عملکرد ریاضی دانش آموزان ایرانی، پایین تر از حد متوسط استاندارد جهانی است/ ۳۲ درصد از دانش آموزان پایه چهارم به حداقل سطح شایستگی موردانتظار در ریاضی نرسیده اند
البته این وضعیت مطلق نیست و آنهایی که برای آموزش «هزینه» میکنند و فرزندانشان را به مدارسی غیر از مدارس دولتی میفرستند، وضعشان فرق میکند. نتایج کنکور سراسری 1404 این را بهوضوح نشان میدهد. از 30 نفر برتر کنکور در 3 رشته ریاضی، تجربی و انسانی، 23 نفر از مدارس سمپادی و 4 نفر از مدارس غیرانتفاعی بودهاند. سهم مدارس دولتی یا به عبارت بهتر نمونه دولتی تنها 3 نفر بوده است. شاید از همین رو است که برخی کارشناسان از مسئلهای به نام «نابرابری آموزشی» در ایران سخن میگویند. جدا از کنکور، نتایج امتحانات نهایی که در سال 1402 منتشر شده نشان میدهد در برخی استانها معدل امتحانات نهایی دانشآموزان به زیر 10 هم رسیده است. با وجود این آمارها، برای درک بهتر وضعیت آموزش در ایران، به یک بررسی دقیق و همهجانبه نیاز است. بخشی از این بررسی با عنوان «سنجش ملی کیفیت یادگیری دانشآموزان در سال 1400» اخیراً در دسترس عموم قرار گرفته است. این اولین تلاشِ به ثمر نشسته برای تکمیل یک سنجش ملی با تمامی ویژگیها و قابلیتهای لازم پس از دو تجربه در انتهای دهه هفتاد شمسی است که در آموزشوپرورش ایران اجرا شده است. اگرچه گردآوری دادههای این سنجش در خرداد 1400 انجام شد؛ اما به دلیل عدم حمایت از آن، مراحل بعدی تا سال 1403 به تعویق افتاد. این سنجش با هدف ارزیابی میزان یادگیری دانشآموزان پایه ششم در سه درس ریاضی، خواندن و علوم در سراسر کشور طراحی شده است تا اطلاعات دقیقتری درباره کیفیت یادگیری در هر یک از استانهای کشور ارائه دهد. برای جامعیت این سنجش از هر استان بین ۲۷ تا ۵۸ مدرسه انتخاب شدند (مجموعاً ۱۲۵۸ مدرسه). از 32 هزار و 669 دانشآموز پایه ششم در سراسر کشور که بهعنوان نمونه مطالعات در نظر گرفته شدند، 26 هزار و 732 دانشآموز پایه ششم به آزمونهای سنجشی پاسخ دادند. از این تعداد 13 هزار و 371 نفر دختر و 13 هزار و 361 نفر پسر بودند. حاصل کار علاوه بر توصیف و مقایسه کیفیت یادگیری در استانها، یافتههای گستردهای در زمینههای عدالت آموزشی، بافت خانوادگی دانشآموزان، و... را نشان میدهد. باتوجهبه گسترده بودن دادههای این سنجش که در یک جزوه 471 صفحهای منتشر شده است، «فرهیختگان» چکیدهای از این سنجش که تصویر کلی از وضعیت آموزش در ایران را بیان میکند، تهیه کرده است. البته در این سنجش استانهای سمنان و همدان و همچنین شهر تهران به دلیل رعایتنشدن استاندارد نمونهگیری و نیز بهخاطر نرخ مشارکت پایین، در محاسبات قرار نگرفتهاند. در این گزارش به صورت گذرا به برخی از این آمارها پرداخته شده است.
نابرابری در آموزش
مطالعات انجامشده در زمینه یادگیری ریاضی در ایران نشان میدهد عملکرد ریاضی دانشآموزان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. بر اساس نتایج مطالعه بینالمللی روندهای آموزش علوم و ریاضی (تیمز) که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۹ هر چهار سال یکبار در بیش از ۵۰ کشور از جمله ایران اجرا شده، عملکرد ریاضی دانشآموزان پایه چهارم ایران همواره پایینتر از میانگین بینالمللی بوده است. نتیجه آخرین دوره مطالعه در سال ۲۰۱۹ نشان داد میانگین نمره ریاضی دانشآموزان پایه چهارم ایران ۴۴۳ بوده؛ رقمی که نسبت به دوره قبل (۲۰۱۵) دوازده نمره افزایش داشته است. بااینحال، ۳۲ درصد از دانشآموزان پایه چهارم به حداقل سطح شایستگی موردانتظار در ریاضی نرسیدهاند و تنها ۲ درصد از آنان به بالاترین سطح عملکرد دست یافتهاند. همچنین «سنجش صلاحیتهای پایه: ارزشیابی دروندادها و بروندادهای آموزشی» که در پایه پنجم ابتدایی در ایران انجام شد نیز نشان میدهد عملکرد دانشآموزان همچنان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
درس ریاضی بهعنوان درس اصلی در این مطالعه سنجیده و بیشترین سؤالات به این درس اختصاص داده شده است. برای درک درست، در این سنجش عدد 500 را بهعنوان میانگین در نظر گرفتهاند. میانگین نمرات پایینتر از این عدد، نشان میدهد دانشآموزان چه مقدار نمره از حد وسط پایینترند.
در این مطالعه مدارس بر اساس سه معیار طبقهبندی شدند: نوع مالکیت و مدیریت (عادی، شاهد، عشایری، غیردولتی و غیردولتی حمایتی)، جنسیت دانشآموزان (دخترانه، پسرانه و مختلط) و موقعیت جغرافیایی (شهری و روستایی). برای مقایسه عملکرد ریاضی در انواع مختلف مدارس، سه تحلیل جداگانه انجام گرفت. نتایج این تحلیلها در نمودار نمایش داده شده است. این نمودار نشان میدهد عملکرد ریاضی دانشآموزان ایرانی بهطور میانگین پایینتر از حد متوسط استاندارد جهانی قرار دارد؛ حدود نیم انحراف (50 نمره) استاندارد پایینتر از نقطه میانگین.
چنانکه در نمودار مشخص است، در مقایسه انواع مدارس، بهترین عملکرد را دانشآموزان مدارس غیردولتی نشان دادهاند؛ میانگین این گروه ۵۲۱ بوده و بهطور معناداری عملکرد بهتری نسبت به سایر دانشآموزان داشتهاند. پس از این مدارس، دانشآموزان مدارس شاهد قرار دارند. تفاوت عملکرد این گروه با سایر دانشآموزان نیز معنادار است (بهجز تفاوت با دانشآموزان مدارس غیردولتی حمایتی به دلیل فاصله اطمینان بالای این گروه).
میانگین عملکرد ریاضی دانشآموزان مدارس غیردولتی حمایتی، عادی و عشایری پس از این سه گروه قرار دارد (به ترتیب ۴۴۳، ۴۳۶ و ۴۲۶)؛ اما تفاوتهای این سه گروه از نظر آماری معنادار محسوب نمیشود. در مقایسه دانشآموزان مدارس شهری و روستایی مشخص شد دانشآموزان مدارس شهری (با میانگین ۴۵۱) نسبت به دانشآموزان مدارس روستایی (با میانگین ۴۲۱) عملکرد ریاضی بهتری دارند. همچنین مقایسه مدارس بر اساس جنسیت نشان داد مدارس دخترانه از نظر عملکرد تفاوتی با مدارس پسرانه ندارند؛ اما مدارس مختلط بهطور معناداری عملکرد ضعیفتری نسبت به مدارس تکجنسیتی دارند.
نمرات ریاضی، خواندن و علوم چه میگویند؟
در خواندن هم اوضاع تفاوت چندانی با ریاضی نمیکند. نتایج بررسیها نشان میدهد عملکرد عمومی آنان کمتر از سطح میانگین استاندارد (۵۰۰) است. بر اساس آنچه در نمودار نیز آمده، همچون ریاضی، بالاترین عملکرد خواندن بین انواع مدارس در مدارس غیردولتی است؛ البته تفاوت معناداری با مدارس شاهد ندارد، اما نسبت به سایر انواع مدارس بهطور معنادار عملکرد بهتری دارد. پس از مدارس غیردولتی، مدارس شاهد قرار دارند که عملکرد آنها نسبت به انواع دیگر مدارس بهتر بوده است. مدارس عادی و غیردولتی حمایتی تفاوت چندانی نداشتند؛ اما عملکرد مدارس عشایری (با میانگین ۴۰۸) پایینترین میان انواع مدارس است.
در مقایسه استانی، استانهای اصفهان، مرکزی و یزد بالاترین عملکرد خواندن و استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان پایینترین عملکرد را در میان استانهای کشور داشتهاند.
از نظر معناداری تفاوت عملکرد خواندن استانها با میانگین کشوری نیز استانهای اصفهان، مرکزی، یزد، قم، زنجان، مازندران، فارس و خراسان رضوی بهطور معناداری عملکردی بالاتر از میانگین کشور داشتهاند. در مقابل، عملکرد استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، گلستان، هرمزگان، کردستان و آذربایجان غربی بهطور معناداری پایینتر از میانگین کشوری بوده است.
در مقایسه مدارس شهری و روستایی مشخص شد مدارس شهری بهطور قابلتوجهی عملکرد خواندن بهتری دارند (۴۵۷ در مقابل ۳۹۳).
