10/31/2025 5:55:06 PM

رشد مصرف نخ و ناس در مدارس

در سال‌های اخیر، مصرف مواد مخدر و محرک‌های نوظهور میان دانش‌آموزان در جنوب تهران، به‌ویژه در میان مهاجران افغان و خانواده‌های مهاجر داخلی، افزایش یافته است.

یکی از این مواد، «نخ» است که به شیوه‌ای جدید و خطرناک مورد استفاده قرار می‌گیرد و آثار خود را از طریق پوست به بدن منتقل می‌کند. نخ از طریق پوست پیشانی جذب می‌شود.

یک معاون مدرسه‌ی متوسطه‌ی دوم در جنوب تهران به انصاف نیوز می‌گوید: گسترش این روند می‌تواند پیامدهای بلندمدت جدی برای سلامت، تمرکز و آینده تحصیلی نوجوانان داشته باشد.

مشاهدات میدانی نشان می‌دهد مصرف سیگار، مشروبات الکلی و ناس در محیط مدارس و خارج از آن رواج یافته و حتی کشف بطری‌های مواد نوظهور و سلاح سرد از کیف دانش‌آموزان دختر و پسر به موضوعی رایج بدل شده است.

خشونت‌های خیابانی پس از ساعات درسی و بی‌توجهی برخی خانواده‌ها، عمق مساله را بیشتر کرده است.

یکی از معاونان مدارس جنوب تهران می‌گوید: «دانش‌آموزان اغلب تحت فشار گروهی هم سن و سال‌های خود یا از روی کنجکاوی به مصرف ناس و مواد روی می‌آورند. وقتی هم که خانواده‌ها خود مصرف‌کننده‌اند، نمی‌توانند فرزندانشان را بازدارند. ما بارها این موضوع را به آموزش‌وپرورش گزارش داده‌ایم اما واکنش‌ها در حد اخراج موقت باقی مانده است.»

یک جامعه‌شناس درباره‌ی افزایش مصرف مواد مخدر نوظهور گفت: نوجوانانی که دچار ناکامی‌های پی‌درپی و استرس‌های مکررند، اغلب برای آرامش یا فرار از مشکلات خود به مصرف سیگار و موادی مانند گل و نخ روی می‌آورند.

حمید مستخدمین حسینی در گفت‌وگویی با انصاف نیوز گفت: ابتدا باید به این امر مهم اشاره کنم که افزایش گرایش دانش‌آموزان به مصرف مواد مخدر سبک مانند سیگار، نخ و گل، پدیده‌ای پیچیده و چندعاملی است که از عوامل گوناگونی تأثیر می‌پذیرد.

او ادامه داد: از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به تأثیر دوستان و همسالان در شکل‌گیری رفتارهای آسیب‌زا در میان نوجوانان و جوانان اشاره کرد. نوجوانان در محیط‌های مدرسه، خانواده و اجتماع، رفتار اطرافیان خود را مشاهده می‌کنند و تمایل دارند برای پذیرفته‌شدن در گروه‌های اطراف خود و طرد نشدن، رفتارهای مشابه آنان را – چه درست و چه غلط – تقلید کنند.

این جامعه‌شناس گفت: وقتی مصرف مواد مخدر یا سیگار و نخ در میان دوستان و همسالان پذیرفته یا حتی تحسین و تشویق می‌شود، این رفتار به سرعت در میان اعضای گروه و دانش‌آموزان دیگر شیوع یافته و گسترش پیدا می‌کند. این رفتارهای نابهنجار همچون ویروسی از طریق تعاملات نزدیک بین دانش‌آموزان منتقل می‌شوند و فشار برای «یکرنگی با گروه» باعث می‌شود نوجوانان حتی بدون میل اولیه خود، به‌دلیل فشار جمعی به سمت مصرف سیگار یا مواد کشیده شوند. این موضوع در محیط‌هایی که نظارت اجتماعی ضعیف‌تر است، شدت بیشتری دارد.

