8/18/2025 11:25:15 AM

سیاست خارجی ما عقلانیت در دقیقه ۹۰ است/ باید واقع‌بین باشیم و ببینیم که چه اتفاقی در جنگ ۱۲ روزه افتاد/ در زمان مناسب با کارت غنی‌سازی به درستی بازی نکردیم/ اگر در گذشته عقلانی‌تر عمل کرده بودیم، چه بسا اکنون در این وضعیت بحرانی قرار نگرفته بودیم

غلامرضا حداد در رابطه با ارزیابی خود از شرایط حاکم بر پرونده هسته‌ای ایران و امکان رسیدن به یک توافق جامع با وجود پیشنهادات جدید تصریح کرد: به نظر می‌رسد که تا حدودی این تمایل برای اعطای برخی امتیازات مثبت است، اما کمی دیر شده است، پیش از جنگ ۱۲ روزه، گفتم که اگر سه سال پیش آماده توافق بودیم، کارت‌های زیادی روی میز دیپلماسی داشتیم.

وی افزود: ما حزب‌الله، حماس، حشدالشعبی را در کنار خود داشتیم و در سوریه بازیگری فعال بودیم. حوثی‌ها نیز در آن زمان حضور داشتند و غنی‌سازی نیز فعال بود. اکنون تنها چیزی که در اختیارمان مانده، غنی‌سازی است.

در زمان مناسب با کارت غنی‌سازی به درستی بازی نکردیم

حداد با بیان اینکه پیش از جنگ گفته شد که اگر با کارت غنی سازی درست بازی نکنیم و در میز مذاکره آن را به قیمت نفروشیم، این گزینه را از دست خواهیم داد و در آن صورت چیزی برای مذاکره و معامله در میز دیپلماسی نخواهیم داشت، اظهار کرد: اکنون ظاهرا حاضر به پذیرش برخی محدودیت‌های موقت و مصالحه هستیم، در حالی که عملاً این دیگر کارتی نیست که در اختیار ما باشد. حداقل طرف مقابل تصور می‌کند که ظرفیت غنی‌سازی ما تقریباً آسیب دیده یا چند سالی به تعویق افتاده است.

اظهارات معاون وزیر امور خارجه و تغییر رویکرد شعام نشان می‌دهد ایران آماده مصالحه است

این کارشناس ارشد سیاست خارجی با اشاره به اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر اینکه دیگر ضرورتی برای مذاکره نمی‌بینیم و اشتیاق برای آن نداریم، بیان کرد: حتی بعد از جنگ ۱۲ روزه هم نباید دچار تاخیر شویم. گذر زمان به ضرر ما است در هفته اخیر هم اظهارات معاون وزیر خارجه و هم تغییراتی که در حوزه مربوط به دبیر جدید شعام مشاهده می‌کنیم، نشان می‌دهد که ما آماده توافق و مصالحه هستیم.

وی تاکید کرد: این موضوع از این بابت به نظر من مثبت است، زیرا در محیط آنارشیک بین‌المللی، تمامی ابعاد قدرت فقط از طریق میز دیپلماسی است که می‌تواند به سکه رایج سیاست، نرم شود؛ یعنی چه قدرت نظامی و چه قدرت اقتصادی، صرفاً و صرفاً در میز دیپلماسی است که می‌تواند در قالب توافقات دوجانبه و چندجانبه، برای روابط قاعده سازی کند و قدرت را به اقتدار تبدیل کند.