در مقایسه بین مدارس شهری و روستایی، بهجز سه استانی که عملکرد مدارس روستایی در آنها بهتر از مدارس شهری بود، کمترین فاصله عملکردی در شهرستانهای استان تهران و استان کرمان مشاهده شد (به ترتیب با ۶ و ۷ نمره تفاوت). بیشترین فاصله عملکردی نیز مربوط به استانهای کهگیلویه و بویراحمد است (به ترتیب با ۷۶ و ۶۷ نمره تفاوت).
نمرات ریاضی، خواندن و علوم چه میگویند؟
سنجش علوم نیز با استفاده از برخی سؤالات آزمون تیمز (TIMSS) انجامگرفته است. آزمون تیمز هر چهار سال یکبار از سال 1995 برگزار میشود و در آن مهارت ریاضیات و علوم را برای پایههای چهارم و هشتم مورد سنجش قرار میدهد. نتایج آزمون علوم نشان داد میانگین عملکرد علوم در کل کشور برابر با 422 یعنی 78 نمره کمتر از حد استاندارد بوده است. نتایج این مطالعات نشان میدهد وضعیت علوم در برخی استانهای کشور وخیمتر از دروس دیگر است. در استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان، بیشتر دانشآموزان (به ترتیب ۶۳ و ۴۷ درصد از دانشآموزان) به نقطه معیار پایین یا همان «کف یادگیری» هم نمیرسند که این نتیجه بسیار ناگوار است. بهعبارتدیگر، در استان سیستان و بلوچستان، از هر سه دانشآموز، دو دانشآموز به کف یادگیری نمیرسند. در سایر نقاط عملکردی نیز وضعیت این دو استان به همین ترتیب ضعیف است. در نقطه مقابل، استان مرکزی عملکرد بهتری نسبت به سایر استانها دارد و ۷۵ درصد از دانشآموزان به نقطه معیار عملکردی میرسند. همچنین، در چهار استان مرکزی، یزد، فارس و خراسان رضوی، ۴ درصد از دانشآموزان به نقطه معیار عملکردی پیشرفته میرسند که نسبت به سایر استانها بیشتر است. به نظر میرسد نوع آموزش در این استانها توجه ویژهای به پرورش دانشآموزان نخبه داشته باشد.
چنانکه نمودار نشان میدهد مانند درسهای ریاضی و خواندن، مدارس غیردولتی و مدارس شاهد عملکرد بالاتری نسبت به سایر مدارس دارند؛ اما بین این دو نوع مدرسه تفاوت معناداری وجود ندارد. پس از این دو نوع مدرسه، مدارس عادی، عشایری و غیردولتی حمایتی قرار دارند که در عملکرد علوم تفاوت قابلتوجهی با یکدیگر ندارند. در مقایسه بعدی بین مدارس شهری و روستایی، مشخص شد که مدارس شهری عملکرد علوم بالاتری نسبت به مدارس روستایی دارند.
بافت خانوادگی دانشآموزان
فعالیتهای تحصیلی در خانه مکمل آنچه دانشآموزان در مدرسه میآموزند، محسوب میشود. مداخله والدین در این فعالیتها زمانی مؤثر خواهد بود که معلمان، آموزشهایی ویژه برای ترغیب یادگیری در خانه به والدین ارائه دهند. در بسیاری از کشورها رایج است والدین فرزندان خود را در برنامههای آموزش سایه، شامل کلاسها یا آموزشهای خصوصی خارج از تحصیلات رسمی مدرسه، ثبتنام میکنند تا آموزشهای رسمی دریافتی در مدرسه را تکمیل کنند. اهداف ثبتنام دانشآموزان در این دورههای تکمیلی متنوع است. برخی از والدین فرزندان خود را در این برنامهها برای اهداف جبرانی ثبتنام میکنند تا کودکانشان بتوانند با همکلاسیهای خود در شرایط قابل مقایسه قرار گیرند. گروه دیگری از والدین امیدوارند که آموزش غیررسمی بتواند هرگونه ضعف آموزش ارائهشده توسط مدرسه را برای فرزندانشان جبران کند.
بهطور فزایندهای، والدین فرزندان خود را در برنامههای آموزش سایه ثبتنام میکنند تا دانشآموزان بر محتوای درسی تسلط یابند و در امتحانات مهم موفق شوند.
منابع خانه برای یادگیری شامل ویژگیهای مهم اقتصادی-اجتماعی والدین، مانند سطح تحصیلات آنها، همراه با منابع خانه برای یادگیری و تأکید بر فعالیتهای آموزشی است. در پژوهشهای آموزشی، مهمترین عامل پیشینهای تأثیرگذار بر پیشرفت دانشآموزان، مواردی است که وضعیت اقتصادی-اجتماعی والدین را اندازهگیری میکند؛ این موارد اغلب از طریق شاخصهایی مانند سطح تحصیلات والدین، درآمد، جایگاه شغلی و بهطورکلی منابع خانه، شامل دسترسی به فناوری، اینترنت و کتاب (ازجمله کتابهای کودکان) سنجیده میشوند.
