رهنمایی: بهائیت یک دین ثبت‌نامی است/ آیا بهائیت یک دین است؟

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: بعید است به جز بهائیت در دنیا کیش قابل توجهی پیدا کنیم که برای پیوستن به آن شخص مجبور به ثبت نام در دفتر خاص باشد. اگر این ثبت نام صورت نگیرد آن شخص هنوز به عنوان یک بهائی شناخته نمی‌شود.

حسین رهنمایی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در مورد تاریخ و تکوین فرقه ضاله بهائیت به خبرنگار حوزه اندیشه خبر ساز گفت: بهائیت از دل بابیت بیرون آمد. بابیّت که از جهت زمینه‌های فکری، اندیشه نیابت خاصه و رکن رابع را از شیخیه وام گرفته بود، این دیدگاه با آنچه در اکثریت امامیه تحت عنوان نیابت عام مشهور است، تعارض داشت. علی محمد شیرازی معروف به سید باب در سال ۱۲۶۰ قمری یعنی حدود ۱۸۰ واندی سال قبل، ابتدا مدعی نیابت خاص امام غایب شد. اولین هواداران جدی او تعدادی از طلاب مکتب شیخیه بودند. طرفداران بابیه پس از مرگ سیدکاظم رشتی که به مثابه نفر دوم این فرقه بود، دنبال یک جایگزین می‌گشتند تا او را رهبر و رئیس خود قرار دهند. عده‌ای ادعای ریاست کردند، اما آن کسی که به ریاست بابیه رسید، علی محمد شیرازی بود که از قضا سخنان تند و پرطمطراقی هم داشت.

مهدی موعودی به نام علی‌محمد شیرازی

وی افزود: رفته‌رفته علی محمد شیرازی در مکتب و آیین بابیّه تغییراتی ایجاد کرد و پا را از یک نائب خاص بودن فراتر گذاشت. به طور مثال او در اذان و اقامه بابیان دست‌ برد. گروه‌هایی از روحانیون شیخیه علیه سید باب فتوا دادند و با وی از در مخالفت در آمدند، اما همچنان هنگام ریشه‌یابی بابیت نام شیخیه به زبان می‌آید و پس از تبعید شدن در نوشته‌جاتی که از طریق دوستانش از تبعیدگاه ارسال می‌کرد، سطح ادعای خود را از نیابت امام غایب به قائمیت ارتقاء داد و خویشتن را مهدی موعود معرفی کرد.

وقتی دین جدید بهائیت علنی شد

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در سال ۱۲۶۴ عده‌ای از طرفداران بابیه تصمیم گرفتند که علی محمد شیرازی را از تبعید نجات دهند. باید افزود تا آن موقع هنوز بین بابیان در مورد اینکه او نایب خاص مهدی است یا خود امام قائم است، اختلاف نظر بود. در جلسه «بدشت»، زنی به نام فاطمه زرین‌تاج معروف به قرة‌العین طی سخنانی اظهار داشت دعوت باب نه نیابت خاص و نه مهدویت بلکه نبوت جدید و تاسیس دین تازه است. او اسلام را دین نسخ شده اعلام کرد و به نشانه خروج از اسلام روسری از سر خود برداشت.

رهنمایی گفت: از اینجا رسما بابیت به یک آئین جدید تبدیل و خط آن از جریان شیعه به طور کامل جدا شد. تا قبل از آن صرفاً علمای تیزبین خطر علی‌محمد شیرازی و بابیت را فهمیده بودند و بیش‌تر مردم به جریان علی محمد شیرازی صرفاً به عنوان یک طیف مذهبی یا سیاسی می‌نگریستند؛ چون جریان او بعضاً شعارهای سیاسی را دستمایه جذب نفرات کرده بود. از شرایط بد اقتصادی و اجتماعی مردم ایران که پس از دوران محمد شاه قاجار بر مردم تحمیل شده بود استفاده کرد و شعارهایی مثل عدالت، رفع تبعیض، وحدت و... سر می‌داد.

سرگردانی بابیان

وی خاطرنشان کرد: پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه توسط بابیان موج دستگیری و اعدام بابیان آغاز شد و به همین سبب بسیاری از آنها به کشور عثمانی فرار کردند وجمعیت بابیان مقیم بغداد را تشکیل دادند. در آنجا میان بابیان اختلاف می‌افتد و گروهی از آنان که طرفدار میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاء الله بودند با زدن انشعاب جدیدی خود را بهائی نامیدند. میرزا حسینعلی در حدود سال ۱۲۸۰ ادعای نبوت یا مظهریت کرد و دین جدید بهائیت را رسما بنا گذاشت. بنابراین بابیت از تشیع جدا شد و بهائیت از بابیت.

بهائیت دین است یا خیر؟

رهنمایی گفت: نکته دیگری هم که باید بدان توجه کرد، این است که وقتی می‌گوییم بهائیت دین هست یا دین نیست، باید تعریف خودمان از دین را مشخص کنیم. در فلسفه دین ۵۰ یا ۶۰ تعریف از دین شده است. اگر منظورمان از دین، آن آیینی باشد که از طرف خداوند است، طبیعتاً بهائیت جزو ادیان به حساب نمی‌آید، اما اگر منظورمان مجموعه باورها، اعمال، مراسم و احساساتی که پیرامون یک مفهوم غایی سامان یافته باشد، آنگاه بهائیت را نیز می‌توان دین نامید. البته دین غیر الهی.

وی افزود: در قرآن نیز مکاتب غیر الهی مثل مشرکین به عنوان دین یاد شده‌اند. در سوره کافرون قرآن خطاب به کفار می‌فرماید: «لکم دینکم ولی دین.» که نشان می‌دهد کیش بت‌پرستی کافران هم نوعی دین به حساب می‌آید، اما دین غیر الهی و دین منحرف.

دین تشکیلاتی

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: بهائیت یک فرقه به‌شدت تشکیلاتی است. جنبه تشکیلاتی این فرقه به قدری زیاد است که بر جنبه آیینی آن غلبه می‌کند. بعید است به جز بهائیت در دنیا کیش قابل توجهی پیدا کنیم که برای پیوستن به آن مجبور نیاز به ثبت‌نام در دفتر خاص باشد. بهائیان به این کار تسجیل می‌گویند. اگر این ثبت نام صورت نگیرد آن شخص هنوز به عنوان یک بهائی شناخته نمی‌شود. یعنی آن پذیرش یک سنت و یک فریضه دینی برای آنهاست. اگر این اتفاق نیفتد روند بهایی شدن ناقص می‌ماند!

وی اضافه کرد: البته نباید تصور شود که بهائیت جنبه عبادی اصلاً ندارد اتفاقاً آن‌ها دارای مناسک عبادی هم هستند. آنها معبد دارند، عبادت روزانه دارند، احکام خاص طهارت دارند، ذکر و نماز خصوص خودشان را دارا هستند و این‌ها موجب شده است که بهائیت جنبه دینی خود را هم حفظ کند؛ یعنی در کنار جنبه تشکیلاتی جنبه آیینی هم دارند اما جنبه تشکیلاتی آن بسیار بسیار برجسته و پررنگ است؛ تا جایی که برخی از متفکران، بهائیت را اساساً یک حزب دانسته‌اند. حزبی که از نمادهای دینی در مراسم و مراتب خود بهره می‌جوید.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید