مجموعه نمایش خانگی ایرانی آبان به کارگرانی رضا دادویی، تهیه کنندگی مجید مولایی و نویسندگی امیر محمد عبدی و پوریا کاکاوند، شهاب حسینی، امین حیایی، لاله مرزبان، مینا ساداتی، بهاره کیان افشار و مریم سعات را جلوی دوربین برده است.
هر چند بازیها به واسطه حضور چهرهها قابل توجه اما موضوع آبان در یکی از کلیشههای جذاب فروش سریالهای خانگی گرفتار است.
بازی با دوربین برای صحنههای نیازمند سانسور
کارگران فیلم خود را نه با فصل آبان بلکه با محور قرار دادن زنی به نام آبان آغاز میکند. زنی که در قسمت اول سریال مقید به زندگی مشترک و وفادار به همسر خود است اما برای خلاص شدن از بدهی چند میلیاردی به او پشنهاد بیشرمانهای شده است که تصمیم برای پذیرش آن به قسمت دوم سریال واگذار میشود.
کارگردان هم خواسته است خط قرمزها را بشکند و هم مجوز ساخت بگیرد. دوربین در ماجراها طوری حرکت میکند که بتواند سانسور را دور بزند و تمامی این سانسورها جذابیتهایی است که در تیزرها و بریدههای فیلم در فضای مجازی و این ور و آن ور میتواند تماشای فیلم را جذابتر کند.
بازی سنگین دادویی با روان مخاطب آن هم در وضعیتی که سینما برای نجات خود دست روی موضوعات غیراخلاقی با نتیجه غیراخلاقی میگذارد، را دستاویز قرار داده، بسیار حساس و نیازمند هنرمندی است تا بتواند در نهایت کلام سالمی را در فیلم خود به مخاطب انتقال دهد.
بازی شهاب حسینی در نقش کلیشهای و جدی همیشگی خود تکانی به خود ندیده اما در مقابل بازی امین حیایی در نقشی جدی تحرکات جدید این بازیگر برای شکستن اسطوره حیایی برای فیلم طنز است.
از سویی لاله مرزبان نیز توانسته در این فیلم توان خود را به رخ بکشد اما در صورتی که فیلمنامه هدایت درست و فرهنگ پسندی نداشته باشد، مرزبان خود را میبایست مخدوش شده تصور کند.
کادر بسته برای تمرکز یا اغراق
اما یکی از ترفندهای کارگردان استفاده از کادرهای بسته با تمرکز به بخشهایی از محیط زندگی آدمهای داستان و چهرههای آنها است.
شاید قضاوت در مورد اینکه این کادرها با هدف تمرکز بر موضوع یا اغراق در مفاهیم کوبنده نیشهای داستانی است، درست نباشد. اما در آبان چهرههای بسته راوی حرفهایی هستند که در فیلم نامه نمیگنجد. از سویی این ماجرا نقطه قوتی برای فیلم است و از سویی این سوال را به وجود میآورد که آیا شکستن کلیشهها باید با سکوتهای خفه کننده چهره آدمها امکانپذیر شود؟
آبان در روایت اهمیت داستان یعنی کادر بسته معنایی آن نیز هنوز مبهم است. هنوز نیشگونی بر ذهن مخاطب زده تا نقطه آغازی برای خود بسازد و این نیشگون شاید بتواند به توافق پرسودی با پلتفرم جدید شیدا منجر شود.
پیشنهاد بیشرمانه به «آبان»، اولین استارت فروش «شیدا»
نظر شما