شکاف در سیاست خارجی ایران: تحلیل تطبیقی دیدگاه مسعود پزشکیان با مبانی انقلاب اسلامی در قبال جمهوری آذربایجان و اسرائیل
در پی اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران در زنجان، مبنی بر اینکه "کمکاری ما باعث نزدیکی جمهوری آذربایجان به اسرائیل شده"، نوعی رویکرد متفاوت نسبت به گفتمان رسمی جمهوری اسلامی در روابط خارجی ظاهر شده است. این نگاشته با اتکا به مبانی علوم سیاسی و نظریات روابط بینالملل، به تحلیل موجز این تفاوت نگرش پرداخته و آن را با دیدگاههای امام خمینی و آیتالله خامنهای در خصوص استقلال، سلطهستیزی و مواجهه با حکام وابسته منطقه مقایسه میکند.
مقدمه:
مناسبات جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان همواره تحت تأثیر عواملی چون اشتراکات قومی، مذهبی و جغرافیایی از یکسو و ملاحظات ژئوپلیتیک، موازنههای منطقهای و نفوذ بازیگران ثالث همچون اسرائیل از سوی دیگر قرار داشته است. در این میان، سخنان اخیر دکتر پزشکیان مبنی بر اینکه نزدیکی آذربایجان با اسرائیل نتیجهی عملکرد ضعیف ایران در تعامل با همسایهی شمالی است، گفتمانی جدید در فضای رسمی ایران محسوب میشود.
۱. چارچوب نظری:
بر اساس نظریات نئورئالیسم در روابط بینالملل، کشورها در محیطی آنارشیک به دنبال بیشینهسازی منافع و امنیت خود هستند. از این منظر، نزدیکی جمهوری آذربایجان به اسرائیل را میتوان تلاشی برای موازنه در برابر تهدیدات ادراک شده از سوی ایران دانست. در مقابل، نظریات سازهانگاری بر نقش هویت، ارزشها و گفتمانها در سیاست خارجی تأکید دارند. جمهوری اسلامی ایران نیز از بدو تأسیس، سیاست خارجی خود را بر مبنای اصولی همچون استقلال، مبارزه با استکبار و حمایت از مستضعفان تنظیم کرده است.
۲. واکاوی مواضع پزشکیان:
پزشکیان در زنجان اظهار داشت: «چطور است که ما نمیتوانیم با جمهوری آذربایجان پیمان ببندیم اما اسرائیل میتواند؟ این از کمکاری ماست و اگر ارتباط خوبی برقرار نشده، مشکل ماست!» این سخنان حامل نگاهی خودانتقادی به دستگاه سیاست خارجی است و برخلاف گفتمان انقلابی، تمایل به اصلاح از درون دارد. رویکرد پزشکیان را میتوان در چارچوب نظریه لیبرالیسم و عملگرایی سیاسی تحلیل کرد که بر تعامل، گفتوگو و حلمساله تأکید دارد.
۳. مواضع انقلاب اسلامی: استقلال و سلطهستیزی
در اندیشه امامین انقلاب اسلامی، سیاست خارجی باید بازتابدهنده هویت انقلابی، اسلامی و استقلالطلبانه ایران باشد. امام خمینی با شعار "نه شرقی، نه غربی" بر طرد قدرتهای سلطهگر تأکید داشت. آیتالله خامنهای نیز مکرراً نسبت به وابستگی حکام منطقه به آمریکا و اسرائیل هشدار داده و آنان را "دستنشانده" یا فاقد اراده سیاسی مستقل توصیف کردهاند. در این چارچوب، هرگونه همکاری کشور مسلمان با اسرائیل، خیانت به آرمان فلسطین و امت اسلامی تلقی میشود.
۴. پارادوکس رفتار آذربایجان:
با وجود حمایتهای علنی و پنهان ایران از آذربایجان در جنگهای قرهباغ، باکو رابطه نظامی و اطلاعاتی خود را با اسرائیل گسترش داده است. این روند از نگاه نئورئالیستی، ابزار موازنهسازی قدرت علیه ایران است و از منظر هویتی، نشانه ضعف استقلال سیاسی در ساختار حاکمیتی آذربایجان است. از دیدگاه رهبران انقلاب اسلمی، این رفتار آذربایجان نه حاصل کمکاری ایران، بلکه نتیجه تصمیمگیری راهبردی حاکمیتی وابسته و همراستا با منافع غرب است.
نتیجهگیری:
تفاوت دیدگاه پزشکیان با رهبران انقلاب اسلامی در تحلیل پدیدهی نزدیکی جمهوری آذربایجان به اسرائیل، ناشی از تمایز در مبانی نظری سیاست خارجی است. در حالیکه پزشکیان ضعف را در درون جستجو میکند و راهکار را در بازنگری تعاملات دیپلماتیک میداند، گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید بر استقلال، سلطهستیزی و دشمنشناسی، ریشه مسئله را در وابستگی ساختاری حاکمان منطقه به بلوک غرب تحلیل میکند. تداوم این دوگانگی میتواند به بازتعریف نسبی سیاست خارجی ایران در آینده منجر شود، یا منازعهای درونی میان مکتب انقلاب و عملگرایی پدید آورد.
منابع:
• نظریههای روابط بینالملل، جوزف نای و کنت والتز
• وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی
• سخنرانیهای آیتالله خامنهای درباره سیاست خارجی
• اظهارات پزشکیان در سفر استانی به زنجان (تابستان ۱۴۰۴)
• تحلیلهای خبرگزاری فارس، ایرنا و مشرق
شکاف در سیاست خارجی ایران: تحلیل تطبیقی دیدگاه مسعود پزشکیان با مبانی انقلاب اسلامی در قبال جمهوری آذربایجان و اسرائیل
نظر شما