روایت اولین عکاس فاجعه حلبچه از جنایتی بعثی - آلمانی

روایت اولین عکاس فاجعه حلبچه از جنایتی بعثی - آلمانی«خانواده‌ای سوار وانت شده و قصد فرار از معرکه را داشتند که یکی یکی از وانت می‌افتادند و می‌مردند، فرد دیگری خانواده‌ خود را از دست داده بود ولی به دلیل اثر مواد شیمیایی توان حرکت نداشت». این بخشی از گفت‌وگو با احمد ناطقی، از اولین عکاس‌هایی است که بعد از بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام وارد آن شهر شد.

خبر ساز-تهران: اینکه اوضاع جهان به جایی می‌رسد که کشوری که خود عامل بسیاری از جنایات ضد بشری است، کشور دیگری را به بهانه «نقض حقوق بشر» شایسته تحریم می‌داند بسیار حیرت‌آور است.

چندی قبل «آنالنا بائربوک» وزیر خارجه دولت آلمان در آستانه برگزاری نشست وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بروکسل با ادعای نقض حقوق بشر در ایران، از اعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران خبر داد.

این اظهارات باعث شد برخی خاطرات دوران جنگ برایمان مرور شود، در همین رابطه به سراغ احمد ناطقی می‌رویم، عکاسی که در زمان بمباران شیمیایی حلبچه در جنگ ایران و عراق خود را به آن منطقه رساند، فردی که اطلاعات و خاطرات شنیدنی بسیاری دارد که یکی از مهمترین آن خاطرات، خاطره جنایت صدام با کمک تسلیحات شیمیایی آلمان است.


فارس: پس از شنیدن خبر درگیری در حلبچه چگونه خودتان را به آنجا رساندید؟

ناطقی: با مشقت‌های فراوان به همراه گروهی از همکارانمان به حلبچه رسیدیم، بعد از مدتی با بمباران شهر توسط هواپیماهای دشمن مواجه شده و همان لحظه با بچه‌های گروه به این نتیجه رسیدیم که عکس‌برداری از شهر کردنشین حلبچه که تازه توسط مردم و پیشمرگان کرد مسلمان از دست نیروهای بعثی آزاد شده بود را شروع کنیم‌.

تصویری از بمباران شیمیایی حلبچه


با دختری ۱۴ ساله مواجه شدم که صورتش را گرد سفیدی پوشانده بود

در ابتدا، خالی بودن خانه‌ها برای ما بسیار جالب توجه بود؛ در این حین با دختری ۱۴ ساله مواجه شدم که به سینه روی زمین افتاده بود اما با اینکه هنوز نبض داشت، صورتش و روی زمین را گرد سفیدی پوشانده بود که صورت آن دختر را تمیز و آماده انتقالش کردم.

تصویری از بمباران شیمیایی حلبچه

فرضم بر این بود که در آنجا کارخانه کچ یا سیمانی وجود داشته است

در قدم اول فرضم بر این بود که در آنجا کارخانه کچ یا سیمانی وجود داشته و با بمباران آن منطقه همه جا را گرد سفیدی پوشانده است و ذهنم به اینکه حمله شیمیایی صورت گرفته باشد نمی‌رسید؛ بعد از آن واقعه زمانی که برای پیدا کردن پتو برای انتقال آن دختر به یک خانه رجوع کردیم با این مواجه شدیم که یک پسر حدود ۹ ساله نیز در گوشه‌ای بدون جان افتاده که باعث شد من ابتدا آن پسر بچه‌ را نیز به کنار دیوار منتقل کنم.

در حین برگشت از صحنه جابجایی آن بچه‌ها بودم که از روی ماسک بچه‌ها متوجه وقوع حمله شیمایی شدم؛ لذا من هم ماسک زدم؛ در این جنایت از ماده خاصی به اسم گاز اعصاب یا تابون (Tabun) استفاده شده بود که با انتشار آن افراد پیرامونش با کشیدن صرفاً ۳ نفس جان می‌دادند.

تصویری از بمباران شیمیایی حلبچه

فوت دسته جمعی خانواده‌ای در پشت وانت

در این خصوص شاهد این بودم خانواده‌ای که برای فرار از آن منطقه سوار وانت شده بودند، به دلیل قرار گرفتن در معرض گاز شیمیایی، یکی‌یکی فوت کرده و از روی وانت می‌افتادند؛ یکی دیگر از صحنه‌های تلخی که با آن مواجه شدم، صحنه‌‌ی جان باختن پیرمردی بود که بچه‌ی چهار-پنج ماهه‌ای را در بغل گرفته بود که بعدها عکسی که بنده از این صحنه غم‌انگیز گرفتم جهانی شد و هم‌اکنون تندیس آن در مقابل دادگاه «لاهه» و موزه «حلبچه» با عنوان «عمر خاور» که نام آن پیرمرد بود، وجود دارد.

تندیس «عمر خاور» در مقابل دادگاه لاهه

چیزی نگذشت که متوجه شدم کلی انسان بی‌گناه دیگر نیز به این شکل فوت شده‌اند؛ به‌عنوان مثال خانواده‌ای را دیدم که برخی از اعضای آن جان باخته بودند، اما بازماندگان با وجود آن شرایط سخت، انگار قصد جدایی از هم را نداشتند که ما اسم این عکس را گذاشتیم «I Wont Leave My Father».

عکس موسوم به «I Wont Leave My Father»


فارس: صدام این تجهیزات شیمیایی را از کجا تهیه می‌کرد؟

ناطقی: آلمان در آن زمان سهم زیادی در دادن انواع و اقسام تجهیزات شیمیایی به صدام داشت و در کنار فرانسه جزو بازیگران اول اروپایی حاضر در جنگ بود؛ من مدت‌ها پیش در کردستان اربیل یک سخنرانی داشتم که قبل از من وزیر امورخارجه فرانسه در آنجا سخنرانی داشت و حرف‌هایی شبیه حرف‌های نامربوط اخیر وزیر امورخارجه آلمان و از احترامشان به مردم کرد سخن می‌گفت.

این مسأله باعث شد در پاسخ به آن اظهارات بگویم افرادی که خودشان صدام را تجهیز کرده‌اند و دستشان خون‌آلود به کشتار مردم بی‌گناه است نباید اشک تمساح ریخته و ادعای دفاع از حقوق بشر را داشته باشند.

به‌طور مثال اگر دولت آلمان را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که این دولت‌ بزرگترین منافی حقوق بشر است که نه تنها با تجهیز صدام به سلاح شیمیایی که باعث جنایات حلبچه شد، بلکه مرتکب جنایت‌هایی در حق مردم ما حتی در جریان اعزام رزمندگان شیمیایی به آلمان جهت درمان شده است.

فارس: در رابطه با اعزام رزمندگان شیمیایی شده ایرانی به آلمان بیشتر توضیح دهید.

ناطقی: در زمان جنگ، بخش اعظمی از رزمندگان شیمیایی‌شده ایران جهت درمان به آلمان منتقل شدند؛ این داستان در فیلم «از کرخه تا راین» آقای حاتمی‌کیا هم به تصویر کشیده شد، در این قضیه آلمان از این اقدام بسیار استقبال کرد که بعدها مشخص شد این استقبال مانند استقبال بسیاری از کشورها در دنیا است که مواد مضری را می‌سازند و سپس نتایج آن را از روی افراد مبتلا به آن مرض آزمایش می‌کنند.

فارس: اخیرا وزیر امور خارجه آلمان اظهار نظری در رابطه با لزوم تحریم ایران بخاطر عدم رعایت مسائل حقوق بشر داشته است؛ نظرتان در این رابطه چیست؟

ناطقی: دولت‌هایی مثل آلمان و سایر کشورهای اروپایی از این حرف‌های نامربوط زیاد می‌گویند؛ در این رابطه حرف دولت‌ها مهم نیست، مهم این است که مردم جهان این مسائل را چگونه قضاوت کنند؛ چراکه این‌گونه دولتمردان در کنار تمام جنایاتشان، برای حفظ جایگاه و منافع خود در جهان و جلوگیری از برملا شدن چهره واقعیشان، اظهارات نامربوط زیادی دارند.

خداوند در قرآن می‌فرماید « ... این برای درک مردمی که می‌فهمند کافی است»؛ جنایاتی که آمریکا، فرانسه، آلمان و همه کشورهای این‌چنینی در حق جهان کرده‌اند، خیلی واضح و روشن است.

لذا مسائل شفافی برای اهل درک و جویای حقیقت وجود دارد؛ در دنیا یک‌ دین‌ستیزی در پیش گرفته شده که بخشی از آن به خاطر این است که ما از ساختار دینی و اعتقادات خودمان دفاع می‌کنیم و این مسئله با منافع ظالمان در تعارض است.

آرامشی که تا مدت‌ها از بین رفته بود

بعد از ماجرای حلبچه تا مدت‌های زیادی خواب و آرامش نداشتم چرا که تصور اینکه یک بچه‌ای در آن لحظه در آغوش مادر جان می‌داد یا خانواده‌ای که هیچ جنگ و دعوایی با آلمان و مشرق و مغرب ندارند و مشغول زندگی است ولی مجبور به فرار با وانت شده و در اثر حملات شیمیایی یکی یکی جان می‌دهند برایم دردناک بود.

فرقی هم نمی‌کند آن کودک اهل کجا باشد؛ کُرد باشد یا نه، ایرانی باشد یا خارجی؛ اما همین که انسان می‌بیند یک کودک و انسان بی‌گناه جان می‌دهد، از لحاظ روحی بسیار آسیب می‌بیند چراکه بعید است انسانی وجدان داشته باشد و تحت تاثیر این جنایات قرار نگیرد.


یک جنایت‌کار در رابطه با حقوق بشر نباید حرف بزند

این برای من خیلی دردناک است که یک کودک به‌عنوان بی‌گناه‌ترین موجود جهان هستی بی‌پناه در آغوش مادرش در اثر سم و مواد شیمیایی جان بدهد؛ من انسان دیپلماتی نیستم اما با توجه به تجربه‌ای که از آن اوضاع دارم، فقط می‌توانم به افراد و دولت‌هایی که حرف‌های نامربوط می‌زنند بگویم «خفه شوید» چراکه یک جنایت‌کار در رابطه با حقوق بشر نباید حرف بزند، آن هم آلمان که سابقه درخشانی ندارد.

پایان پیام/

بیشتر بخوانید