آقای مستخدمین حسینی نقش شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را در شکل‌گیری این آسیب‌ها بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: دانش‌آموزانی که در خانواده‌های گسسته یا محیط‌هایی با مشکلات مالی، کمبود فرصت‌ها و محدودیت‌های فرهنگی بزرگ می‌شوند، ممکن است برای مقابله با استرس‌ها و فشارهای زندگی به سمت رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار یا مواد مخدر روی آورند. این رفتارها گاه نوعی پاسخ به ناتوانی در دستیابی به اهداف اجتماعی یا راهی برای کاهش فشارهای روانی هستند. نوجوانانی که دچار ناکامی‌های پی‌درپی و استرس‌های مکررند، اغلب برای آرامش یا فرار از مشکلات خود به مصرف سیگار و موادی مانند گل و نخ روی می‌آورند.

او با بیان اینکه بی‌تردید نقش گروه همسالان در این میان بسیار برجسته است، گفت: زیرا هویت و رفتار نوجوانان مستقیماً از افرادی تأثیر می‌پذیرد که با آنان در ارتباط نزدیک هستند. گروه‌های همسالان می‌توانند هم عامل خطر و هم عامل محافظتی باشند – بسته به اینکه هنجارهای حاکم بر آن گروه چیست.

مستخدمین حسینی ادامه داد: به نظر می‌رسد نه‌تنها در کلان‌شهرها بلکه در شهرستان‌های کوچک و متوسط نیز دسترسی به سیگار و مواد مخدر و مصرف آن میان دانش‌آموزان افزایش یافته است؛ موضوعی که با کمبود امکانات فرهنگی و تفریحی سالم، ضعف نظارت و آموزش‌های پیشگیرانه همراه است.

این جامعه‌شناس گفت: یکی از عوامل مهمی که کمتر به آن توجه شده، نبود برنامه‌ریزی و بستر مناسب برای تفریح و سرگرمی نوجوانان است. نوجوانان و جوانان انرژی زیادی دارند و نیازمند فضاهایی برای تخلیه هیجان، تجربه تنوع و ایجاد لحظات شاد و سالم‌اند. وقتی این فرصت‌ها فراهم نباشد، طبیعی است که برای جست‌وجوی هیجان به سمت رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار یا گل گرایش پیدا کنند.

او با بیان اینکه در مدارسی که ترکیبی از دانش‌آموزان ایرانی و اتباع افغان دارند، تفاوت‌های فرهنگی، مشکلات اقتصادی و محدودیت‌های آموزشی می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌پذیری بیشتر شود، گفت: با این حال، نباید حضور اتباع افغان را عامل اصلی اعتیاد دانست؛ بلکه عوامل دیگر به‌عنوان کاتالیزور در کنار آن نقش دارند. هرچند در فرهنگ غیررسمی بسیاری از مناطق افغانستان، کشت و استعمال مواد مخدر امری رایج و جزئی از فرهنگ بومی محسوب می‌شود که می‌تواند در شکل‌گیری عادت و رفتار نوجوانان افغان مؤثر باشد.

مستخدمین حسینی برای کاهش گرایش دانش‌آموزان به مصرف سیگار و مواد مخدر، توجه به چند محور کلیدی را ضروری می‌داند و درباره‌ی این محورها گفت:

۱. تقویت بنیان خانواده از طریق آموزش مهارت‌های ارتباطی و ایجاد فضای عاطفی و گفت‌وگو.

۲. گسترش آموزش‌های پیشگیرانه در مدارس با محوریت مهارت‌های زندگی، هوش هیجانی و اجتماعی، و مدیریت هیجانات.

۳. فراهم‌سازی امکانات تفریحی، ورزشی و فرهنگی سالم برای هدایت انرژی نوجوانان به مسیرهای سازنده.

۴. ارائه خدمات مشاوره‌ای تخصصی برای دانش‌آموزان آسیب‌پذیر و طراحی مداخلات پیشگیرانه متناسب با شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر منطقه.

او در پایان گفت: مصرف مواد مخدر نه‌تنها آسیبی فردی، بلکه معضلی اجتماعی است که خانواده، مدرسه و جامعه را درگیر می‌کند. بنابراین، ضروری است جامعه‌شناسان کاربردی و درمانی در برنامه‌ریزی، مدیریت و پیشگیری از این مسئله حضوری فعال و تخصصی داشته باشند تا اقدامات بر پایه‌ی تحلیل‌های علمی و واقع‌بینانه طراحی و اجرا شود.


رشد مصرف نخ و ناس در مدارس

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی