در چهارمین کنگره مجمع فرهنگیان ایران اسلامی که امروز هفتم آذر ۱۴۰۴ برگزار شد، دکتر آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات ایران در سخنانی با تبریک به فرهنگیان حاضر در کنگره، از تلاش برگزارکنندگان این نشست قدردانی کرد و ضمن طرح مجموعهای از دغدغهها درباره وضعیت آموزشوپرورش، معیشت معلمان و شرایط حکمرانی، بر ضرورت پذیرش اصلاحات بهعنوان راه نجات کشور تاکید کرد.
منصوری به تجربه خود در آموزشوپرورش اشاره کرد و گفت بهعنوان کسی که «خاک معلمی زیاد خورده» و چند سال در دبیرستانها خدمت کرده است، مطالعهای تطبیقی درباره آموزشوپرورش فنلاند و ایران آماده کرده و آن را در اختیار آقای کمیجانی قرار میدهد تا اگر تشخیص دادند، برای استفاده و مقایسه به کار گرفته شود. او یادآور شد که آموزشوپرورش فنلاند از بهترین شاخصهای آموزشی در جهان برخوردار است و مقایسه آن با آموزشوپرورش ایران میتواند نشان دهد چرا نظام آموزشی ایران به رتبههای بالا نرسیده و چه باید کرد. در عین حال، منصوری تاکید کرد که امروز در این نشست میخواهد به بحثهای اصلیتر و جدیتر بپردازد.
کانال عصر ایران در تلگرامرئیس جبهه اصلاحات با توصیف شرایط کشور گفت: ما در یک شرایط بسیار خطیر و دشواری کشور را اداره میکنیم.
وی ضمن تشکر از برخی بخشهای دولت، به ویژه وزارت کشور و دکتر زینیوند معاون سیاسی وزیر کشور، گفت: آنان در تلاش برای تقویت احزاب، برگزاری انتخابات باشکوه و حل مسئله قانون انتخابات هستند.
منصوری در ادامه، به تجمعاتی که در روزهای اخیر فراخوان داده شده بود اشاره کرد و گفت اگر قرار باشد عدهای بتوانند آزادانه تجمع برگزار کنند، در جهت حمایت از «شبه قانون عفاف و حجاب»، طرف مقابل هم باید همین حق را داشته باشد و بتواند تجمع برگزار کند.
رئیس جبهه اصلاحات بخش مهمی از حرفهایش را به مسئله تبعیض اختصاص داد.
او گفت: چیزی که بیشتر از هر عامل دیگری جامعه را به سمت خشمگین شدن میبرد «حس تبعیض و نابرابری» است.
منصوری برای توضیح این موضوع، به «امتیاز خط سفید» اشاره کرد و گفت: اگر حس نابرابری نبود، جامعه اینقدر نسبت به این امتیاز واکنش نشان نمیداد.
وی ادامه داد: وقتی مردم میبینند عدهای از یک امتیاز خاص استفاده میکنند، طبیعی است بپرسند چرا ما نباید داشته باشیم؛ مخصوصا وقتی که بخش بزرگی از جامعه، حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد، مجبور است از فیلترشکن استفاده کند.
منصوری گفت: مردم میپرسند چرا باید پول فیلترشکن بدهیم، چرا باید با سختی وارد شبکههای اجتماعی شویم و چرا گوشیهایمان بعد از مدتی بهخاطر همین شرایط عملا خراب و غیرقابل استفاده میشود.
او تاکید کرد: این حس تبعیض فقط در اینترنت نیست و در آموزش و رفاه و معیشت هم وجود دارد.
او با اشاره به همان مطالعه تطبیقی خود خاطرنشان کرد که در فنلاند معلمی شغلی ارزشمند و ارزنده است و سختگیریهای اصلی برای ورود به این حرفه در حوزه توانایی، دانش و سلامت جسمی و روحی فرد است تا بتواند «در مدرسه زندگی را به بچهها آموزش بدهد»، نه در قالب گزینشهایی مانند پرسشهای عقیدتی یا رفتاری.
منصوری در همین زمینه از سه تشکل فرهنگیان حاضر نام برد و گفت به آنها افتخار میکند زیرا همصدا و متحد، هم روی مسائل معیشتی فرهنگیان کار میکنند، هم روی سرانه آموزشی فرهنگیان و کشور، و هم به مسائل متعدد موجود در مدارس و نظام آموزشوپرورش میپردازند.
