
این دستاورد در حالی رقم خورد که کشور و بهویژه صنایع بزرگ، در شوک آغازین سال از محدودیتهای شدید برق قرار داشتند؛ محدودهای از ۳۰ تا ۵۰ درصد محدودیت که در برخی شرکتها به عددی فراتر از ۸۰ درصد هم رسید. فولاد خوزستان هم از این آسیب در امان نماند و بهطور مشخص، در همان فروردینماه، ۷۵۰۰ تن از تولید خود را به دلیل قطع برق از دست داد. اما معادله اینجا وارونه شد؛ جایی که افت برق، معادل افت تولید نبود، بلکه نقطهای برای چرخش بهسوی افزایش بهرهوری، بهینهسازی و استراتژی سازمانی شد.
تجربه فولاد خوزستان در این شرایط، چند نکته راهبردی برای سیاستگذار دارد:
نخست آنکه برخلاف تصور رایج، توان افزایش تولید در صنایع فولادی کشور هنوز فعال است، مشروط به آنکه زیرساختهای حیاتی انرژی دچار اختلال نباشند. رکورد اخیر فولاد خوزستان بهوضوح اثبات میکند که نه فقدان تکنولوژی و نه نبود منابع انسانی متخصص، مانع رشد نیست؛ بلکه مهمترین گلوگاه، فقدان برنامه ملی در حوزه تأمین برق و گاز برای صنایع انرژیبر است.
دوم آنکه در دل بحران، انگیزه سازمانی و اعتماد به سرمایه انسانی، جایگاه خود را به رخ میکشد. فولادمردان خوزستان، با ترکیب خلاقیت فنی، روحیه ایثارگرانه، و نظم عملیاتی، کاری کردند که فقدان برق را با انگیزه جبران کنند. در فضایی که رکود بازار داخلی و فشارهای تحریمی همچنان پایدار است، همین انگیزههای درونزا است که باید مبنای سیاستگذاری قرار گیرد.
سوم، رکوردشکنی اخیر را باید پیام مستقیمی به دستگاههای اجرایی تلقی کرد. اگر بخواهیم در سال «سرمایهگذاری برای تولید»، حرفی برای گفتن در بازارهای داخلی و جهانی داشته باشیم، این قبیل دستاوردها را باید به عنوان "مرکز ثقل حمایتهای حکمرانی اقتصادی" تلقی کرد. شفافتر بگوییم: بازگشت سرمایه به صنعت فولاد، بازگشت اعتماد به آینده اقتصاد ایران است.
در نهایت، فولاد خوزستان با این رکورد، نشان داد که در میدان تولید، هنوز ظرفیتهایی وجود دارد که میتوانند موازنههای انرژی، بازار و سیاست را بهنفع توسعه ملی تغییر دهند. اگر امروز با محدودیت برق چنین موفقیتی رقم خورده، فردا در صورت رفع موانع، آیا نباید انتظار جهشهای جدیتری داشت؟
در ایران ۱۴۰۴، معجزهای به نام تولید، هنوز ممکن است؛ اگر زیرساخت، اراده و حمایت، به موقع و بهاندازه فراهم شود.
انگیزهای فراتر از ظرفیت؛ روایتی از فولاد خوزستان در آغاز سال
نظر شما