این پرونده از شب چهارشنبه آخر سال1402 گشوده شد. آن شب پسر 24سالهای به نام شایان علیمحمدی که در جریان درگیری خیابانی از سوی 3جوان با چاقو مجروح شده بود به یکی از مراکز درمانی شهر پردیس منتقل شد. او از ناحیه ران پا هدف اصابت چاقو قرار گرفته و دچار خونریزی شدیدی شده بود.
آنطور که پزشکان میگفتند چاقو به سفیدران شایان اصابت کرده بود و او شرایط وخیمی داشت. با اینکه کادر درمان تلاش زیادی برای نجات پسر جوان انجام دادند، اما ساعتی بعد او روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.
بهدنبال این حادثه تلخ تلاشهای پلیس برای شناسایی و دستگیری عاملان جنایت آغاز شد. شواهد نشان میداد شب حادثه درحالیکه خیلیها مشغول مراسم چهارشنبه سوری بودهاند، 3پسر جوان ناگهان با مقتول درگیر شدهاند و یکی از آنها برای او چاقو کشیدهاست. آنطور که شاهدان میگفتند، هر 3متهم کمسنوسال بودهاند و معلوم نیست با چه انگیزهای با پسر جوان درگیر شدهاند. بههرحال مأموران موفق شدند در کوتاهترین زمان هر 3متهم را دستگیر کنند.
هر 3متهم به درگیری مرگبار با مقتول اعتراف کردند؛ اما یکی از آنها که جوانی 20ساله بود اعتراف کرد که ضربه مرگبار را او به مقتول زدهاست. در این شرایط بود که پرونده اتهامی وی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفرییک استان تهران فرستاده شد.
چند روز قبل در شرایطی که کمتر از یکسال از وقوع این جنایت میگذشت، جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
در این جلسه ابتدا نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم ردیفاول به اتهام قتل عمد و 2متهم دیگر بهخاطر مشارکت در نزاع دستهجمعی منجربهقتل شد. در ادامه نوبت به اولیای دم رسید تا خواستهشان را مطرح کنند. پدر و مادر شایان یکبهیک در جایگاه ایستادند و اعلام کردند خواستهشان قصاص قاتل است.
در ادامه متهمبهقتل به دفاع از خود پرداخت و گفت قصدی برای بهقتلرساندن مقتول نداشته و این حادثه ناخواسته اتفاق افتادهاست. او سپس رو به پدر و مادر مقتول کرد و از آنها خواست به جوانیاش رحم کنند و او را ببخشند.
او گفت: من و 2برادرم بعد از فوت پدر و مادرمان با خواهر و شوهرخواهرمان زندگی میکنیم. از پدر مقتول میخواهم برایم پدری کند و من را ببخشد. این جلسه درنهایت با اخذ آخرین دفاع از متهم پایان یافت و قضات دادگاه برای تصمیمگیری و صدور رأی وارد شور شدند.
در پایان جلسه متهم برای چند لحظه فرصت پیدا کرد تا با پدر و مادر مقتول صحبت کند. او که دستوپایش میلرزید و اشک میریخت از آنها خواست او را ببخشند.
صحنههایی که پدر و مادر شایان در دادگاه دیده بودند برایشان تلخ و تأثیرگذار بود. آنها در راه بازگشت به پردیس چهره قاتل را بارها به یاد آوردند که چطور برای نجات جانش به آنها التماس میکرد. همانجا بود که پدر و مادر داغدیده شایان دلشان لرزید و تصمیم گرفتند قاتل را ببخشند.
سعید علیمحمدی، پدر شایان درباره دلیل این تصمیمش به همشهری میگوید: وقتی قاتل پسرم را در دادگاه دیدم همه صحنههای تلخی که دیده بودم جلوی چشمم آمد. ما در دادگاه درخواست قصاص کردیم؛ اما در راه برگشت وقتی چهره قاتل را به یاد آوردیم که چطور التماس میکرد، تصمیم گرفتیم او را ببخشیم.
او ادامه میدهد: واقعیت را بخواهید همسرم اول پیشنهاد بخشش را داد و من هم موافقت کردم. ما نه اهل گرفتن دیه هستیم و نه دل قصاصکردن کسی را داریم؛ حتی اگر قاتلِ پسرمان باشد.
ما به عشق حضرت علی(ع) قاتل را بخشیدیم و بقیهاش را واگذار کردیم به خدا. بعد از آن بود که در نخستین فرصت به یکی از دفاتر خدمات قضایی رفتیم و رضایتمان را اعلام کردیم. ما از قاتل گذشتیم؛ امیدواریم که خدا هم او را ببخشد و مطمئنم که شایان هم از تصمیمی که ما گرفتیم راضی و روحش در آرامش است.
بخشش عامل جنایت چهارشنبهسوری
نظر شما