در سالهای اخیر، دانشآموزان به طور فزایندهای به رسانههای الکترونیکی جدید مانند کتابهای الکترونیکی، تبلتها و گوشیهای هوشمند دسترسی پیدا کردهاند. پژوهشها نشان دادهاند والدین پذیرفتهاند فرزندانشان زمان خود را صرف بازی در رسانههای الکترونیکی، مانند برخی بازیهای رایانهای کنند، زیرا باور دارند این فعالیتها به شایستگی در رایانه و فناوری منجر میشود و این مهارتها برای تحصیلات و موفقیت شغلی مهم هستند.
مطالعاتی در زمینه رابطه بین دسترسی به فناوریهای جدید در خانه و پیشرفت تحصیلی انجام شده است. این پژوهشها نشان دادهاند که استفاده کلی از رایانه با پیشرفت تحصیلی مرتبط است. این باور وجود دارد که اگر از اپلیکیشنهای آموزشی تلفن همراه و دیگر وسایل جدید رسانهای بهطور مؤثر استفاده شود، این ابزارهای یادگیری جدید میتوانند یادگیری فرزندان را تکمیل کنند. در این میان، دانشآموزانی که دسترسی کمتری به منابع پرهزینه در خانه دارند، ممکن است از محیط غنی یادگیری محروم بمانند و این موضوع به بیعدالتی در نظام آموزشی منجر شود.
وضعیت زبانی و آمادگی دانشآموزان
در این مطالعه، ابتدا وضعیت زبانی و آمادگی آنان مورد ارزیابی قرار گرفت. یعنی ابتدا به بررسی وضعیت زبانی دانشآموزان از لحاظ میزان مکالمه به زبان فارسی پرداخته شد. برای اندازهگیری دوزبانه بودن، از دانشآموزان پرسیده شد تا چه اندازه در خانه به زبان فارسی صحبت میکنند. دانشآموزان پاسخ خود را با انتخاب یکی از گزینههای زیر ارائه دادند: 1- من همیشه در خانه به فارسی صحبت میکنم. 2- من تقریباً همیشه در خانه به فارسی صحبت میکنم. 3- من گاهی در خانه به فارسی و گاهی به زبان دیگر صحبت میکنم. 4- من هیچوقت در خانه به فارسی صحبت نمیکنم.
نتایج این بررسی در نمودار نشان داده شده است. بهطورکلی، ۵۳ درصد از دانشآموزان همیشه به زبان فارسی صحبت میکنند، ۱۲ درصد تقریباً همیشه و ۲۱ درصد گاهی به فارسی صحبت میکنند. همچنین، ۱۴ درصد هیچگاه در خانه به فارسی صحبت نمیکنند.
این وضعیت در استانهای مختلف متفاوت است. بهعنوان نمونه، در استانهای خراسان جنوبی و رضوی، ۸۳ درصد از دانشآموزان همیشه به فارسی صحبت میکنند، درحالیکه در استانهای کردستان، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی به ترتیب ۵، ۶ و ۷ درصد دانشآموزان همیشه به فارسی صحبت میکنند که کمترین نسبت در کل کشور است.
از لحاظ دوزبانی مطلق، کمترین میزان دوزبانی در استانهای خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، مرکزی، البرز و مازندران گزارش شده است که کمتر از ۲ درصد دانشآموزان دوزبانه مطلق هستند. در نقطه مقابل، در کردستان، ۵۹ درصد از دانشآموزان هیچگاه با زبان فارسی در خانه صحبت نمیکنند که بیشترین نسبت دوزبانی مطلق میان استانها محسوب میشود.
سه استان اردبیل، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی از لحاظ الگوی همزمان استفاده از فارسی و زبان محلی وضعیت ویژهای دارند؛ بیش از نیمی از دانشآموزان در این استانها مکالمه خود را بین فارسی و زبان محلی تقسیم میکنند. میزان «تقریباً همیشه» و «گاهی» صحبت به زبان فارسی و زبان محلی در نمودار ارائه شده است.
۴۸ درصد از دانشآموزان کل کشور فقط به زبان فارسی صحبت میکنند، ۱۷ درصد به زبان ترکی و ۹ درصد به زبان کردی صحبت میکنند. همچنین، ۵ درصد از دانشآموزان به زبان لری و همین نسبت به زبان بلوچی صحبت میکنند. حدود ۴ درصد نیز به زبان عربی و یک درصد نیز به زبان گیلکی و مازنی صحبت میکنند. درنهایت، ۱۰ درصد از دانشآموزان با زبانهایی غیر از موارد فهرستشده مکالمه میکنند.
