به گزارش خبرنگار حوه اندیشه خبر ساز، شخصیتهای بزرگ و ارزشمندِ تاریخی، نظیر دانشمندان، علما و رهبران سیاسی چه در حیاتشان و چه پس از مرگشان همواره محل رجوع افراد بوده و بسیاری در پی آن هستند تا از طریق آرا و افکار این چهرههای شاخص و تراز، نوعی پشتوانه معرفتی و علمی برای نظرات خویش بنا کنند.
در سالهای اخیر یکی از اشخاصی که همواره تلاش شد مورد مصادره به مطلوب برخی جریانات سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد حضرت امام خمینی (رحمةالله علیه) بود. بعضی طیفهای سیاسی به وسیله رسانههای خود در پی آن هستند که تصویر دگرگون شدهای از امام خمینی (رحمةالله علیه) را به جامعه معرفی و مخابره کنند که چندان سازگاری و سنخیتی با نصوص تاریخی و گزارشهای ثبت شده ندارد. در این راستا با مسعود رضایی، پژوهشگر مسائل سیاسی و حوزه انقلاب به گفتوگو نشستیم.
آسیبشناسی یک موضوع مهم
رضایی ابتدا گفت: ما برای شناخت هرکسی باید به شکل کلی و عام بر اندیشهها و نظرات او واقف باشیم. این که بخشی از شخصیت و تفکر او را بپذیریم و بخشی را وا بگذاریم، موجب میشود تا در نتیجهگیری موفق نباشیم و تحلیلی ناقص از آن فرد داشته باشیم. به تعبیر قرآن کریم نباید بر مدار «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ» پیش رفت و هر آنچه را مطابق میل و خواستهمان است، بپذیریم و هر آنچه را خلاف باورمان است، کنار بزنیم. این در تحقیقات علوم دینی هم مورد تأکید است که تمام آن منظومه را برای استخراج نتایج باید لحاظ کرد و از گزینشی برخورد کردن فاصله بگیریم.
پیروخط امام چه کسی است؟
وی افزود: درباره حضرت امام هم باید بگویم که ناگزیر بر شناخت دستگاه فکری و امهّات عقاید ایشان هستیم. بسیاری از افراد چه در حال حاضر و چه در دوران گذشته با عدم برخورد صحیح با اسلام و اندیشه مسلمین، برداشت واژگونی از مسائل و وقایع داشتند. امام خمینی دارای بعضی شاخصههای فکری است و معتقدم کسی که خودش را پیرو خط امام میداند، باید مطابق شاخصههای فکری و عملی حضرت امام اقدام کند.
امام، اولویت را حکم اسلام و خدا میدانست
این پژوهشگر حوزه انقلاب ادامه داد: از مهمترین شاخصههای فکری و عقیدتی امام که بعضا سعی میشود آن را مکتوم یا تحریف کنند، موضوع حاکمیت اسلام در ایران و در وهله بعدی در جهان است. از ابتدای جوانی امام خمینی ایدهآل خود را حاکمیت فراگیر اسلام و اعمال رویکرد فراگیر اسلامی در جوامع میدانستند و پس از آن در دهههای بعدی، عمر خود را صرف عملی کردن این عقیده کردند. امام اولویت را حکم اسلام و خدا میدانست و پس از انقلاب هم اهتمام ویژهای بر اجرای احکام اسلامی داشتند و در برابر برخی کجخلقیها و مخالفتها با اقتدار تمام ایستادند؛ چرا که اساساً فلسفه حکومت اسلامی را به اجرا درآمدن احکام الهی میدانستند.
امام خمینی برای حفظ نظام با احدی تعارف نداشت
او بیان کرد: امام خمینی برای حفظ نظام و صیانت از آن هیچ تعارفی با گروههای برانداز نداشته و با جدیت تمام با آنها برخورد کرده است که یکی از این اقدامات، دستور امام به نیروهای نظامی است تا به پاوه بروند و کردستان را از لوث وجود تجزیهطلبان پاک کنند. همینطور ایشان نسبت به گروهکهای مسلح دیگر هم حساس بودند و ضمن هشدار و توصیه به آنها مبنی بر کنار گذاشتن سلاح، برخورد قاطعانهای نیز داشتند.
مردم کنار دولت
رضایی بیان کرد: از دیگر شاخصههای فکری امام، تأکید بر حضور مردم در صحنه اداره جامعه است. ایشان عقیده داشتند که نگاه دولت به مردم باید چنین باشد که ملت ایران دوشادوش او در میدان، حاضر باشد و در آبادنی و پیشرفت کشور فعالانه دست به اقدام بزند. حضور حداکثری و مشارکت مردمی از جدیترین بخشهای نظام فکری ـ سیاسی حضرت امام بود. تأکید بر این مشارکت به این دلیل است که نظام اسلامی ایران همواره مورد تحریم و تعرض بیگانگان واقع میشود و دولت با کمک مردم میتواند بر موانع و مشکلات این بحران غلبه پیدا کند، همانطور که ما در موضوع جنگ هشتساله با کمک مردم از خاک ایران دفاع کردیم.
وی افزود: شاخصه بعدی در اندیشه حضرت امام، عدالت اجتماعی به مثابه حمایت از مستضعفین و محرومان است. این عدالت اجتماعی نباید با رفاه و سرمایهپرستی غربی یکی شود، بلکه مقصود این است که شرایط بهرهمندی از رفاه اجتماعی مثل تحصیلات، آموزش، بهداشت و... برای افراد جامعه ایجاد شود. متأسفانه برخی دولتها با کجفهمی از مقوصد امام روش دیگری را پیش گرفتند که در برابر عدالت اجتماعی مدنظر امام بود.
پایان پیام/