لوئو لایی آن، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین در ادامه نوشت: این اثر بصری اسرارآمیز و خیالانگیز، بینندگان را مسحور زیبایی خود میکند. اما در زندگی واقعی، اگر کسی در تغییر چهره مهارت داشته باشد، معمولا فردی بیثبات و فاقد خودکنترلی تلقی میشود و مردم تمایلی به تعامل با چنین فردی ندارند.
با این حال، برخی افراد دمدمیمزاج به قدرتی گسترده دست یافتهاند که دیگران بهراحتی نمیتوانند از تأثیر آنها بگریزند؛ مانند رئیس جمهور آمریکا. دولت ترامپ شیوه فشار حداکثری در مذاکرات تجاری را وارد عرصه روابط بینالملل کرد و سابقهای بیسابقه از تغییرات ناگهانی سیاستی بهجا گذاشت.
مذاکرات هستهای آمریکا با ایران نیز همانند بسیاری از سیاستهای ترامپ، مدام در حال تغییر است. در 12 آوریل، نخستین دور مذاکرات غیرمستقیم میان واشنگتن و تهران در مسقط، پایتخت عمان برگزار شد؛ این نخستین گفتوگوی رسمی پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای در سال 2018 بود. دور دوم مذاکرات 19 آوریل در رم و دور سوم در 26 آوریل بار دیگر در مسقط برگزار شد. ترامپ در مصاحبهای با مجله «تایم» که در 25 آوریل منتشر شد، اعلام کرد که حاضر است با آیت الله خامنهای رهبر عالی ایران یا مسعود پزشکیان رئیس جمهور این کشور دیدار کند و بر این باور بود که دو کشور میتوانند بهزودی توافقی جدید در موضوع هستهای برسند.
به نظر میرسید گویا پیشرفتی خوب در مذاکرات حاصل شده، اما ترامپ روز 1 مه، در توئیتر اعلام کرد که هر کشور یا فردی که نفت یا محصولات پتروشیمی ایرانی بخرد، مورد تحریم آمریکا قرار خواهد گرفت و با ممنوعیت تجارت با آمریکا روبرو خواهد شد. ایران این اقدام را غیرقانونی و تهدیدآمیز دانست و خاطر نشان کرد که به جدیت آمریکا در مذاکرات اعتماد ندارد. اظهارات تند دو طرف خوشبینی عمومی را به شدت کاهش داد.
پس از اعلام تحریمهای جدید ترامپ، چهارمین دور مذاکرات دو طرف که قرار بود روز 3 مه برگزار شود، به تعویق افتاد. ظاهراً با پیشرفت گفتگوها به سطح فنی، اختلافات عمیقتر شد و کاخ سفید به مسیر فشار حداکثری بازگشت.
از یک سو، ترامپ برای رهبر ایران نامه میفرستد و پیشنهاد گفتوگوی مستقیم میدهد و از لغو تحریمها و همکاری سخن میگوید؛ و از سوی دیگر، فرمانهای اجرایی جدیدی را برای تشدید محدودیتها علیه صادرات نفت ایران امضا میکند. این رفتار متناقض، در واقع بازتاب محاسبهای سیاسی است: نمایش چهرهای صلحدوست برای جلب افکار عمومی، همزمان با افزایش فشار برای کسب امتیاز بیشتر در میز مذاکره.
سرعت و شدت تغییرات سیاستهای ترامپ همچنین در جنگ تعرفهای به وضوح قابل مشاهده است. نظرسنجی اخیر نشان میدهد که رضایت عمومی از عملکرد ترامپ در صد روز اول ریاستش 39 درصد بوده که کمترین رقم در تاریخ 80 ساله روسای جمهور آمریکا را به ثبت رساند. تحلیلگران معتقدند که سیاستهای تعرفهای «پرنوسان و بیثبات» دولت ترامپ، دلیل اصلی این وضعیت است.
اوایل آوریل، کاخ سفید اعلام کرد که بر کالاهای دهها کشور تعرفههای سنگین وضع خواهد کرد؛ این تصمیم واکنشهای شدید بازارهای جهانی را برانگیخت. اما تنها چند روز بعد، برای بسیاری از کشورها دوره 90 روزه تعلیق اعلام شد و نرخ پایه 10 درصدی حفظ گردید. این رفتار پرتغییر باعث نوسانات شدید در بازارهای بورس و اوراق قرضه آمریکا و جهان شد و اقتصاددانان و سیاستمداران آمریکا عموما از این اقدام انتقاد کردند.
در ادامه، گزارشهایی منتشر شد که آمریکا قصد دارد تعرفه بر برخی اقلام الکترونیکی و محصولات نیمهرسانا – بهویژه از چین – را به حالت تعلیق درآورد. اما خیلی زود، همین گزارشها اصلاح و اعلام شد که نه تعلیق بلکه اعمال تعرفه با نرخ متفاوت خواهد بود. در موضوع تجارت با چین، مقامهای آمریکایی بارها مدعی شدند که مذاکرات در جریان است و توافق نزدیک است؛ درحالیکه این اظهارات از سوی چین تکذیب شد.
آمریکا که خود آغازگر جنگ تعرفهای بوده، با انداختن توپ به زمین چین میکوشد مسئولیت پیامدهای وخیم آن را از دوش خود بردارد. اما این بازی باجخواهی دیگر برای چین کارگر نیست.
از خروجهای یکجانبه آمریکا از پیمانهای بینالمللی گرفته تا اعمال بیقاعده تعرفهها، دیپلماسی «تغییر چهره» آمریکا برای جهان هزینههای سنگین و مخاطراتی جدی بههمراه داشته است.
زمانی که سیاستمداران آمریکایی، استعداد تغییر چهره در اپرای شی چوان را به صحنه دیپلماسی جهانی میکشانند، این پرسش را بهوجود میآورند که آیا سیاست خارجی یک ابرقدرت هنوز جدی گرفته میشود؟ بهای این رفتار، تضعیف اعتبار ملی و قدرت نرم ایالات متحده خواهد بود.
توضیح عکس: اینفلوئنسر معروف آمریکایی به نام «آیشواسپید»، در اول آوریل، در شهر چون چین، نمایش «تغییر چهره» اپرای شیچوان را تماشا کرد.
بیثباتی و عدم قطعیت گسترده در جهان دستاورد دیپلماسی «تغییر چهره» آمریکا
نظر شما