5/5/2025 3:11:32 PM

روزنامه کیهان به پزشکیان توصیه کرد که رئیسی را الگوی خود کند

روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان «نقشه راه دولت: درس‌های روحانی و رئیسی» ضمن نفی مذاکره ایران و آمریکا، پیشنهاد در پیش گرفتن سیاست دولت سیزدهم را به دولت چهاردهم داده است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: ۱- تهدیدات، افراد و جوامع دارای ضعف شخصیت را از پا درمی‌آورند. اما آنها که شخصیتی قوی دارند، از همین چالش‌های تحمیلی، فرصت پیشرفت و موفقیت می‌سازند. نخستین بار نیست که ما با ترامپ مواجه می‌شویم. او قبلا یک بار دیگر هم با همه خباثت‌هایی که به خرج داد، به اذعان همه تحلیلگران غربی، در پروژه فشار حداکثری «شکست فاحش» خورد. نه فقط شکست خورد، بلکه نقاب از چهره فریبکارانه آمریکا برداشت و موجب شد تا پس از غفلت اعتماد به دشمن، دوباره روی پای خود بایستیم.

بیشتر بخوانید: اشاره رهبر انقلاب به گزارش «مهمل و پوچ» شرکت‌های بزرگ دولتی به رئیسی/ گزارش را دیدم، نشان از هیچ اقدامی نبود و یک مقدار عدد و رقم پشت سر هم گذاشته بودند/ ویدئو

پس از آن بود که جهان دید ایران در اوج فشار‌های آمریکا، توانسته صادرات نفت و رشد اقتصادی خود را احیا کند و ضمنا به پیشرفت برنامه هسته‌ای بپردازد. اکنون نه‌تنها ترامپ رسوای عالم است، بلکه شیادانی مثل جان کری هم که قول و امضای او تضمین خوانده می‌شد (!)، خود را رسوا کرده‌اند. (کری اخیرا در وال‌استریت ژورنال نوشت: «ترامپ، بخت این را دارد که ضربه لازم را به ایران بزند»).

۲- آنگونه که «جان ساورز» رئیس سرویس جاسوسی انگلیس، پس از اعلام توافق لو داد، برجام قرار بود ایران را خواب و خام کند تا غرب بتواند پروژه نفوذ در عمق و ضعیف‌سازی را نهائی کند. اما حالا از آن پروژه فریب بزرگ، فقط عبرت و خاکستری مانده است، و ایرانی که به تعبیر نشریه فارین پالیسی: «در مذاکرات سرسخت است، چون عمیقا به خاطر سرنوشت برجام، ترامپ و آمریکا بی‌اعتماد است».

۳- تصورش را بکنید که اگر می‌خواستیم چهره شیطانی و غیرقابل اعتماد آمریکا را به افکار عمومی جهان نشان دهیم؛ باید صد‌ها میلیون دلار برای این کار هزینه می‌کردیم، اما ترامپ امروز، این تصویر مشمئز‌کننده را به نمایش گذاشته است. یا اگر می‌خواستیم در هیئت حاکمه آمریکا چنان نفوذ کنیم که نظام سیاسی خود را به آشفتگی سیستماتیک - استراتژیک بیندازند، هرگز به اندازه یک‌هزارم کاری که ترامپ ظرف صد روز کرده، نمی‌توانستیم.

اکنون روزی نیست که چند رسانه آمریکایی و اروپایی، تحلیلی درباره رفتار انتحاری دولت ترامپ منتشر نکنند. چنان که خبرگزاری بلومبرگ نوشت: «ترامپ می‌کوشد خود را شخصیت تحول‌آفرین در سیاست خارجی معرفی کند، اما تصمیمات او می‌تواند آمریکا را در معرض شکست‌های ژئوپلیتیک خطرناک قرار دهد و او را به جای معامله گر نابغه، به نماد بی ثباتی تبدیل کند... آنچه باقی مانده، نه فرصتی طلایی، بلکه آخرین رشته امید است: اینکه او از مسیر فاجعه‌بار برگردد؛ و اگر پافشاری کند، نه‌تنها به زنجیره شکست‌های خیره کننده خواهد رسید، بلکه شاید همان لقب تحقیر‌آمیزی که برای بایدن بر زبان آورد، سرانجام نصیب خود وی شود: احمقی فوق العاده مخرب».

۴- به عنوان نمونه‌ای دیگر، نشریه فارین پالیسی به قلم سردبیر سابق نشریه پولیتیکو می‌نویسد: «هیچ کس تاکنون چنین نمایش حیرت‌انگیزی از ضعف را از فردی که خود را نماد قدرت معرفی می‌کند، ندیده است. چه امنیت ملی باشد و چه اقتصاد.

دونالد ترامپ در مدت زمانی کوتاه، مسیر چشمگیری را در عقب‌نشینی از جایگاه رهبری جهانی آمریکا پیموده و نتیجه آن جز واگذاری قدرت و نفوذ دیرینه نبوده است. شاید گویا‌ترین نشانه، سقوط بازار سهام، اوراق قرضه و ارزش دلار باشد. حتی برخی از سرسخت‌ترین حامیان ترامپ نیز زنگ هشدار را نواخته‌اند... روسیه و چین احتمالاً بیش از هر زمان دیگری از تماشای روند خود ویرانگر آمریکا خرسند هستند.

ترامپ دارد آمریکا را به جایی می‌کشاند که هیچ کارتی برای بازی بر سر میز مذاکره ندارد؛ طعنه‌ای که علیه زلنسکی به‌کار برد. اقدامات ترامپ، مثل این است که سودآورترین هتل‌ها را با دستان خود ویران کنید. قدرت‌های بزرگ در دوره‌ای پایان می‌یابند و عصر جدیدی آغاز می‌شود... قدرت نرم آمریکا، قربانی ساده‌انگاری ترامپ شده. بخش بزرگی از اقتدار جهانی آمریکا ریشه در نفوذ نرمی دارد که ظاهرا ترامپ، درک درستی از آن ندارد. نتیجه سیاست‌های او، متحد کردن افکار عمومی جهان علیه آمریکاست».

۵- شخصیت و قوت روحیه ماست که می‌تواند به تحولات جهت بدهد، یا در برابر آنها منفعل باشد. بسیار اهمیت دارد که جایگاه اقتدار خود در منطقه و جهان را بشناسیم و گرفتار جنگ شناختی دشمن نشویم. مهم است که مدیران ما توجه کنند با گفتار و رفتار خود چه پیامی را به دوستان و متحدان و شرکا و دشمنان ایران می‌دهند. تحرک مضاعف در سیاست خارجی در حالی که لولای تاریخ در حال چرخیدن است، اهمیتی دو چندان دارد.

نباید عمده وقت و انرژی ما صرفا صرف مذاکرات با رژیمی شود که به گواه تجارب بسیار، کمترین حسن نیتی نداشته است. مهم است که با وجود موقعیت ممتاز و مقتدرانه و تعیین‌کننده در منطقه و جهان، فعال باشیم و خدای ناکرده، صرفا به شکل واکنشی در زمین حریف بازی نکنیم. الهام‌بخشی ایران در منطقه، سرمایه‌ای نیست که بخواهیم از آن غفلت کنیم. بیستمین اقتصاد بزرگ جهان، بزرگ‌ترین قدرت نظامی و سیاسی منطقه، و الهام‌بخش‌ترین قدرت منطقه‌ای را نمی‌توان در قفس کرد و برای او معادله تحمیلی نوشت، مگر اینکه بتوانند در اراده و شخصیت قدرتمند ما رخنه کنند.

۶- علامه شهید استاد مطهری (ره)، نامه‌ای ارزشمند به دختر گرامی خویش نوشته که برای مدیران و سیاستمداران هم آموزنده است: «می‌گویند مردِ خردمندِ هنرپیشه را/ عمر دو بایست در این روزگار - تا به یکی تجربه آموختن/ با دگری تجربه بردن به کار. ولی بعضی افراد آنچنان زیرک و باهوشند که گویی دو بار به دنیا آمده‌اند و این، بار دوم است؛ و بعضی افراد، چنانا‌ند که با چند بار به دنیا آمدن هم، تجربه نمی‌آموزند». امروز، عبرت‌های دولت آقای روحانی و تجارب دولت شهید رئیسی، پیش روی ماست.