تمایل به صلح در وضعیت موجود مثبت است

این استاد روابط بین‌الملل معتقد است: دیپلماسی همیشه فعال است، پیش از جنگ‌ها حضور دارد برای اینکه از آن‌ها جلوگیری کند، همچنین در میانه جنگ ها نیز برای مهار و کنترل آن در جریان است. می‌بینیم که سربازها در جبهه دارند یکدیگر را می‌کشند و خونریزی جریان دارد، اما دیپلمات‌ها پای میز نشسته و به هم لبخند می‌زنند و تلاش می‌کنند که به توافق برسند. پس از جنگ‌ها هم همواره میز دیپلماسی است که مرزهای میان بازیگران، برندگان و بازندگان را تعیین می‌کند. دیپلماسی همیشه حضور دارد و مصالحه یکی از ابزارهای دیپلماسی است. همین که اکنون کارگزاران کشور تمایل به مصالحه نشان می‌دهند، هرچقدر هم که دیر باشد، در وضعیت موجود می‌تواند مثبت باشد.

حداد در پاسخ به این سوال که آیا ابهامی که در مورد میزان خسارات وارد شده به تاسیسات هسته‌ای ما وجود دارد و اصرار غربی‌ها برای تعیین تکلیف میزان اورانیوم غنی شده با غنای بالا که در اختیار ایران است، می‌تواند برگ بازی ایران در جریان مذاکرات باشد، اظهار کرد: حتماً می‌تواند، ولی نکته این است که من در مقایسه عرض کردم که چند ماه قبل تنها برگی که در دستمان بود، غنی‌سازی و توانمندی غنی‌سازی بود که بتوانیم معامله کنیم. می‌توانستیم پیش از تجاوز اسرائیل به ایران، حداقل این خسارت را کاهش دهیم. در شرایط فعلی ظرفیت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده بالای ۶۰ درصد برای مبادله وجود دارد که مثبت است. من تصور می‌کنم اگر کارگزاران این را به عنوان یک کارت ببینند و حاضر شوند بر سر آن مصالحه کنند، می‌تواند مثبت باشد.

راه حلی جز رفتن پای میز مذاکره وجود ندارد

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در رابطه با اینکه برخی تنها راه‌حل خروج ایران را برای خروج از معضلات منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای مذاکره کردن می‌دانند، بیان کرد: بحث من این است که آلترناتیو چیست. اینکه چه باید کرد یک موضوع است و اینکه چه کاری می‌شود انجام داد بحث دیگری است. در حال حاضر چه اهرمی در دسترس کارگزاران سیاست خارجی ما هست که بتوانند روی آن مانور دهند و اقدام کنند؟ بنابراین راه‌حلی جز رفتن پای میز مذاکره و تلاش برای توافق با بهینه‌ترین دستاورد وجود ندارد.

برخی از تئوری بازدارندگی چندان آگاهی ندارند

این کارشناس سیاست بین‌الملل با بیان اینکه برخی از عزیزان هستند که معتقدند ما همچنان می‌بایست بر اصول خودمان بایستیم و حتی تلاش کنیم به سمت دستیابی به ظرفیت بازدارندگی برویم، گفت: این ادعای نادرستی است، زیرا بسیاری از عزیزانی که چنین ادعایی می‌کنند، از تئوری بازدارندگی چندان آگاهی ندارند. ببینید، ما زمانی می‌توانیم به بازدارندگی اتمی برسیم که ظرفیت ضربه دوم را داشته باشیم. فقط دسترسی به چند کلاهک هسته‌ای برای ایجاد بازدارندگی کافی نیست. بازدارندگی بین دو قدرت هسته‌ای زمانی ایجاد می‌شود که طرفین توانمندی یا ظرفیت ضربه دوم را برای یکدیگر به رسمیت بشناسند. بنابراین هزینه هر شکلی از اقدام به جنگ برای آن‌ها به قدری بالا در نظر گرفته می‌شود که جنگ اساساً دیگر عقلانی نخواهد بود.

حداد تشریح کرد: حتی بر فرض محال که بتوانیم در آینده به توانایی سلاح هسته‌ای دست پیدا کنیم، این مساله بیشتر ما را در معرض تهدید قرار می‌دهد به جای اینکه به ما توانمندی بازدارندگی دهد. به ویژه اینکه عمده نظریه‌پردازان در این زمینه چند شرط برای رسیدن به توانایی ضربه اول مطرح می‌کنند و مهم‌ترین و اولین شرط این است که تهدید به حداقل ممکن برسد و سطحی از اعتمادسازی وجود داشته باشد تا بتوان به این سمت حرکت کرد. نکته مهم‌تر اینکه حمله پیشگیرانه در دستور کار بازیگران طرف مقابل نباشد.

راه‌حلی جز رفتن پای میز مذاکره و تلاش برای توافق با بهینه‌ترین دستاورد وجود ندارد

بمب‌ هسته‌ای در داخل ایران، بزرگ‌ترین تهدید برای خود ایران خواهند بود

وی تصریح کرد: هر شکلی از حرکت به سمت تبدیل ظرفیت غنی‌سازی به توانایی نظامی هسته‌ای، پیش از آنکه بخواهد شکل بگیرد، امکان نابودی دارد. از همه مهم‌تر اینکه وقتی شما چند کلاهک هسته‌ای داشته باشید و توانایی ضربه اول را نیز داشته باشید، بازدارندگی در آنجا به نقطه‌ای می‌رسد که امنیت در کمیاب‌ترین شکل ممکن قرار می‌گیرد. زیرا وقتی دو طرف توانمندی هسته‌ای برای ضربه اول داشته باشند، برنده آن کسی است که ضربه اول را می‌تواند بزند. در شرایط فعلی تصور کنید که ما توانسته‌ایم چند کلاهک هسته‌ای داشته باشیم؛ در این صورت، این بمب‌های هسته‌ای در داخل ایران بزرگ‌ترین تهدید برای خود ایران خواهند بود و می‌توانند خسارات غیرقابل جبرانی به وجود آورند.

باید واقع‌بین باشیم و ببینیم که چه اتفاقی در جنگ ۱۲ روزه افتاد

حداد با طرح این پرسش که چرا نمی‌توانیم به توانایی ضربه دوم دست پیدا کنیم، گفت: قدرت ضربه دوم نیازمند فناوری‌های بسیار پیشرفته و یک شبکه مدیریتی هوشمند است که بتواند به شکل اتوماتیک ظرفیت ضربه دوم را حتی در صورت نابودی متاثر از ضربه اول دشمن، فعال کند. در شرایط فعلی، با توجه به ظرفیت‌هایی که اکنون داریم، باید واقع‌بین باشیم و ببینیم که چه اتفاقی در این جنگ ۱۲ روزه افتاد. می‌بینیم که خیلی دور از انتظار بود. اصلا ظرفیت ضربه دوم چطور برای ایالات متحده و چه برای اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد، آن‌ها توانستند سامانه‌های هوشمند داشته باشند، تسلیحات زیرسطحی و زیردریایی‌های اتمی و همچنین ناوهای جنگی که توان ناوبری و هدایت بمب‌های هسته‌ای روی موشک‌های هسته‌ای را داشته باشند. حال ما کدام یک از این‌ها را داریم که بتوانیم در واقع مقابله با ضربه دوم را برای خودمان رزرو کنیم؟

سیاست خارجی ما عقلانیت در دقیقه ۹۰ است

این استاد روابط بین‌الملل دیپلماسی را تنها راه‌حل موجود دانست و اذعان داشت: به غیر از دیپلماسی، هیچ آلترناتیو دیگری نیز وجود ندارد. این خوشایند نیست، اما این دستاورد خود ماست. اگر در گذشته عقلانی‌تر عمل کرده بودیم، چه بسا اکنون در این وضعیت بحرانی قرار نگرفته بودیم اما اکنون وضعیت اینگونه است. من قبلاً همیشه گفته‌ام که سیاست خارجی ما عقلانیت در دقیقه ۹۰ است و اکنون ما در آن دقیقه ۹۰ قرار داریم. چاره‌ای جز عقلانیت دیگر وجود ندارد. ایالات متحده و اسرائیل اهداف متفاوتی را دنبال می‌کند. اگرچه این‌ها در نقطه‌ای اهدافشان مشترک است، و آن این است که در شرایط فعلی اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی، امنیت اسرائیل برای ایالات متحده یک اولویت میان‌مدت است. چرا که ایالات متحده می‌بایست تمرکز و ظرفیت و انرژی خود را برای رقابت‌های استراتژیک بزرگ‌تر صرف کند و خاورمیانه در شرایط فعلی در اولویت ایالات متحده برای امنیت‌سازی نیست.

اساساً تولید و تضمین امنیت توسط ابرقدرت‌ها بی معنا شده است

این کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی بین‌الملل عنوان کرد: در وضعیتی که اقتصاد، سیاست و حوزه بین‌الملل در مسیر واگرایی قرار دارد، هنگامی که اراده هژمونیک برای نظم‌بخشی رو به افول است، دیگر اساساً تولید و تضمین امنیت توسط ابرقدرت‌ها معنادار نیست. زیرا امنیت یک کالای عمومی است و دلیلی وجود ندارد که مثلاً یک بازیگر، اگر اراده هژمونیک ندارد، مانند ایالات متحده که در طول دهه‌های اخیر افول اراده هژمونیک داشته، برای دیگران پرداخت کند آن هم در حالی که با همان‌ها درگیر رقابت استراتژیک است. ایالات متحده چرا باید توانمندی نظامی خود را در خاورمیانه هزینه کند تا امنیتی برای خاورمیانه به ارمغان آورد که بیشترین سود اقتصادی‌اش را چین می‌برد؟ این موضوع توجیه‌پذیر نیست.

مسئله آمریکا با ایران محدود به موضوع هسته‌ای یا توان غنی‌سازی نمی‌شود

حداد با تاکید بر اینکه سیاست داخلی ایالات متحده به نوعی گروگان یهود است.، بیان کرد: آمریکا اگر بخواهد از این پارادوکس خارج شود، چاره‌ای ندارد جز اینکه در اسرائیل امنیت ایجاد کند.

وی افزود: گزینه مطلوب فعلی ایران این است که چیزی تغییر نکند و جنگ هم نشود. همه چیز در چنین وضعیتی، فریز بماند تا اینکه شرایط تغییر کند. مثلاً دولت ترامپ تمام شود و آن وقت جمهوری اسلامی دوباره بتواند ظرفیت‌هایی را که تا به امروز در سیاست منطقه‌ای‌اش بوده، احیا کند. اما این سناریو توسط بازیگران منطقه، اسرائیل و بسیاری از بازیگران دیگر پذیرفته نمی‌شود. از آن طرف، اروپایی‌ها هستند که آخرین ظرفیت خود را در مکانیزم ماشه می‌بینند. و ایالات متحده در چنین شرایطی ترجیح می‌دهد که به شکل پایدار بتواند یک نظمی را مستقر کند تا بتواند در درازمدت به رقابت استراتژیک خود، مشخصاً در شرق آسیا و اروپای شرقی بپردازد.

نیازمند یک ارتباط‌سازی حداکثری هستیم

حداد خاطرنشان کرد: بنابراین من تصور می‌کنم که فقط این محدودیت‌های حداقلی و موقت مبنی بر اینکه حالا ما حاضریم در رابطه با برخی امتیازات هسته‌ای مذاکره کنیم البته تا زمانی که یک ارتباط‌سازی حداکثری نباشد و صرفاً تغییرات در رفتار اتفاق رخ ندهد،‌ این تهدید همچنان پابرجاست و حتی ممکن است خدایی نکرده برخورد نظامی دیگری نیز در پیش باشد.


سیاست خارجی ما عقلانیت در دقیقه ۹۰ است/ باید واقع‌بین باشیم و ببینیم که چه اتفاقی در جنگ ۱۲ روزه افتاد/ در زمان مناسب با کارت غنی‌سازی به درستی بازی نکردیم/ اگر در گذشته عقلانی‌تر عمل کرده بودیم، چه بسا اکنون در این وضعیت بحرانی قرار نگرفته بودیم

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی