاز کردند. آنان در اولین مرحله از این عملیات و با راهنمایی شاکی پرونده به سوی بزرگراه شهید چراغچی رفتند و با بهره گیری از شگردهای تخصصی مخفیگاه متهم به زورگیری را به محاصره در آوردند اما در همین حال وی سوار بر یک دستگاه موتور سیکلت از مخفیگاه خارج شد و به همراه جوانی دیگر به طرف هسته مرکزی شهر حرکت کردند.

در این شرایط بود که عملیات دستگیری متوقف و تعقیب و مراقبت از وی آغاز شد چرا که احتمال داشت وی نزد دیگر همدستانش برود یا پلیس از این طریق به سرنخ های دیگری از باند زورگیران خشن دست یابد.

در حالی که نیروهای گشت نامحسوس نیز در اطراف موتورسواران حرکت می کردند، این عملیات حدود نیم ساعت به طول انجامید تا این که بالاخره مشخص شد آن ها به دنبال طعمه دیگری هستند به همین دلیل عملیات دستگیری در محدوده میدان بیت المقدس به صورت غافلگیرانه و توفانی شروع شد و دو جوان موتور سواردر میان بهت و حیرت، خود را در محاصره نیروهای انتظامی دیدند.

طولی نکشید که حلقه های قانون بر دستان موتورسواران خود نمایی کرد و آنان به کلانتری شفا انتقال یافتند. جوان تبعه افغانستان که خود را مسلم الف معرفی می کرد با دیدن بینی شکسته مالباخته، جرم خود را پذیرفت و به چاقوکشی خونبار اعتراف کرد.

او به افسران دایره تجسس گفت: من ۱۹ سال دارم و در منطقه خواجه ربیع مشهد ساکن هستم. چند روز قبل به اتفاق همدستانم در حال پرسه زنی با موتور سیکلت بودیم و قصد داشتیم گوشی قاپی کنیم که این فرد (شاکی) را دیدیم ولی او از دادن گوشی به ما خودداری کرد که من برای ترساندن او با قمه به بینی اش زدم ولی او فرار کرد و ما نتوانستیم گوشی را سرقت کنیم.

وی همچنین در ادامه اعتراف کرد: حدود یک هفته قبل نیز در بولوار ابوطالب به همراه یکی از دوستانم به نام عماد سعی کردیم گوشی فردی را به سرقت ببریم اما او هم مقاومت کرد و ما به ناچار با او درگیر شدیم و گوشی سامسونگ را گرفتیم سپس آن را به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به یکی از مالخران فروختیم. وی با بیان این که به صورت غیرمجاز و قاچاقی وارد ایران شده است، ادامه داد: موتور سیکلت هوندا نیز متعلق به یکی از اعضای باند است که با آن سرقت ها را انجام می دادیم.

ماموران انتظامی در ادامه این عملیات توفانی عماد را نیز در منطقه خواجه ربیع دستگیر کردند و به مقر انتظامی انتقال دادند اما وی در حالی که داستان های ساختگی را درباره ارتباط خود با سرکرده افغانستانی باند زورگیران بر زبان جاری می کرد، مدعی شد هیچ نقشی در سرقت و فروش اموال مسروقه ندارد.با وجود این عملیات های گسترده پلیس با نظارت و هدایت رئیس کلانتری شفا برای دستگیری دیگر متهمان و افراد مرتبط با این باند خشن زورگیری همچنان ادامه دارد.