در قلب تاریخ قاجار، قصهای نهفته است از مهر، وفاداری و عشقی که از تاج بزرگتر بود.
عباس میرزا، ولیعهد اصلاحطلب و شجاع سلسله قاجار، بیشتر به خاطر تلاشهایش برای نوسازی ارتش و دفاع در برابر تجاوز روسها در تاریخ شناخته میشود. اما در پس این تصویر قهرمانانه، قصهای عاشقانه و انسانی نهفته است؛ قصه عشق او به همسر محبوبش، ملکزاده خانم.
ملکزاده، دختر یکی از اشرافزادگان قاجاری، زنی بود باهوش، خوشسیرت و دلسوز که از دوران نوجوانی دل عباس میرزا را ربود. برخلاف بسیاری از وصلتهای درباری که صرفاً سیاسی بودند، رابطه عباس میرزا و ملکزاده پیوندی واقعی از مهر و محبت بود. عباس میرزا او را نهتنها به عنوان همسر، بلکه به عنوان همراهی صمیمی در زندگی و حتی گاه در تصمیمگیریهای سیاسی میدید.
در بحبوحهی جنگهای ایران و روس، زمانی که فشارها و شکستهای نظامی بر دوش عباس میرزا سنگینی میکرد، ملکزاده همچون تکیهگاهی وفادار در کنار او ایستاد. روایتهایی از دل تاریخ نقل میکنند که چگونه او در شبهای سخت تبریز، اشکهای همسرش را پاک میکرد و با کلامی آرامشبخش، به او امید و دلگرمی میداد.
اگرچه تاریخنگاران بیشتر بر نقش سیاسی و نظامی عباس میرزا تمرکز کردهاند، اما بیتردید عشق او به ملکزاده یکی از جنبههای انسانی و دلنشین زندگی اوست که نشان میدهد حتی بزرگترین مردان سیاست هم دلهایی عاشق دارند.
این عشق آرام و بیهیاهو، میراثی عاطفیست از شاهزادهای که نهتنها برای ایران جنگید، بلکه برای دلش هم زندگی کرد.
عشقی در سایهی تاج و شمشیر
نظر شما