پیش دبستانی رفتهاند؟
در کل کشور ۷۰ درصد از دانشآموزان پایه ششم هم در کودکستان و هم در پیشدبستان شرکت کردهاند، ۱۱ درصد فقط به کودکستان رفتهاند و ۱۹ درصد از دانشآموزان در هیچیک از دورههای پیشدبستانی شرکت نداشتهاند. وضعیت استانها تفاوتهایی با میانگین کشوری دارد؛ بهگونهای که بیشترین میزان حضور در دورههای پیشدبستانی در استانهای ایلام و مازندران (با بیش از ۹۰ درصد) و کمترین میزان در استان سیستان و بلوچستان (با کمتر از ۵۰ درصد) مشاهده میشود. این معیار ازآنجهت دارای اهمیت است که طبق مطالعات سنجش ملی کیفیت یادگیری دانشآموزان، در کل کشور افرادی که هم در دوره کودکستان و هم در پیشدبستانی حضور داشتند، عملکرد ریاضی بهتری نسبت به گروههای دیگر داشتند.
وضعیت اقتصادی - اجتماعی دانشآموزان
یکی از متغیرهای بسیار مهم در عملکرد تحصیلی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی دانشآموزان است. برای اندازهگیری و بررسی نقش این متغیر در عملکرد ریاضی، از دانشآموزان چهار مجموعه سؤال پرسیده شد که شامل میزان کتاب موجود در منزل، وجود برخی لوازمخانگی، میزان تحصیلات والدین و شغل آنها بود. برای بررسی نتایج، ابتدا میزان کتاب موجود در منزل از دانشآموزان پرسیده شد که دانشآموزان به یکی از پنج گزینه پاسخ دادند: «هیچ یا خیلی کم» (صفر تا ۱۰ کتاب)، «بهاندازهای که طبقهای از یک قفسه کتاب را پر کند» (۱۱ تا ۲۵ کتاب)، «بهاندازه یک قفسه کتاب» (۲۶ تا ۱۰۰ کتاب)، «بهاندازه دو قفسه کتاب» (۱۰۱ تا ۲۰۰ کتاب) و «بهاندازه سه قفسه یا بیشتر» (بیش از ۲۰۰ کتاب).
35 درصد دانشآموزان در منزل کتاب ندارند
بر اساس این دادهها، ۳۵ درصد از دانشآموزان (بیش از یکسوم) اعلام کردهاند که هیچ یا تقریباً هیچ کتابی در منزل ندارند. ۳۱ درصد بهاندازه یک طبقه از قفسه کتاب (۱۱ تا ۲۵ جلد)، ۱۸ درصد یک قفسه کامل، ۷ درصد دو قفسه و ۸ درصد سه قفسه یا بیشتر کتاب در منزل دارند. در مقایسه وضعیت وجود کتاب در منزل، دانشآموزان استان اصفهان وضعیت بهتری نسبت به سایر استانها دارند؛ بهطوریکه ۱۳ درصد از آنها گفتهاند سه قفسه یا بیش از سه قفسه کتاب در منزل دارند. این نسبت در استانهای گلستان، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان کمتر از سایر استانهاست؛ بهگونهای که کمتر از ۵ درصد از دانشآموزان به وجود بیش از سه قفسه کتاب در منزل اشاره کردهاند. از نظر نبود کتاب در منزل، بدترین وضعیت مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان، گلستان، خوزستان و هرمزگان است؛ بهطوریکه بیش از ۴۰ درصد از دانشآموزان گزارش دادهاند که هیچ یا تقریباً هیچ کتابی در منزل ندارند. این نسبت در استان سیستان و بلوچستان به ۵۴ درصد نیز میرسد که نشاندهنده فقر فرهنگی خانوارهاست.
میزان تملک هر یک از لوازم رایانه یا تبلت، اتاق شخصی، تلفن همراه شخصی، تلویزیون LED، اتومبیل خارجی، سیستم بازی، ماشین ظرفشویی و یخچال سایدبایساید در کل کشور به ترتیب ۷۰، ۶۴، ۶۳، ۷۷، ۱۹، ۲۸، ۳۶ و ۴۸ درصد است. بنابراین، تلویزیون LED و رایانه یا تبلت بیش از سایر لوازم و اتومبیل خارجی کمتر از همه در منازل دانشآموزان وجود دارد. این الگو کمابیش در بیشتر استانها مشاهده میشود. در استانهای مازندران و گیلان، داشتن اتاق شخصی از شاخصهای متداولتر در میان دانشآموزان است.
یزدیها بیشترین رایانه و تبلت را دارند
از نظر دسترسی به رایانه یا تبلت، دانشآموزان استان یزد بیشترین میزان دسترسی را نشان دادهاند. همچنین، دانشآموزان ۱۰ استان کشور دسترسی بالای ۷۵ درصد به رایانه گزارش کردهاند. کمترین میزان دسترسی به رایانه در سیستان و بلوچستان ثبت شده است؛ بهطوریکه حدود ۳۸ درصد از دانشآموزان گفتهاند به رایانه دسترسی دارند. این رقم اختلاف قابلملاحظهای با استان قبلی (لرستان) دارد و نشان میدهد سرانه دسترسی به رایانه در این استان بهشدت ناکافی است.
اتاق شخصی دارند؟
در شاخص اتاق شخصی - همانطور که پیشتر اشاره شد - بیشترین میزان دسترسی در دو استان شمالی مازندران و گیلان گزارش شده است؛ حدود ۸۰ درصد از دانشآموزان در این دو استان اظهار کردهاند اتاق شخصی دارند. در نقطه مقابل، دانشآموزان استانهای سیستان و بلوچستان و قم کمترین میزان دسترسی را گزارش کردهاند؛ کمتر از ۵۰ درصد (به ترتیب ۴۱ و ۴۷ درصد).
چقدر تلفن همراه، تلویزیون و اتومبیل خارجی دارند؟
از نظر مالکیت تلفن همراه شخصی، دانشآموزان چهار استان بوشهر، فارس، گیلان و مازندران با مالکیت بالای ۷۰ درصد در صدر قرار دارند. این رقم در سیستان و بلوچستان و قم کمتر از ۵۰ درصد است و پایینترین میزان در میان استانها محسوب میشود.
در شاخص تلویزیون LED، آمار استانی بسیار به هم نزدیک است؛ بهگونهای که در ۲۵ استان، میزان وجود این نوع تلویزیون بین ۷۵ تا ۸۴ درصد بوده است. کمترین میزان در سیستان و بلوچستان ثبت شده است (۵۱ درصد).
در شاخص اتومبیل خارجی، کمترین میزان مالکیت مربوط به استانهای قم و خوزستان است (حدود ۱۲ درصد).
در شاخص سیستم بازی، کمترین میزان در استانهای خراسان جنوبی، قم، گلستان و خراسان شمالی گزارش شده است (همگی زیر ۲۰ درصد).
شاخص ماشین ظرفشویی مورد بعدی است که بیشترین مالکیت آن در منازل استان آذربایجان شرقی با ۵۰ درصد و کمترین میزان در خراسان جنوبی با ۲۴ درصد مشاهده شده است. درنهایت، آخرین شاخص یعنی یخچال سایدبایساید در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل بیشترین میزان وجود را دارد (بیش از ۵۵ درصد) و کمترین آمار مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان شمالی است (کمتر از ۴۰ درصد).
21 درصد مادران یا سواد ندارند یا ابتدایی دارند
۲۱ درصد از مادران دانشآموزان در کل کشور یا به مدرسه نرفتهاند یا تنها دوره ابتدایی را تمام کردهاند. ۱۵ درصد از مادران دارای تحصیلات در سطح راهنمایی و ۲۷ درصد تا سطح دیپلم تحصیل کردهاند. همچنین، ۲۱ درصد از مادران دارای تحصیلات دانشگاهی هستند که از این میزان، ۵ درصد فوقدیپلم، ۱۱ درصد لیسانس و ۵ درصد فوقلیسانس یا دکترا دارند. نکته عجیب این سنجش این است که ۱۷ درصد از دانشآموزان نیز از میزان تحصیلات مادر خود اطلاع نداشتهاند.
از نظر نسبت مادرانی با کمترین سطح تحصیلات (مدرسهنرفته یا ابتدایی)، کمترین سهم مربوط به مازندران است؛ بهطوریکه ۱۰ درصد یا کمتر از دانشآموزان دارای مادرانی در این طبقه هستند. در مقابل، بیشترین نسبت در استانهای سیستان و بلوچستان و کردستان دیده میشود؛ جایی که بیش از ۳۶ درصد از دانشآموزان مادرانی با کمترین سطح تحصیلات دارند.
از نظر مادران دارای تحصیلات دانشگاهی، استان یزد پیشتاز است؛ بهگونهای که بیش از ۳۰ درصد از دانشآموزان دارای مادری با مدرک دانشگاهی هستند (به ترتیب ۳۳ و ۳۱ درصد). در مقابل، در استان کردستان تنها ۹ درصد از دانشآموزان مادرانی با تحصیلات دانشگاهی دارند.
نکته قابلتوجه دیگر مربوط به دانشآموزانی است که از میزان تحصیلات مادر خود بیاطلاع بودهاند. در استان هرمزگان، یکچهارم دانشآموزان از سطح تحصیلات مادر خود اطلاعی نداشتهاند؛ درحالیکه در استان اردبیل دقیقترین پاسخها ثبت شده و تنها ۱۰ درصد از دانشآموزان این اطلاعات را نمیدانستند.
16 درصد پدران بیسوادند یا ابتدایی دارند
۱۶ درصد از کل دانشآموزان پدرانی دارند که یا به مدرسه نرفتهاند یا تنها تا سطح ابتدایی تحصیل کردهاند. همین نسبت (۱۶ درصد) مربوط به پدرانی است که تحصیلات آنها در حد راهنمایی است و ۲۵ درصد نیز تا سطح دیپلم تحصیل کردهاند. پدران ۲۴ درصد از دانشآموزان تحصیلات دانشگاهی داشتند که ازاینبین ۶ درصد فوقدیپلم، ۱۱ درصد لیسانس و ۷ درصد فوقلیسانس یا بالاتر را گزارش دادهاند. ۱۸ درصد نیز میزان تحصیلات پدر خود را نمیدانستند. در مقایسه بین مدرک تحصیل پدران و مادران، نسبت دارندگان مدارک تحصیلی دانشگاهی میان پدران بیشتر است (۲۴ درصد در مقابل ۲۱ درصد). همچنین، سهم مادران به مدرسه نرفته یا تحصیلات در حد ابتدایی بیشتر از پدران است (۲۱ درصد در مقابل ۱۶ درصد). این نکته نشان میدهد تحصیلات پدران در کل کشور بالاتر از مادران است.
در مقایسه استانها، همچنان مازندران کمترین میزان طبقه به مدرسه نرفته یا تحصیل در حد ابتدایی پدران را گزارش داده است (۷ درصد). این نسبت از درصد متناظر برای تحصیل مادران (۹ درصد) برای این استان کمتر است. در طیف مقابل، بیشترین میزان به مدرسه نرفته یا تحصیل در حد ابتدایی برای پدران در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد (۲۹ درصد). بیشترین میزان تفاوت بین نسبت پدران و مادران مربوط به این طبقه در استانهای کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و گلستان دیده میشود که بیش از ۱۰ درصد تفاوت بین سطح تحصیلات پدران و مادران در این استانها وجود دارد. در همه استانها، مادران بیشتری در این طبقه قرار گرفتهاند و تنها در استان یزد نسبت پدران و مادران برابر است. از لحاظ نسبت پدران با مدرک دانشگاهی، استانهای کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، یزد، بوشهر و فارس بیشترین نسبت تحصیلات دانشگاهی پدران را نشان دادهاند که همگی بالاتر از ۳۰ درصد هستند. حتی دانشآموزان استان کهگیلویه و بویراحمد گزارش دادهاند ۳۶ درصد از پدران آنان دارای مدرک دانشگاهی هستند. ولی در استانهای قزوین، سیستان و بلوچستان و شهرستانهای تهران کمترین میزان تحصیلات دانشگاهی گزارش شده که کمتر از ۱۵ درصد بود. بهطورکلی، در عموم استانها درصد پدران دارای تحصیلات دانشگاهی بیش از درصد متناظر مادران است.
مادر دانشآموز چه شغلی دارد؟
شغل ۵ درصد از مادران دانشآموز معلم، ۵ درصد کارمند، ۵ درصد سایر مشاغل و ۲ درصد کارگر است. همچنین، مادران یک درصد از دانشآموزان بازنشسته و ۵ درصد غیرشاغل هستند. شغل بخش اعظم مادران دانشآموز خانهدار بود (۷۴ درصد). علاوهبراین، ۴ درصد از دانشآموزان از شغل مادر خود اطلاعی نداشتند. مادران دانشآموز در استانهای یزد، مازندران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، ایلام و فارس دارای بیشترین نرخ اشتغال هستند که بیش از ۲۰ درصد دانشآموزان برآورد میشود. از طرف دیگر، کمترین میزان اشتغال مادران در کردستان با ۸ درصد از دانشآموزان به دست آمده است. از لحاظ مادران خانهدار نیز بالاترین نرخ مادران خانهدار در استانهای کردستان، کرمانشاه، زنجان و قم (با بیش از ۸۰ درصد دانشآموزان) هستند.