او سپس «سوال کلی» خود را مطرح کرد؛ سوالی که به گفته او پیشتر با آقای خاتمی نیز در میان گذاشته است: اینکه اصلاحطلبان و احزاب اصلاحطلب در شرایط موجود «واقعا چه کار میتوانند بکنند» و «چه باید کرد».
منصوری با اشاره به وضعیت اقتصادی جامعه گفت جامعهای که زیر خط فقر له میشود و فرهنگیانی که اکنون زیر خط فقر زندگی میکنند، چگونه میتوان از آن انتظار تحول در آموزشوپرورش داشت؟
او تصریح کرد اگر منابعی که باید در اختیار فرهنگیان قرار بگیرد فراهم نباشد، نمیتوان انتظار دگرگونی اساسی در نظام آموزشی را داشت.
منصوری در ادامه از آقای دکتر پزشکیان تشکر کرد و «نهضت مدرسهسازی» را یکی از کارها و ماموریتهای دولت دانست، اما تاکید کرد ماموریت اصلی، تحول نظام آموزشوپرورش است تا مدرسه به جایی تبدیل شود که «انسان پرورش بدهد».
او گفت: اگر اعتقاد داریم محور توسعه انسان است و محور توسعه آموزشوپرورش این انسان، پس تا زمانی که این امر محقق نشود، آینده ایران شاهد اتفاق مثبت نخواهد بود.
رئیس جبهه اصلاحات تصریح کرد: آموزش باید با زندگی آینده دانشآموزان و تحولاتی که پیرامون آنان رخ میدهد تطبیق پیدا کند.
منصوری با اشاره به تجربهای میدانی گفت دیده است در برخی مدارس برای دختران ۹ ساله «جشن تکلیف» برگزار میشود و آن را مصداقی از عدم تطبیق آموزش رسمی با واقعیتها دانست.
او پرسید: «چند درصد از همین دختران وقتی به سنین ۱۷، ۱۸ یا ۲۰ سالگی میرسند، با دیدن واقعیتها و تبعیضهای جامعه به همان آموزهها پایبند میمانند و مثلا نماز میخوانند؟»
منصوری در همین زمینه به پیمایشی اشاره کرد که در آبان ۱۴۰۲ با عنوان «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» انجام شده و به گفته او نشان میدهد اکثریت جامعه ایران به چه ارزشهایی باور دارند.
او نتیجهای از این پژوهش را اینگونه بیان کرد که «بیش از ۷۰ درصد جامعهای که قبل از انقلاب مذهبی بوده، سکولار شده و جامعه ایران به سمت سکولاریسم میرود.»
منصوری افزود: این خروجی نظام تعلیم و تربیت بوده و باید پرسید با این نهاد چه کردهایم.
او تاکید کرد پیش از پاسخ دادن به پرسش «چه باید کرد»، لازم است «صورت مسئله» دقیق، واقعبینانه و بدون تعارف ارزیابی شود و حتی خود اصلاحطلبان نیز به نقد درونی نیاز دارند.
منصوری سه پرسش را در این زمینه طرح کرد: نسبت اصلاحطلبان با حاکمیت اکنون چیست؟ نسبتشان با جامعه چیست؟ و نسبت عملکردشان با گفتمانی که آن را گفتمان اصلاحات میدانند تا چه حد متناسب است؟
او گفت اگر به این سه پرسش پاسخ دقیق، واقعبینانه و منصفانه داده شود، راه برای پاسخ به «چه باید کرد» روشنتر میشود.
منصوری در ادامه با پرهیز از ورود به تحلیل تفصیلی وضعیت کشور گفت همه حاضران میتوانند وضعیت حکمرانی و وضعیت جامعه را در چند خط تحلیل کنند و حال باید بر مبنای این تحلیلها «نسخه راه نجات کشور» را مشخص کرد و نسبت آن با دولت آقای پزشکیان را سنجید.
او خاطرنشان کرد: هرچند شعارهای خوبی در حوزه آموزشوپرورش مطرح میشود، اما باید دید با مدیریتی که در دولت چهاردهم بر آموزشوپرورش حاکم است، این شعارها قابل تحقق هست یا نه.
او افزود: در هر صورت راهی جز طرح و پیگیری مطالبات وجود ندارد.
رئیس جبهه اصلاحات سپس «سه راه» پیش روی ایران و حاکمیت را چنین برشمرد: نخست، پذیرش اصلاحات در ساختارها، رویکردها و رفتارها.
منصوری تاکید کرد: اصلاحات و اصلاحطلبی نباید فقط بهعنوان پلی برای عبور از بحرانها به رسمیت شناخته شود.
وی با اشاره به تجربهای که از آن به «بازجویی» یاد کرد گفت همانجا نیز به صراحت گفته است که در جنگ ۱۲ روزه، کمتر از چند ساعت پس از حمله رژیم تجاوزکار صهیونیستی، اصلاحطلبان اعلام موضع کردند و در سراسر کشور مقابل اسرائیل بسیج شدند. او گفت نقشههای شوم علیه ایران نقش بر آب شد چون جامعه ایران آگاه بود و کنشگران بهموقع بحران را تشخیص دادند.
منصوری تاکید کرد اگر هر بحران دیگری از این جنس رخ دهد، اصلاحطلبان بدون هیچ ملاحظهای در دفاع از ایران پیشگام خواهند بود.
او در عین حال افزود: بقای این نیروی سیاسی منوط به حفظ سرمایه اجتماعی است و حاکمیت باید بپذیرد که اصلاحات بخشی از راهحلهاست؛ در غیر این صورت اصلاحطلبان سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهند و این به نفع کشور، نظام، جامعه و مردم نیست.
منصوری گفت: نیرویی که خود را در جایگاه میانه تعریف کرده و باید قدر دانسته شود، نباید پس از ارائه توصیههایی در سیاست خارجی و داخلی—از جمله ضرورت تعامل سازنده با جهان و مذاکره مستقیم برای اداره کشور در شرایط تحریم—با زبان تهدید، جرمانگاری و رفتارهای مشابه مواجه شود.
او نتیجه گرفت که راه نجات کشور همچنان اصلاحات است، مشروط بر اینکه بخشی از راهحلهای حکمرانی باشد و باید بر این امر پافشاری کرد.
منصوری سپس دو حالت دیگر را پیش روی کشور دانست که به گفته او باید نسبت به آنها هوشیار بود.
او خاطرنشان کرد: اصلاحطلبان مخالف انقلاباند و نمیخواهند انقلاب دیگری رخ دهد، زیرا اصلاحات کمهزینهتر است؛ هم برای جامعه، هم برای موجودیت ایران و هم برای نظام سیاسی.
حالت دوم از نظر او تداوم وضع موجود است؛ وضعی که در آن فشار اقتصادی بر مردم، سبک زندگی به مناقشه میان حاکمیت و مردم تبدیل میشود و تهدیدهای بیرونی افزایش مییابد.
منصوری هشدار داد حتی اگر جنگی رخ ندهد، نارضایتیها، عصبانیت و خشم اجتماعی «یک روز و یک جایی سر باز میکند» و اصلاحطلبان باید مراقب این وضعیت باشند، حتی اگر هزینههایی به آنها تحمیل شود.
او گزینه سوم را «فروپاشی» نامید و گفت بیتعارف باید پذیرفت که در چنین حالتی مخالفانی که حتی در همان جنگ ۱۲ روزه هم برای ایران نقشه کشیده بودند، میآیند و کار را به دست میگیرند و آیندهای «به شدت بیمناک و هراسناک» برای ایران رقم خواهد خورد.
منصوری در جمعبندی گفت: اصلاحطلبان راهی ندارند جز تلاش برای توانمند شدن حاکمیت و از همین روست که میگویند اصلاحات تنها راه گذار از حکمرانی بد به حکمرانی خوب در چهارچوب ساختار قانون اساسی است. او در این بخش به «بیانیه ۱۵ مادهای آقای خاتمی» که پس از اعتراضات سال ۴۰۱ منتشر شده بود اشاره کرد.
منصوری همچنین گفت: جریان میانه و بهویژه تشکلهای صنفی باید برای قدرتمند شدن جامعه ایران تلاش کنند.
او تاکید کرد: قدرتمند شدن جامعه به این معنا نیست که اصلاحطلبان بخواهند بهتنهایی صدای جامعه باشند؛ بلکه باید جامعه به سمتی برود که هر گروه و جریانی احساس کند صدایش در حاکمیت شنیده میشود.
منصوری نقش تشکلهای صنفی از جمله فرهنگیان را در این مسیر «مسئولانهتر و جدیتر» توصیف کرد.
آذر منصوری: حس تبعیض فقط در اینترنت نیست، در آموزش و معیشت هم هست


نظر شما