خودباوری دولت محترم در مقابل دشمنان مستکبر، بسیار تعیین‌کننده است؛ و این اعتماد به نفس، با تدبیر و برنامه‌ریزی و اهتمام به آن است که بارور می‌شود

رهبر حکیم انقلاب، ششم مرداد سال ۱۴۰۰ در آخرین دیدار دولت دوازدهم فرمودند: «دیگران باید از تجربه‌های شما استفاده کنند. یک تجربه را من به‌خصوص یادداشت کرده‌ام. حرفی است که من مکرر با شما و مردم تکرار کردم، حالا هم همان حرف را تکرار می‌کنم. این تجربه عبارت است از بی اعتمادی به غرب. آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد. غربی‌ها به ما کمک نمی‌کنند. هرجا بتوانند ضربه می‌زنند. جایی که ضربه نمی‌زنند آنجایی است که امکانش را ندارند. هرجا امکان داشتند ضربه زدند. این تجربه بسیار مهمی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب، موکول و منوط کرد؛ چون قطعاً شکست می‌خورد، قطعاً ضربه می‌خورد. شما‌ها هم هر جایی که کارهای‌تان را منوط کردید به غرب ناموفق ماندید، هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خود‌تان قد علم کردید و حرکت کردید، موفق شدید. هر جا شما موضوعات را به توافق با غرب و با مذاکره با غرب و با آمریکا و اینها موکول کردید، آنجا ماندید، نتوانستید پیش بروید. چون آنها کمک نمی‌کنند، دشمن‌اند دیگر».

۷- متاسفانه در پیشانی آن دولت، بی‌عملی و کم‌تحرکی و معطلی، از همان ابتدا نقش بسته بود چنان که غلامحسین کرباسچی (دبیرکل وقت کارگزاران) اردیبهشت ۱۳۹۴ (دو ماه قبل از اعلام توافق برجام) به روزنامه شرق گفت «آیا دلمان نباید شور بزند؟ نمی‌شود معاون و وزیر باشیم، اما استدلال ما این باشد که اگر بودجه دادند کار می‌کنیم و اگر ندادند، کار نمی‌کنیم! خطاب به وزیر راه گفتم بعد از چند سال بازنشسته خواهید شد و با خانواده به سفر خواهید رفت. اما اگر در همین ترافیک متوقف شوید، آیا نوه‌های شما نخواهند گفت در دوره وزارت خود چه کاری انجام دادید؟ باید دل‌مان بیشتر از این چیزی که هست، شور بزند.

البته مثال وزارت راه را زدم، اما بقیه وزارتخانه‌ها مثل کار و دیگران هم همین‌گونه است. دولت باید ابتکار به خرج دهد و فکری در این باره بکند... اینکه تعدادی آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمی‌شود! فرض کنید مناقشه هسته‌ای هم حل شد، بعد از آنچه؟ این بی تحرکی‌ها، آدم را برای دولت نگران می‌کند. چشم بر هم گذاشتیم و نصف مهلت دولت گذشت».

۸- خودباوری دولت محترم در مقابل دشمنان مستکبر، بسیار تعیین‌کننده است؛ و این اعتماد به نفس، با تدبیر و برنامه‌ریزی و اهتمام به آن است که بارور می‌شود. نباید مدیریت امور به گونه‌ای پیش برود که با وجود تجربه‌گران دولت برجام و دیگر هیچ، مجددا نیاز به تذکر صاحب‌نظران درباره پرهیز از شرطی‌سازی و موکول کردن کار‌ها به مذاکرات باشد.

سرنوشت اعتماد به آمریکا را صاحب‌نظران به رئیس‌جمهور و وزیر خارجه وقت هشدار می‌دادند و متاسفانه توهین می‌شنیدند و گرنه، آن دولتمردان می‌توانستند طوری مدیریت کنند که طلبکارِ گروگان گرفته شده برجام نشوند، برای انجام تعهدات از دشمن التماس نکنند، گرفتار معدل رشد اقتصادی تقریبا صفر در طول ۸ سال نشوند، هزاران کارخانه را به تعطیلی نکشانند، شاهد انفجار ۹ برابری قیمت ارز نباشند، تورم ۴۵ درصدی را سر سفره مردم نیاورند و در جلسه پایانی خود در حضور آیت‌الله رئیسی، گزارش ندهند که خزانه خالی است و قادر نیستند حقوق سر ماه کارکنان دولت را پرداخت کنند.

۹- در مقابل، جای بررسی و الگوبرداری دارد که دولت شهید رئیسی چگونه توانست صادرات نفت را بی‌اعتنا به آمریکا و مذاکرات، از ۳۰۰ هزار بشکه به بیش از یک و نیم میلیون بشکه برساند، روابط غالبا مختل با همسایگان و شرکای تجاری را بازسازی کند، با واردات انبوه واکسن، کشور را از قتل عام کرونا نجات دهد، نرخ تورم را بیش از ۱۲ درصد کاهش دهد، خودکفایی را احیا و واردات ۸ میلیون تن گندم را متوقف نکند، ۸ هزار کارخانه تعطیل و نیمه‌تعطیل را به چرخه تولید برگرداند، رشد اقتصادی ۵ درصد را به ثبت برساند و امید را به فضای کسب‌وکار و تولید برگرداند.

۱۰- امروز هم راه‌حل، در معطل نگذاشتن ظرفیت‌های بزرگ کشور و معطل مذاکرات نماندن و فرصت‌سوزی نکردن است. دولت محترم می‌تواند و باید، از تجارب دولت شهید رئیسی استفاده کند و شاید یکی از مسیرها، اخذ مشورت از کسانی مثل معاون اول دولت سیزدهم است که مهرماه ۱۴۰۳ به عنوان مشاور و دستیار رهبر انقلاب منصوب شد.

در حکم رهبر انقلاب خاطرنشان شده بود: «با عنایت به خدمات متعهدانه و تأثیر‌گذار جناب‌عالی در عرصه‌های مدیریتی و اقتصادی به‌ویژه در دولت شهید رئیسی، و سیاست درست و مدبرانه به‌کارگیری نخبگان و جوانان پرانگیزه و تلاشگر در اجرای طرح‌های گوناگون، شما را به عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب می‌کنم. انتظار می‌رود در امتداد سیاست مزبور، شناسایی نیرو‌های جوان و همکاری با آنان را با برنامه ریزی منطقی، پی گرفته و در کمک به دستگاه‌های دولتی و ... از آن بهره‌برداری نمائید».

۱۱- این روز‌ها حامیان و منتقدان دولت، از ضرورت ترمیم و اصلاح کابینه سخن می‌گویند و این در حالی است که دولت دو ماه پس از استیضاح وزیر اقتصاد، هنوز اهتمام کافی برای معرفی سکاندار اقتصادی خود نداشته است. اگرچه می‌توان به ترمیم کابینه هم فکر کرد، اما از آن مهم‌تر، اصلاح نقشه راه دولت، فارغ از سرنوشت مذاکرات است. دولت باید برای خود معلوم کند که چه نقشه راه درون‌زا و برون‌نگری در حوزه رونق تولید و رشد اقتصادی، و مسئولیت خطیر وزارتخانه‌هایی مثل اقتصاد و دارایی، صمت، جهاد کشاورزی، کار و رفاه، راه و شهرسازی، نفت و نیرو، و سازمان برنامه و بودجه، و بانک مرکزی و... دارد.

این بازنگری می‌تواند دست دولت را در استفاده از ظرفیت‌های بزرگ اقتصادی و نخبگانی کشور باز کند. دولت باید از نقش تماشاگر منفعل اقتصاد به هدایتگری و سیاستگذاری مؤثر منتقل شود، اهمیت رسانه‌ها در ثبات یا اخلال بازار را بشناسد و برای آن تدبیر کند، به سیاست‌های حمایتی از اقشار ضعیف بها بدهد و بازتوزیع عادلانه منابع و تسهیلات را به اجرا بگذارد. منابع در کشور ما کم نیست، اما بعضا نادرست و ناعادلانه توزیع یا مصرف می‌شود. مشکل اغلب ناترازی‌های اقتصادی، در نظام توزیع و مصرف نامناسب است و نه نداری و قحطی.

در این مسیر، حتما نیاز است که قوه قضائیه و مجلس نیز تدبیر و تحرک مضاعفی را در پیش بگیرند. این‌گونه می‌توان سرمایه امید و اعتماد اجتماعی را ارتقا داد و مقاومت حداکثری در برابر فشار دشمن را عملی کرد. ملت ما همان ملتی است که در اوج فشار‌های دشمن، آن تشییع دشمن‌شکن را برای سردار سلیمانی ترتیب داد و مُهر شکست دشمن را همان روز پای پروژه فشار حداکثری زد.


روزنامه کیهان به پزشکیان توصیه کرد که رئیسی را الگوی خود کند

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی