سمیرا خطیبزاده امروز در سومین پیشنشست دومین همایش ملی فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران؛ از جهان واقعی تا جهان مجازی که در دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره برگزار شد، با بیان اینکه گسست نسلی امروز به یکی از مهمترین موضوعات حوزه ارتباطات و سبک زندگی تبدیل شده است، گفت: در دوران کنونی رسانهها دیگر صرفاً ابزار انتقال پیام یا سرگرمی نیستند، بلکه به زیستجهان انسان معاصر تبدیل شدهاند و رفتار، ارتباطات و کنشهای روزمره را بازتعریف میکنند.
وی با اشاره به اینکه ارائه خود را بر چهار محور بنا کرده است، اظهار کرد: محور نخست به تحلیل نسلها و گسست نسلی اختصاص دارد؛ محوری که من آن را تحلیل گسست نسلی از انفعال تا عاملیت نامگذاری کردهام. محور دوم به بررسی سه پارادایم اصلی ناشی از این گسست میپردازد. محور سوم روند آینده و پیامدهای آن بر سبک زندگی را تحلیل میکند و محور پایانی نیز به جمعبندی اختصاص دارد.
رسانه، زیستجهان انسان معاصر
خطیبزاده با تاکید بر اینکه عصر حاضر، عصر زیست در فضای رسانهای یکپارچه است، تصریح کرد: دیگر نمیتوان رسانه را همانند گذشته صرفاً ابزار اطلاعرسانی، سرگرمی یا پرکردن اوقات فراغت دانست. امروز رسانه بستری است که انسان در آن زندگی و تجربه روزمره خود را شکل میدهد.
وی نمونهای از این زیست رسانهای را چنین توضیح داد: در خودرو، همزمان مسیر را از طریق نرمافزارهای مسیریاب دنبال میکنیم، پادکست مورد علاقه را میشنویم و در شبکههای اجتماعی پیام ارسال میکنیم؛ یعنی در یک محیط یکپارچه رسانهای در حال زیست هستیم و دیگر صرفاً مصرفکننده رسانهها نیستیم.
مروری بر نسلها و الگوهای ارتباطی آنها
این استاد ارتباطات با اشاره به تقسیمبندی نسلها از منظر رسانه و ارتباطات گفت: نسل خاموش، بیبیبومرها، نسل ایکس، نسل وای یا هزاره، نسل زد، نسل آلفا و در آینده نسل بتا، هرکدام الگوهای ارتباطی متفاوتی دارند.
وی توضیح داد: نسل بیبیبومر که در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ میلادی متولد شدهاند، نسلی هستند که پس از جنگ جهانی دوم و در دوران رفاه اقتصادی رشد کردند. این نسل در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تجربههای فراوان دارند و قدرت خرید بالایی نیز برای آنها ذکر میشود.
بیبیبومرها؛ مصرفکنندگان انفعالی رسانههای جمعی
خطیبزاده با اشاره به رسانهی قالب دوران بیبیبومرها گفت: رسانه این نسل عمدتاً رادیو، تلویزیون و مطبوعات بوده و الگوی مصرف آنها بیشتر انفعالی است. این نسل معمولاً شعار رایت می یعنی برای من بنویس را ترجیح میدهد و ارتباط مکتوب را بهترین شیوه ارتباطی میداند.
وی ادامه داد: تصویر رسانهای این نسل معمولاً افرادی است که در برابر تلویزیون نشستهاند و پیامها را بهصورت یکسویه دریافت میکنند، زیرا رسانه جمعی پدیده غالب عصر آنها بوده است.
تفاوتهای نسلی در الگوهای ارتباط
این استاد ارتباطات با اشاره به تفاوت شعارهای ارتباطی نسلها افزود: نسل ایکس به کالم یعنی با من تماس بگیر گرایش دارد. نسل وای ارتباط ایمیلی را ترجیح میدهد و میگوید ایمیل بزن. نسل زد نیز با عبارت تکست می شناخته میشود و پیامرسانها و چت در شبکههای اجتماعی ابزار اصلی ارتباط آنهاست. نسل بتا نیز هنوز متولد نشده و باید دید الگوی ارتباطی آنها چه خواهد بود.