پدردانشآموز چه شغلی دارد؟
شغل ۴ درصد از پدران کل دانشآموزان معلم، ۱۷ درصد کارمند، ۲۲ درصد کارگر، ۱۱ درصد مغازهدار، ۸ درصد راننده و ۲۲ درصد سایر مشاغل است. همچنین، ۴ درصد از پدران بازنشسته و ۵ درصد غیرشاغل هستند. ۸ درصد از دانشآموزان نیز شغل پدر خود را نمیدانستند. بیشترین نسبت پدران شاغل در اردبیل گزارش شده است که بیش از ۹۰ درصد پدران دانشآموزان شاغل بودهاند. کمترین نسبت هم به استان سیستان و بلوچستان مربوط است که پدرانِ کمتر از ۷۰ درصد دانشآموزان شاغل بودند. در البرز و مرکزی کمترین میزان پدران بیکار (کمتر از ۳ درصد) گزارش شده است و بیشترین نرخ پدران بیکار در سیستان و بلوچستان است که در آن ۱۶ درصد از پدران بیکار هستند. فاصله قابلتوجهی بین این نسبت و استان بعد وجود دارد. از نکات قابلذکر دیگر در این تحلیل میتوان به بیشترین نسبت پدران کارگر در شهرستانهای تهران (۳۳ درصد) اشاره کرد.
عدالت آموزشی
هدف عدالت در آموزشوپرورش، اطمینان از این است که تا جای ممکن مهارتهای پایهای لازم کسب شده و بر تأثیرات سوء مرتبط با شرایط شخصی و پیشینه خانوادگی غلبه شود. در زمینه عدالت آموزشی، شاخصهایی در نظر گرفته میشوند که رابطه میان دو متغیر را اندازهگیری میکنند. یکی از شاخصها، تأثیر عوامل پیشینهای است که با تمرکز بر رابطه میان وضعیت اقتصادی - اجتماعی و عملکرد ریاضی تعریف شده و یکی از مهمترین و قابلتوجهترین شاخصهای عدالت آموزشی به شمار میرود.
بر اساس نمودار زیر، استان سیستان و بلوچستان کمترین ارتباط بین عملکرد ریاضی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی را دارد، بنابراین بهترین وضعیت را در این شاخص کسب کرده است. از طرف دیگر، بدترین وضعیت عدالت آموزشی از لحاظ شاخص تأثیر عوامل پیشینهای در استان خراسان رضوی مشاهده میشود که بیشترین میزان همبستگی در این استان ثبت شده است. بهعبارتدیگر، در خراسان رضوی بخش قابلتوجهی از عملکرد ریاضی دانشآموزان ناشی از سرمایهگذاری خانوادهها یا نقش خانوادههاست، درحالیکه در سیستان و بلوچستان، وضعیت ثروت یا جایگاه اجتماعی خانوادهها کمترین نقش را در عملکرد تحصیلی ریاضی دانشآموزان ایفا میکند. بررسیها نشان میدهد در سطح استانهای کشور، هرچه نقش وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دانشآموزان در عملکرد تحصیلی بیشتر باشد، میانگین عملکرد ریاضی استان نیز افزایش مییابد. بهعبارتدیگر با پررنگتر شدن تأثیر عوامل پیشینهای دانشآموزان، عملکرد تحصیلی آنان بهبود مییابد.
واقعیت این است که تجمع دانشآموزان محروم در بخش پایینی طیف عملکرد تحصیلی از جمله مشکلاتی است که در وضعیتهای ناعادلانه وجود دارد. بررسی نتایج مطالعه پیزا ۲۰۱۵ نشان داد با اینکه ۲۲ درصد از
دانشآموزان اروپایی در ریاضی ضعیف بودند، ولی احتمال ضعیفبودن در تحصیل برای دانشآموزان محروم ۲.۳۷ برابر بیشتر بود. به عبارت سادهتر، این آمار میگوید دانشآموزان محروم، ۲.۳۷ برابر بیشتر احتمال دارد ضعیف باشند. نتایج مطالعات سنجش ملی کیفیت یادگیری دانشآموزان نشان میدهد که بهطورکلی عملکرد ریاضی دانشآموزانی که پدرانشان معلم، استاد دانشگاه یا کارمندند، بهتر از سایر گروههاست و عملکرد دانشآموزانی که پدرانشان بیکارند، نسبت به دیگر مشاغل پایینتر است. البته استثناهایی نیز وجود دارد. برای نمونه، در استانهای یزد و کرمان، دانشآموزانی که پدرانشان مغازهدار بودند، عملکرد بالایی داشتند، درحالیکه دانشآموزان با پدران راننده در سیستان و بلوچستان و البرز و دانشآموزان با پدران بازنشسته در بوشهر و مازندران، کمترین میزان عملکرد را نشان دادند.
عملکرد ریاضی دانش آموزان ایرانی، پایین تر از حد متوسط استاندارد جهانی است/ ۳۲ درصد از دانش آموزان پایه چهارم به حداقل سطح شایستگی موردانتظار در ریاضی نرسیده اند


نظر شما