پرونده قدیمی ولی همچنان داغ رابطه ایران و آمریکا یکی از ابرموضوعات سیاست خارجی و حتی سیاست داخلی کشور و حتی مرتبط با امنیت ملی است که دهه ها است در پیچ و خم دبپلماسی و میدان حرکت می کند، تابناک تصمیم گرفته است در سلسله مطالبی به بررسی این پرونده قدیمی و داغ بپردازد و تسهیل گران این ارتباط و مذاکره احتمالی و فرصت ها و آسیب های مذاکره/رابطه با آمریکا را بررسی کند:
پیش برد روابط ایران و آمریکا تنها در هیئات مذاکره کننده و دولت مردان خلاصه نمیشود . سید حسین موسویان ۶۸ ساله، دیپلمات پیشین کشورمان را میتوان یکی از این تسهیل گران دانست.
حسین موسویان از جمله رجالی است که بشدت به هاشمی رفسنجانی نزدیک بود و این برند اصلی حیات سیاسی اوست.
موسویان که در دهه ۵۰ در ایالات متحده مشغول به تحصیل بود، با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و کار خود را در جهاد سازندگی آغاز کرد، پس از آن مدتی در فضای مطبوعات (تهران تایمز و روزنامه رسالت) مشغول بود و به واسطه نزدیکی به رفسنجانی، به ریاست سازمان اداری مجلس منصوب شد. او سال ۶۹ بعنوان نخستین سفیر ایران در آلمان معرفی شد که سمت مهمی محسوب میشد چرا که مسئولیت تنظیم روابط با اروپا نیز ذیل مأموریتهای وی تعریف شده بود
موسویان که در دهه ۵۰ در ایالات متحده مشغول به تحصیل بود، با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و کار خود را در جهاد سازندگی آغاز کرد، پس از آن مدتی در فضای مطبوعات (تهران تایمز و روزنامه رسالت) مشغول بود و به واسطه نزدیکی به رفسنجانی، به ریاست سازمان اداری مجلس منصوب شد. او سال ۶۹ بعنوان نخستین سفیر ایران در آلمان معرفی شد
. دوره حضور موسویان در بن، مصادف با وقایع متعددی بود تا جایی که به جرم همدستی در ترورهای رخ داده متهم شده بود، اما بعدتر تبرئه شد. او از اعضای مؤسس حزب اعتدال و توسعه است و نزدیک به یک دهه ریاست کمیته روابط خارجی شورای امنیت ملی ایران بر دوش داشت، او در سالهای آغازین دهه ۸۰ یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای و سخنگوی ایران در مذاکرات هستهای با اتحادیه اروپا بود.
در سال ۸۶ به اتهام ارتباط با بیگانگان و جاسوسی وی را دستگیر کردند و پرونده او به پروندهای پر فراز و نشیب تبدیل شد چرا که به دلیل نزدیکی موسویان به رفسنجانی این اتهام به محل دعوای رفسنجانی و رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) بدل گشت تا جایی که احمدی نژاد به کرات موضع گیریهای تندی علیه وی کرده بود و گفته میشود احمدینژاد به جد پیگیر این پرونده بوده تا جایی که به درخواست او پرونده موسویان مجدداً مورد بررسی قرار گرفت.
در نهایت، اما یک سال بعد دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام اخلال در امنیت ملی مجرم شناخت ولی از اتهام جاسوسی تبرئه و مطابق قانون به دو سال حبس تعلیقی و پنج سال محرومیت از مشاغل دولتی محکوم شد که این محرومیت منجر به هجرت موسویان به آمریکا شد.
پس از مهاجرت مسیر فعالیتهای موسویان قدری تفاوت یافت و برخلاف پیشنهاداتی که پس از محرومیت به وی میشد هیچ گاه سمت رسمی دولتی نپذیرفت و در همان ایام گفته بود ترجیح میدهد به عنوان یک پژوهشگر آزاد بدون وابستگی به پست و مقام دولتی در حوزهی دیپلماسی فعالیت داشته باشد.
از همین روی به عنوان متخصص امنیت و سیاست هستهای خاورمیانه در دانشگاه پرینستون به تحقیق و تدریس مشغول شد و به سخنرانی در مجامع مختلف جهانی، تدوین کتب و انتشار مقالات در رسانههای پرآوازهی جهان پرداخت. موسویان نویسنده کتابهای بسیاری در حوزه ایران و خاورمیانه است؛ دو کتاب «روابط ایران و آمریکا» و «بحران هستهای ایران» او در کشورهای امارات، عربستان و بحرین در لیست سیاه قرار گرفته و کتابخانههای این سه کشور حق نگهداری این دو کتاب را ندارند.
گفته میشود در این سالهای دوری از پذیرفتن مسئولیتهای رسمی دولتی، او برای ظریف نقش مشورتی داشته و برخی از طرحهایی که توسط ظریف مطرح میشوند را موسویان به او ارائه کرده است. البته روابط حسنه میان این دو فرد صرفاً در همین مورد خلاصه نمیشود؛ سال ۲۰۱۶ ظریف در مصاحبهای درباره او چنین گفته بود: «دکتر موسویان همکار سابق من در وزارت خارجه است. اگر کسی بخواهد قضاوت عادلانه و عادلانهای داشته باشد، موسویان به زیبایی و با تلاش فراوان از مواضع ایران در اروپا، آمریکا و در کنفرانسهای سراسر جهان دفاع کرده است.
بارها وزرای خارجه دیگری که در کنفرانسهای منطقهای که من در آن حضور نداشتم، اما موسویان حضور داشتند، بعداً به من به خاطر دفاع از ایران تبریک گفتند. من به اتهامات گذشته علیه او اعتقادی ندارم. من سالها با دکتر موسویان از نزدیک کار کردم و معتقدم که او فردی کاملاً وفادار به ایران و خدمت به کشورش است. او برای این کشور سخت کار کرده و به این کار ادامه میدهد.»
سخنان و نوشتههای حسین موسویان در زمان برجام و همینطور ارتباطات گسترده او با رسانههای داخلی و خارجی، باعث شد به مرور او را یکی از تسهیل گران رابطه ایران و آمریکا بخوانند البته بعدها گزارشاتی منتشر شد که بر این نام گذاری صحه میگذاشت؛ یکی از آنها فهرست منتشر شده از افراد بازدید کننده کاخ سفید بود که مطابق آن موسویان حداقل سه بار در مقاطع کلیدی دیپلماسی دولت اوباما در کاخ سفید حضور یافته و با مقامات ارشد دولتی دیدار کرده که یکی از آنها مربوط به دیدار با رابرت مالی از مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید است.
سخنان و نوشتههای حسین موسویان در زمان برجام و همینطور ارتباطات گسترده او با رسانههای داخلی و خارجی، باعث شد به مرور او را یکی از تسهیل گران رابطه ایران و آمریکا بخوانند
یکی از آنها فهرست منتشر شده از افراد بازدید کننده کاخ سفید بود که مطابق آن موسویان حداقل سه بار در مقاطع کلیدی دیپلماسی دولت اوباما در کاخ سفید حضور یافته و با مقامات ارشد دولتی دیدار کرده که یکی از آنها مربوط به دیدار با رابرت مالی از مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید است.
از دیگر موارد نیز میتوان به دریاقت حق التحریری ۷۰ هزار دلاری موسویان از کاخ سفید اشاره کرد که بر اساس گزارش منتشر شده؛ صندوق پلاوشرز به صورت غیرمستقیم به دانشگاه پرینستون ۷۰ هزار دلار کمک مالی کرده تا با این مبلغ از موسویان که در این دانشگاه تدریس میکند، حمایت کند تا تحلیلها، انتشارات و مدیریت سیاستگذاری را در ارتباط با دیگر عناصر درگیر در مذاکره با ایران داشته باشد.
مواضع حسین موسویان نسبت به روابط ایران و آمریکا و همچنین مسائل هستهای
۱. یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد خرداد ۹۷
محور ضدایران دو محدوده زمانی را درنظر دارد: اول انتخابات کنگره آمریکا در پاییز امسال و دوم انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در پاییز ۲۰۲۰. آنها سعی میکنند تا پیش از انتخابات کنگره آمریکا در پاییز امسال، حداکثر بهرهبرداری را از شرایط آشفته داخلی واشنگتن انجام دهند تا اهداف خود را علیه ایران محقق کنند. آنها احتمال میدهند که دموکراتها در انتخابات پیروز شوند و مانع افراطگراییها علیه ایران شوند. دومین محدوده زمانی آنها نیز انتخابات بعدی ریاستجمهوری ترامپ است. آنها دوره ترامپ را یک فرصت طلایی برای تحقق اهداف خود میدانند. جلسات کاری گروههای کاری مشترک آمریکا - عربستان - امارات - اسرائیل برای هدایت اقدامات ضد ایران، در زمینههای مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و افکار عمومی بهطور مستمر ادامه دارد.
۲. یادداشت در نشریه پولتیکو مرداد ۹۸
دومین مانع ترامپ متحدین کلیدی منطقهای آمریکا یعنی اسراییل و عربستان هستند که اهداف بولتون را دنبال میکنند و نفوذ بی سابقهای در تعیین سیاستهای جاری آمریکا علیه ایران دارند تا حدی که بسیاری از سیاستمداران در تهران به این نتیجه رسیدهاند که اسراییل و عربستان عامل مهم تشدید خصومتهای اخیر امریکا با ایران هستند.
۳. گفتوگو با همشهری شهریور ۹۸
برجام مانع اجرای سیاستهای تندروهای آمریکا شده است، فقط یک لحظه تصور کنید اوباما توافق نکرده بود، قطعنامهها دایر بود، ایران همچنان در فصل ۷ منشور بود، ماده ۳۷ و ۳۸ و ۳۹ و ۴۰ و ۴۱ علیه ایران تصویب شده بود و در آستانه ماده ۴۲ که مجوز حمله نظامی بود قرار داشتیم، حدود ۱۰ سال هم در برابر قطعنامههای اجماعی ایستاده بودیم در این شرایط ترامپ، بولتون و پمپئو بر سر کار میآمدند، آیا چنین وضعیتی تسهیلکننده اهداف آنها علیه ایران نبود؟ یادتان نیست تورم ۴۰ درصد داشتیم، سقوط برابری ریال به دلار از ۱۰۰۰ به ۳۵۰۰ را؟ و اگر آن روند ادامه مییافت آن اتحاد نامبارک خیلی سریع و راحتتر اهدافش را پیش میبرد. برجام واقعاً مانع تحقق اهداف مثلث شوم است، چون ما زیر فصل ۷ نیستیم، اما کشورها با ما همکاری اقتصادی نمیکنند.
از نظر کارشناسی قبلاً گفتهام و الان هم میگویم که در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا را به مصلحت نمیدانم، هیچ وقت در دوران ۴۰ ساله دیپلماسی، اعتقاد نداشتهام که به خاطر مسائل داخلی، منافع ملی قربانی شود. تیمی که آنجا حاکم است یعنی بولتون یک استراتژی قبل از آمدن به کاخ سفید به ترامپ پیشنهاد کرد که ماهیت آن استراتژی تغییر رژیم در ایران تحت پوشش مذاکره است و ما نیت آنها را میدانیم که دنبال تجزیه و تغییر رژیم هستند و مذاکره را بهعنوان یک پوشش تبلیغاتی استفاده میکنند. اوباما اینطور نبود و مذاکره را برای به نتیجه رسیدن میخواست، اما تیم ترامپ دنبال این نیست که با مذاکره به جایی برسد.
وقتی آقای احمدینژاد آمد با قدرت غنیسازی را شروع کرد. اما باور نمیکردند ظرف ۲ ماه به شورای امنیت رفته و کمتر از یک سال زیر فصل ۷ برویم و به ماده ۴۱ برسیم. بههرحال ما به شورای امنیت رفتیم و آمریکا ایران را آنجا به گروگان گرفت و تحت تحریمهای اجماعی قرار داد که نباید به این مرحله میرسیدیم. اما وقتی که به این وضع رسیدیم، بعد از آن کار درستی انجام دادیم، بعد از این مرحله ایران باید غنیسازی را افزایش میداد و فردو را درست میکرد تا قدرت چانهزنی پیدا کند. اگر من تصمیمگیر بودم میدیدم هزینهای که من دادهام بالاتر از ساخت بمب اتمی است، بمب هم میساختم و بعد مذاکره میکردم؛ چون من بدون بمب هزینهای دادم بالاتر از هزینه کرهشمالی. باید غنیسازی را بالا میبردیم نه فقط ۲۰، بلکه ۶۰ درصد، چون ایران چیزی برای از دست دادن نداشت. در آن مرحله باید قدرت چانهزنی را بالا میبردیم.
۴. یادداشت در نشریه هیل دی ۱۴۰۳
هر دو طرف باید وارد گفتگویی جدی و عادلانه شوند تا نگرانیهای مشروع و قانونی یکدیگر را بررسی کنند و به راهحلی متعادل دست یابند. آیتالله خامنهای، رهبر ایران، تصمیمگیرنده نهایی در مورد روابط ایران و ایالات متحده است. در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۲۴، او اظهار داشت که ایالات متحده ذاتاً دشمن ملت ایران و جمهوری اسلامی است و آرزوی نابودی ایران را دارد. بر اساس چند دهه شناخت من از دیدگاههای ایشان، معتقدم که جوهره نگرانیهای رهبری ایران در مورد روابط با ایالات متحده را میتوان در سه نکته کلیدی خلاصه کرد: اول: تهدید استقلال ایران از طریق دخالت آمریکا در امور داخلی ایران؛ دوم: سیاست آمریکا در مورد «تغییر رژیم» در ایران؛ سوم: عدم احترام و به رسمیت شناختن منافع ملی ایران توسط آمریکا.
۵. یادداشت در روزنامه هم میهن بهمن ۱۴۰۳
پس از اجرای توافق هستهای جدید، واشینگتن و تهران باید در مورد امنیت منطقهای گفتوگو کنند. هر دو کشور باید بهعنوان اولین گام و نماد حسننیت، تمام تهدیدات و خصومتها را موقتاً متوقف کنند. با توجه به اینکه وظیفه نمایندگان محترم مجلس دفاع از حقوق مردم است لازم میدانم به این واقعیت اشاره کنم که در ۹ سال هجرت و کار در دانشگاه پرینستون، احدی از متصدیان در کل نظام نه به اندازه اینجانب از منافع و حقوق کشور و مردم رنج دیده و مظلوم ایران در سطح رسانهها و افکار عمومی جهان دفاع کرده و نه تا این حد مورد هجمه و تهدید گروهک منافقین و گروههای وابسته به صهیونیسم و اعراب تکفیری بوده است.
از بهارستان تا کاخ سفید؛ حسین موسویان نظریهپرداز "طرح مودت" کیست؟
نظر شما