نسلها و تحول سبک زندگی در عصر رسانهای
استادیار ارتباطات دانشگاه سوره با بیان اینکه نسلها هر کدام با الگوهای متفاوتی با رسانهها ارتباط برقرار میکنند، گفت: نسل بیبیبومر رسانه را عمدتاً بهعنوان منبع خبر، سرگرمی و روایت کلان تجربه میکند و این روایتها را تقریباً بدون چون و چرا میپذیرد. به همین دلیل سبک زندگی آنها با یکدیگر تقریباً یکپارچه و هماهنگ است.
نسل ایکس؛ مصرفکنندگان کنجکاو و فعال رسانهای
وی با اشاره به نسل ایکس افزود: این نسل، متولدین ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ شمسی است. آنها هم مانند بیبیبومرها با رسانههای جمعی بزرگ شدند، اما شاهد ظهور ماهواره و اینترنتهای اولیه بودند. بنابراین الگوی مصرف رسانهای آنها ترکیبی از مصرف انفعالی و کنجکاوی فعال است.
خطیبزاده توضیح داد: تجربه اولیه ایمیلزدن و حضور در چترومهای یاهو، این نسل را با شکل جدیدی از تعامل و ارتباط آشنا کرد. نسل ایکس بهتدریج از مصرف صرف رسانهها به کنجکاوی فعال در فضای آنلاین رسید و مقدمات تحول در نسلهای بعد را فراهم کرد.
نسل وای؛ مصرفکنندگان فعال و جامعهساز دیجیتال
استادیار دانشگاه سوره با اشاره به نسل وای یا هزاره، متولدین ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ شمسی، گفت: این نسل بهعنوان بومیان دیجیتال، مصرفکنندگان فعال رسانهای هستند. آنها با اینترنت رشد کردهاند و رسانه برایشان ابزاری است برای اظهار وجود، خودبیانگری و اجتماعسازی.
وی ادامه داد: نسل وای از مصرف محتوا به تولید محتوا رسید؛ متن، عکس، صوت و ویدیو را ایجاد و به اشتراک میگذارند و نقش فعال در شبکههای اجتماعی اولیه مانند فیسبوک دارند. آنها رسانه را فقط برای دریافت محتوا نمیخواهند بلکه خود را در آن ظهور میدهند.
نسل زد؛ مصرفکنندگان هیبریدی و تولیدکنندگان چندرسانهای
خطیبزاده نسل زد را متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ شمسی معرفی کرد و افزود: این نسل مصرفکنندگان هیبریدی رسانهها هستند و در زمان تولدشان تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی پیشرفته مانند اینستاگرام وجود داشت. آنها همزمان چند فعالیت رسانهای انجام میدهند: عکس میگیرند، کلیپ و پادکست تولید میکنند و محتوا به اشتراک میگذارند.
وی با بیان اینکه رسانه برای نسل زد فراتر از ابزار است، تصریح کرد: رسانه و شبکه اجتماعی بخشی از هویت و شخصیت آنهاست و فقدان آن میتواند حس از دست دادن هویت را ایجاد کند. این نسل با پرسنال برندینگ یا برند شخصی در فضای مجازی هویت خود را شکل میدهد و گاهی در زندگی واقعی درونگرا، اما در زیست مجازی بسیار فعال و رهبری گروههای اجتماعی است.
نسل آلفا؛ تعامل همزمان با دنیای واقعی و دیجیتال
استادیار ارتباطات دانشگاه سوره با اشاره به نسل آلفا، متولدین ۱۳۹۵ به بعد، گفت: این نسل در عصر پسامدرن رشد میکند و مصرف رسانهای آنها بر پایه هوش مصنوعی و دستیارهای صوتی و واقعیتهای تأمین یافته است. برای نسل آلفا، مرز بین دنیای فیزیکی و مجازی بسیار کمرنگ است و این دو جهان کاملاً در هم تنیده شدهاند.
نسل آلفا؛ زیست مجازی در هم تنیده با دنیای واقعی
خطیبزاده با بیان اینکه تجربه زیست مجازی و واقعی برای نسل آلفا با نسلهای ایکس و زد بسیار متفاوت است، گفت: این نسل مرز میان دنیای واقعی و دیجیتال را در هم میبیند و تحلیلهای خود از جهان را با این نگاه تجربه میکند. نسل آلفا دیگر صرفاً مصرفکننده نیست بلکه آفریننده محتواست و به شدت به تجربیات تعاملی علاقه دارد؛ از تماشای سریال و فیلم با دیگران گرفته تا بازیهای تعاملی و گیمهای آنلاین.
وی با ارائه مثال توضیح داد: کودک نسل آلفا تنها به دیدن کارتون بسنده نمیکند، بلکه از طریق اپلیکیشنهایی مانند زیزو، خود به تولید محتوا میپردازد یا محتواهای کارتونی خود را در بزرگترین شبکه اجتماعی کودک به اشتراک میگذارد. این کودکان همزمان از دستیارهای صوتی مانند الکسا برای اطلاعات محیطی استفاده میکنند و انتظارات بسیار فراتر از اسباببازیهای سنتی دارند؛ اسباببازی برای آنها ترکیبی از حرکت، نور، موسیقی و تعامل با واقعیت افزوده است. به این ترتیب، اسباببازیها فضای جدیدی در دنیای مجازی برای سرگرمی و تجربه ایجاد میکنند.
پارادایمهای تحول رسانهای و سبک زندگی
استادیار دانشگاه سوره با اشاره به نسلهای بعدی، گفت: پس از نسل آلفا، نسل بتا هنوز متولد نشده است، اما آنچه تاکنون شاهد آن بودهایم، گذر نسلی تاثیرات عمیقی بر پارادایمهای رسانهای و سبک زندگی گذاشته است. سه تغییر و پارادایم اصلی قابل شناسایی است: اول از انبوهسازی به شخصیسازی افراطی؛ دوم از مصرف محتوا به تجربه زیست رسانهای؛ و سوم از رسانه به ابررسانه یا هایپرمِدیا.
وی در توضیح پارادایم اول بیان کرد: نسلهای پیشین مانند ایکس و بیبیبومر با رسانههای جمعی مواجه بودند، یعنی یک پیام برای همه تولید میشد. اما با گذر نسلی، پیامها به صورت شخصیسازی شده برای هر فرد تولید و عرضه میشوند.
خطیبزاده با اشاره به پدیده حباب فیلتر توضیح داد: در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، الگوریتمها پیامها را در یک «حباب فیلتر» قرار میدهند. کاربر تصور میکند به همه محتواها دسترسی دارد، اما در واقع فقط پیامهایی را میبیند که پیشتر علاقه خود را به آنها نشان داده یا انتخاب کرده است. این واقعیتهای سفارشی باعث تشدید فردگرایی میشود؛ افرادی که در کنار هم هستند، هرکدام در حباب اطلاعات خود زندگی میکنند.
وی نمونهای از این پدیده را ارائه کرد و گفت: اگر کاربری علاقهمند به ورزش باشد، الگوریتم فقط پیامهای ورزشی را برای او نمایش میدهد و ممکن است مهمترین رویداد سیاسی یا ورزشی روز را نبیند. به این ترتیب، واقعیت هر کاربر سفارشی و شخصیسازی شده است و تجربه زیست رسانهای برای هر فرد منحصر به فرد میشود.
پارادایم دوم؛ از مصرف محتوا به تجربه زیست رسانهای
خطیبزاده با بیان اینکه نسلها به مرور از حالت انفعالی به مصرفکنندگان فعال و تولیدکننده محتوا تبدیل شدهاند، گفت: در تجربه زیست رسانهای، مهم نیست صرفاً چه محتوایی دریافت میکنیم، بلکه نحوه تعامل و تجربه ما با آن محتوا اهمیت دارد.
وی با اشاره به پدیده تماشای تعاملی افزود: نسلهای جدید هنگام دیدن فیلم، انیمیشن یا سریال، همزمان با همسالان خود در گروههای مجازی به بحث و تبادل نظر میپردازند، توییت میکنند و متن منتشر میکنند. این نوع تعامل، لذت تجربه مصرف رسانهای را چند برابر میکند.
خطیبزاده نمونهای از این تجربه جمعی را ارائه کرد: کاربران بسیاری که سریال شهرزاد را از شبکه نمایش خانگی مشاهده میکردند، همزمان در توییتر یا گروههای تلگرامی درباره آن گفتگو میکردند و از این تجربه جمعی بهره میبردند.
پارادایم سوم؛ از رسانه به ابررسانه (هایپرمدیا)
استادیار دانشگاه سوره با اشاره به پارادایم سوم گفت: امروز دیگر با رسانههای مجزا روبهرو نیستیم، بلکه یک سیستم یکپارچه و به همپیوسته از رسانهها وجود دارد.
وی توضیح داد: برای مثال، وقتی یک حادثه مهم رخ میدهد، ابتدا تیتر آن را در اینترنت میبینیم، سپس بحث آن در کانالهای تلگرامی و تحلیلهای کاربران در استوری اینستاگرام دنبال میشود و در نهایت در گروههای خانوادگی و دوستانه مورد گفتگو قرار میگیرد. این فرایند نشان میدهد که یک اکوسیستم رسانهای یکپارچه شکل گرفته است و غالباً افراد حتی منبع اولیه خبر را نمیدانند.
خطیبزاده با بیان اینکه این تغییرات نسلی پیامدهای عمیقی بر سبک زندگی دارد، گفت: چند سناریوی محتمل برای آینده وجود دارد؛ از جمله افزایش شکاف تجربی بین نسلها، ظهور سبک زندگی فناوریمحور، ایجاد چالش بین حقیقت و هویت، اقتصاد توجه و بحران سلامت روان.
وی در توضیح شکاف تجربی بین نسلها گفت: نسلی که روزنامه و کتاب مرجعیت محتوایی داشت، با نسلهایی که جلوتر آمدهاند متفاوت است. برای مثال، پدری از نسل ایکس هنوز خرید حضوری را ترجیح میدهد و به کیفیت محصول توجه میکند، در حالی که فرزند نسل زد بیشتر خرید اینترنتی انجام میدهد و نسل آلفا انتظار دارد با استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند عینک چندبعدی وارد فروشگاه مجازی شود، ابعاد و کیفیت کالا را بررسی کند و با همسالان خود مشورت کند.
خطیبزاده تاکید کرد: این سه نسل انگار در سه جهان موازی زندگی میکنند، اما همزمان از رسانهها بهره میبرند و سبک زندگی آنها به شدت تحت تاثیر این گذر نسلی قرار گرفته است.
ظهور سبک زندگی فناوریمحور و محیطی
خطیبزاده با بیان اینکه رسانهها و فناوری بهطور کامل در محیط زندگی ما ادغام شدهاند، گفت: این روند با اینترنت اشیا (IoT) و خانههای هوشمند قابل مشاهده است؛ چراغها، دما، موسیقی و حتی موجودی یخچال بهصورت هوشمند کنترل میشوند و سفارش کمبودها بهطور خودکار انجام میشود.
وی افزود: در آینده، رسانه و فناوری بهطور کامل با محیط زندگی ما ترکیب میشوند و تجربه زیست ما را شکل میدهند.
خطیبزاده به چالشهای ناشی از فناوریهای نوین اشاره کرد و گفت: پدیده دیفیکها و محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، ایجاد بحران بین حقیقت و هویت کرده است. کاربران با صوتها، فیلمها و کلیپهای جعلی مواجه میشوند که ممکن است تصور آنها از واقعیت و خودشان را دچار ابهام کند و ذهن آنها نسبت به پدیدهها تحت تأثیر قرار گیرد.
استادیار دانشگاه سوره افزود: امروز جنگ اصلی بر سر تصاحب توجه مخاطب است. تمرکز بر روی منابع متعدد و اعلانهای پیدرپی شبکههای اجتماعی باعث اختلال در تمرکز، احساس تنهایی پارادوکسیکال و کاهش ظرفیت تجربه طولانیمدت محتوا میشود. وی توضیح داد: اعلانهای شبکههای اجتماعی و استوریهایی که بعد از ۲۴ ساعت پاک میشوند، کاربران را مجبور میکند دائماً در فضای مجازی حضور داشته باشند تا چیزی را از دست ندهند؛ این روند توجه و تمرکز ما را به سرقت میبرد و خواندن کتاب یا محتوای طولانی را کاهش میدهد.
خطیبزاده گفت: ما از جامعهای با سبک زندگی تحت تأثیر رسانهها به سوی جامعهای حرکت میکنیم که سبک زندگی خود یک پدیده رسانهای است. امروزه بسیاری از مشاغل، مانند پزشکی، فعالیت حرفهای، آموزش و خدمات خود را از طریق رسانههای اجتماعی ارائه میدهند و این فعالیتها با سبک زندگی آنها یکپارچه شده است.
وی تصریح کرد: نقش پژوهشگران و دانشجویان در این عرصه تنها نقد رسانه نیست، بلکه توانمندسازی سواد زیست رسانهای است؛ سوادی که به ما یاد میدهد در کنار ابررسانهها زیست درست و فعال داشته باشیم و عاملیت خود را از دست ندهیم.
نسل آلفا؛ زندگی در هم تنیدگی دیجیتال و واقعی را دارد


نظر شما