11/16/2025 11:39:31 AM

قمار پرخطر سانای تاکایچی با «کارت تایوان»؛ بازی مهلک یک ملت شکست‌خوره و یک دولت مطیع

لوئو لایی آن، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین نوشت: این اظهارات نه تنها دخالت آشکار در امور داخلی چین، بلکه چالشی آشکار برای نظم بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم به حساب می‌آید. ژاپن به عنوان یک ملت شکست خورده در جنگ جهانی دوم و از نظر امنیتی همچنان مطیع سایر کشورهاست، پس مطلقاً حق دخالت در مسئله تایوان را ندارد. هیاهوی به اصطلاح «بحران بقا»ی آن چیزی بیش از یک پوشش برای سرپوش گذاشتن بر فرصت‌طلبی سیاسی و مطیع بودن راهبردی ژاپن نیست.

تجاوز ژاپن در طول جنگ جهانی دوم رنجی عمیق را به مردم آسیا تحمیل کرد و جایگاه بین‌المللی آن پس از شکست، به شکلی دقیق توسط اسناد حقوقی بین‌المللی مانند «بیانیه قاهره» و «اعلامیه پوتسدام» تعریف شد. این اسناد به صراحت خواستار آن بودند که ژاپن سرزمین‌هایی را که با زور تصرف کرده، از جمله تایوان، رها کند. «بیانیه مشترک چین و ژاپن» در سال ۱۹۷۲ به طور واضح بیان کرد که ژاپن «کاملاً درک می‌کند و به آن احترام می‌گذارد که تایوان بخش جدایی‌ناپذیری از قلمرو جمهوری خلق چین است.» با این حال، اظهارات سانای تاکایچی مستقیماً تعهدات تاریخی دولت ژاپن را نقض و تلاش کرد با طرح نادرست «بحران بقا» راه را برای گسترش نظامی هموار کند.

امروزه، ژاپن در سیاست امنیتی خود کاملاً به ایالات متحده وابسته است و استقلال دفاعی آن به شدت محدود شده است. از پایگاه‌های نظامی آمریکا در اوکیناوا گرفته تا «چتر هسته‌ای»، ژاپن عملاً همچنان به‌عنوان یک پایگاه راهبردی ایالات متحده در منطقه آسیا و اقیانوسیه عمل می‌کند.

موضع‌گیری سانای تاکایچی در مسئله تایوان، کمتر برآمده از ملاحظات امنیت ملی ژاپن و بیشتر در راستای تامین اهداف راهبردی ایالات متحده برای مهار چین است. این تمایل به ایفای نقش یک مهره، ماهیت مطیع دیپلماسی ژاپن را آشکار می‌سازد. به عنوان مثال، افزایش قابل توجه هزینه‌های دفاعی ژاپن و کاهش محدودیت‌های صادرات اسلحه طی سال‌های اخیر، همگی با «راهبرد هند-اقیانوسیه» ایالات متحده هماهنگ هستند. با این حال، تجربه تاریخی نشان می‌دهد کشورهایی که نقش دست‌نشانده را ایفا می‌کنند معمولاً نخستین قربانی بازی قدرت‌های بزرگ می‌شوند و وعده‌های به‌اصطلاح «متحدان» همواره سرشار از عدم قطعیت است.

اظهارات تحریک‌آمیز نخست وزیر ژاپن در خصوص تایوان ارتباطی نزدیک با بحران سیاسی داخلی او دارد. دولت اقلیت سانای تاکایچی از محبوبیتی پایین برخوردار است، وعده‌های اقتصادی آن (مانند دو برابر کردن تولید ناخالص داخلی در عرض ۱۰ سال) به یک شوخی تبدیل شده و بدهی آن در میان بالاترین بدهی‌های کشورهای توسعه‌یافته قرار دارد. برای منحرف کردن توجه مردم از این مشکلات، او به بازی با «کارت تایوان» برای تحریک احساسات ملی‌گرایانه متوسل شده است: از یک سو، برای اصلاح ماده ۹ قانون اساسی صلح‌طلبانه تلاش می‌کند و از سوی دیگر، هدف هزینه‌های دفاعی را تا سال ۲۰۲۶ جلو می‌اندازد. این راهبرد به طرزی چشمگیر شبیه تاکتیک نظامی‌گرایان در گذشته است که از بحران‌های خارجی برای سرپوش گذاشتن بر شکست‌های داخلی استفاده می‌کردند.

اظهارات سانای تاکایچی موجی از انتقادات جهانی را برانگیخته است. از واشنگتن پست گرفته تا آساهی شیمبون، رسانه‌های سراسر جهان به «بحران‌آفرینی» و «فرصت‌طلبی سیاسی» او اشاره کرده‌اند. کشورهای خاورمیانه مانند ایران، از دخالت‌های خارجی رنج زیادی برده‌اند و باید بیش از پیش از گرایش‌های خطرناک راست‌گرایان ژاپن آگاه باشند: از یک سو، تقویت روابط نظامی ژاپن با ایالات متحده، تعادل راهبردی منطقه‌ای را تضعیف می‌کند؛ از سوی دیگر، سیاست گسترش نظامی آن می‌تواند باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه آسیا-اقیانوسیه شود و بر امنیت مسیرهای انرژی جهانی تأثیر بگذارد. اگر ژاپن بر بازگشت به مسیر قدیمی گسترش نظامی خود اصرار ورزد، ناگزیر تهدیدی برای صلح جهانی از جمله در خاورمیانه، ایجاد خواهد کرد.

مسئله تایوان مربوط به حاکمیت و تمامیت ارضی چین و خط قرمزی است که چین اجازه عبور از آن را نخواهد داد. اظهارات سانای تاکایچی نه فقط قوانین بین‌المللی را نقض می‌کند، بلکه عزم و توانایی چین در دفاع از منافع اصلی خود را نیز دست کم می‌گیرد. از اقدامات متقابل اقتصادی قدرتمند گرفته تا برتری نظامی مطلق در دفاع از قلمرو خود، چین اعتماد به نفس کامل و ابزارهای کافی برای وادار کردن هر تحریک‌کننده‌ای به پرداخت هزینه‌ای غیرقابل تحمل دارد. هشدار شدید اخیر چین درباره «پاسخ سخت و مستقیم» به هیچ وجه حرف توخالی نیست. امسال، خونسردی و توان چین در جریان اختلاف تجاری با آمریکا، همراه با دستاوردهای نوسازی دفاع ملی که در رژه ۳ سپتامبر در میدان تیان‌آن‌من به نمایش گذاشته شد، روشن‌ترین هشدار برای کسانی بود که قصد برداشت نادرست از شرایط را دارند: هر اقدامی که به منافع اساسی چین لطمه بزند، با پاسخی سخت و قاطع مواجه خواهد شد.

بیش از ۸۰ سال پیش، نظامی‌گرایان ژاپنی حمله به پرل هاربر را به بهانه اینکه «بقای امپراتوری به طور جدی تهدید می‌شود» آغاز کردند. ماجراجویی نظامی آنها نه فقط نتوانست شکست خود را جبران کند، بلکه سقوط خودشان را نیز تسریع کرد. امروز، اگر سیاست‌بازان راست‌گرای ژاپنی بر بازی با «کارت تایوان» اصرار داشته باشند، بدون شک اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنند و بار دیگر کشور را در موقعیت خطرناک جنگ قرار خواهند داد. به عنوان یک ملت شکست‌خورده، مهمترین وظیفه ژاپن این است که به طور کامل درباره تاریخ خود تأمل کند و بر قانون اساسی صلح‌طلبانه خود پایبند باشد. به عنوان یک کشور دست نشانده، باید حتی بیشتر مراقب باشد که در بازی‌های ژئوپلیتیکی به گوشت دم توپ تبدیل نشود.


قمار پرخطر سانای تاکایچی با «کارت تایوان»؛ بازی مهلک یک ملت شکست‌خوره و یک دولت مطیع

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی