
علم فیزیک از دیرباز تلاش کرده است تا قوانین حاکم بر جهان هستی را در قالب اصولی ثابت و قابل پیشبینی تبیین کند. اما با پیشرفت ابزارهای مشاهده و توانایی نفوذ به عمق ذرات زیراتمی، بشر به قلمرویی گام نهاد که قواعد آن کاملاً متفاوت با دنیای مرئی و قابل درک ماست. در این قلمرو، دیگر نمیتوان به قطعیت از مکان، زمان یا وضعیت اشیاء سخن گفت.
این حوزه، قلمرو فیزیک کوانتومی است؛ جایی که «برهمنهی کوانتومی» یکی از بنیادیترین و شگفتانگیزترین مفاهیم آن به شمار میرود. این پدیده نهتنها چالشهای نظری مهمی را برای دانشمندان ایجاد کرده، بلکه امروزه به ستون فقرات فناوریهایی همچون رایانش کوانتومی بدل شده است.
فیزیک کوانتومی؛ دگرگونی در نگاه به طبیعت
فیزیک کوانتومی شاخهای از علم فیزیک است که به مطالعه رفتار و ویژگیهای ذرات بسیار ریز، مانند الکترونها، فوتونها، کوارکها و اتمها میپردازد. برخلاف دنیای ماکروسکوپی که در آن قوانین فیزیک کلاسیک نیوتنی بهطور مؤثر عمل میکند، در دنیای میکروسکوپی، این قوانین کارایی خود را از دست داده و جای خود را به قوانینی میدهند که غیرمستقیم، احتمالی و حتی در نگاه اول غیرمنطقی به نظر میرسند.
برهمنهی کوانتومی چیست؟
در فیزیک کلاسیک، یک سیستم فیزیکی تنها میتواند در یک وضعیت مشخص در یک لحظه معین قرار گیرد. اما در فیزیک کوانتومی، اصل برهمنهی بیان میکند که یک ذرهی کوانتومی میتواند بهطور همزمان در چندین وضعیت متفاوت قرار داشته باشد. این حالت تا زمانی ادامه دارد که ذره مورد مشاهده یا اندازهگیری قرار نگرفته باشد. پس از مشاهده، سیستم بهطور ناگهانی به یکی از این وضعیتها فرو میپاشد؛ فرآیندی که «فروریزش تابع موج» (Wavefunction Collapse) نامیده میشود.
بهعنوان مثال، الکترونی که از یک دروازه کوانتومی عبور میکند، میتواند همزمان در مسیر چپ و راست قرار داشته باشد؛ پدیدهای که در آزمایش معروف «دو شکاف» بهوضوح مشاهده شده است.
تابع موج؛ زبان احتمالات در فیزیک کوانتومی
حالتهای مختلف یک ذره کوانتومی با تابعی بهنام «تابع موج» (Wave Function) توصیف میشود. این تابع، اطلاعات کاملی دربارهی احتمال حضور ذره در مکانها یا وضعیتهای مختلف ارائه میدهد. برخلاف توصیف قطعی در فیزیک کلاسیک، تابع موج تنها بهصورت آماری و با احتمال معین، حضور یا ویژگیهای ذره را مشخص میکند. تا زمانی که اندازهگیری صورت نگرفته باشد، تابع موج همچنان ترکیبی از تمامی حالتهای ممکن باقی میماند؛ وضعیتی که با اصطلاح «برهمنهی» شناخته میشود.
اندیشهورزی گربه شرودینگر؛ تصویری ملموس از یک حقیقت عجیب
یکی از شناختهشدهترین تلاشها برای تبیین این پدیده، اندیشهورزی مشهور «گربه شرودینگر» است که در سال ۱۹۳۵ توسط فیزیکدان اتریشی، اروین شرودینگر، مطرح شد. در این آزمایش ذهنی، گربهای داخل جعبهای مهر و مومشده قرار میگیرد. درون این جعبه، یک ذرهی رادیواکتیو، یک شمارنده گایگر، یک شیشه سم و یک چکش تعبیه شدهاند. در صورتی که ذره دچار واپاشی شود، شمارنده آن را ثبت میکند، چکش فعال میشود و شیشه سم را میشکند؛ در نتیجه گربه میمیرد. اما اگر واپاشی صورت نگیرد، گربه زنده میماند.
از منظر فیزیک کوانتومی، تا زمانی که جعبه باز نشده و وضعیت گربه مشاهده نشده باشد، گربه همزمان در وضعیت زنده و مرده قرار دارد؛ یعنی در حالت برهمنهی. مشاهده وضعیت گربه باعث میشود یکی از این دو حالت تثبیت شود.
کاربرد برهمنهی در فناوری؛ از نظریه تا عمل
یکی از مهمترین کاربردهای عملی مفهوم برهمنهی کوانتومی، در حوزهی رایانش کوانتومی نمایان شده است. برخلاف بیتهای کلاسیک که تنها میتوانند مقدار صفر یا یک داشته باشند، بیتهای کوانتومی یا «کیوبیتها» میتوانند در حالت صفر، یک، یا هر ترکیبی از این دو بهطور همزمان قرار داشته باشند. این ویژگی باعث میشود رایانههای کوانتومی توانایی بینظیری در پردازش همزمان اطلاعات داشته باشند.
رایانش کوانتومی؛ آیندهای با قدرت بینظیر پردازشی
در رایانههای کلاسیک، محاسبات بر اساس توالی صفر و یک انجام میشود. هر بیت تنها میتواند یکی از این دو حالت را در هر لحظه بپذیرد. اما در رایانههای کوانتومی، هر کیوبیت میتواند وضعیت صفر و یک را بهصورت همزمان داشته باشد. این بهمعنای توانایی محاسبهی همزمان چندین مسیر ممکن و کاهش چشمگیر زمان پردازش مسائل پیچیده است.
برای مثال، اگر یک رایانهی کلاسیک برای بررسی ۲ ⁿ حالت نیاز به n عملیات متوالی داشته باشد، رایانهی کوانتومی میتواند تمام این حالات را بهصورت همزمان بررسی کند. این ویژگی، رایانش کوانتومی را به ابزاری انقلابی در حل مسائلی مانند فاکتورگیری اعداد بزرگ، شبیهسازی واکنشهای شیمیایی پیچیده، بهینهسازی سامانههای اقتصادی و رمزنگاری اطلاعات بدل کرده است.
شرکتهای پیشگام در توسعه رایانش کوانتومی
در سالهای اخیر، شرکتهای بزرگی مانند IBM، Google، Intel و D-Wave سرمایهگذاریهای گستردهای در حوزه رایانش کوانتومی انجام دادهاند. شرکت گوگل در سال ۲۰۱۹ ادعا کرد که برای اولینبار به «برتری کوانتومی» دست یافته است؛ یعنی اجرای یک محاسبه توسط رایانهی کوانتومیاش که در حالت عادی سالها طول میکشید، اما با استفاده از رایانه کوانتومی تنها در چند دقیقه انجام شد.
چالشها و محدودیتهای فعلی
با وجود پیشرفتهای چشمگیر، رایانش کوانتومی همچنان با چالشهای فنی و نظری متعددی روبهروست. حفظ پایداری کیوبیتها (پدیدهی «کاهش همدوسی»)، کنترل دقیق حالتهای کوانتومی، خطاهای ناشی از نویزهای محیطی، و نیاز به دمای بسیار پایین (در حد صفر مطلق) از جمله مشکلات عمدهای هستند که مانع از تجاریسازی گسترده این فناوری شدهاند.
پیامدهای فلسفی برهمنهی کوانتومی
پدیده برهمنهی کوانتومی نهتنها فیزیکدانان، بلکه فیلسوفان علم را نیز با پرسشهای بنیادین مواجه کرده است. آیا واقعیت مستقل از مشاهدهگر وجود دارد؟ اگر حالت یک ذره تنها هنگام مشاهده تثبیت میشود، نقش آگاهی انسان در این فرآیند چیست؟ آیا جهان ما از بینهایت حالتهای احتمالی تشکیل شده که تنها با مداخلهی ناظر به واقعیت بدل میشوند؟ این پرسشها هنوز پاسخی قطعی نیافتهاند و در قلب مناظرات میان فیزیکدانان کوانتومی و فیلسوفان علم جای دارند.
پدیده برهمنهی کوانتومی، در عین حال که بنیادیترین مفاهیم فیزیک کلاسیک را به چالش میکشد، در عمل نیز دریچهای بهسوی فناوریهایی گشوده که میتوانند جهان ما را دگرگون سازند. رایانش کوانتومی تنها یکی از نمودهای عملی این مفهوم است که میتواند انقلابی در علوم محاسباتی، پزشکی، رمزنگاری، هوش مصنوعی و حتی درک ما از هستی ایجاد کند.
اگرچه هنوز راه درازی برای تجاریسازی و استفاده گسترده از رایانههای کوانتومی در پیش است، اما درک هرچه دقیقتر مفاهیمی مانند برهمنهی، نهتنها شناخت علمی ما را تعمیق میبخشد، بلکه میتواند ما را برای مواجهه با آیندهای آماده کند که علم و فناوری در آن بیش از هر زمان دیگری با فلسفه و تفکر انسانی درهمتنیدهاند.
برهمنهی کوانتومی چگونه آینده رایانهها را تغییر میدهد؟
نظر شما