اسفند سال 1401، زن جوانی به نام نسترن در تماس با اورژانس اعلام کرد که همسرش هومن به خاطر سوءمصرف دارو فوت کرده است.
بهدنبال این تماس مأموران اورژانس و پلیس وارد صحنه شدند و پس از بررسیهای اولیه و انتقال به بیمارستان مشخص شد که هومن ۵۴ ساله بر اثر مصرف و مسمومیت با متادون فوت کرده است. از آنجایی که هومن، سابقه بیماری داشت و شکایتی نیز مطرح نشده بود، جسد مرد میانسال دفن شد.
اما چند هفته بعد خانواده هومن که متوجه رفت و آمدهای مشکوک عروسشان شده بودند، با زیرنظر گرفتن او پی بردند با مرد جوانی به نام شایان ارتباط پنهانی دارد.
همین موضوع سبب شد تا خانواده هومن با احتمال اینکه مرگ پسرشان با نقشه قبلی صورت گرفته و سپس با صحنهسازی آن را مرگ طبیعی جلوه دادهاند، با مراجعه به دادسرا از عروسشان شکایت کنند.
با ثبت این شکایت پلیس نسترن را زیرنظر گرفت و مشخص شد او از مدتها قبل از فوت همسرش با شایان در رابطه بوده است.
در ادامه زن جوان بازداشت اما منکر دست داشتن در مرگ همسرش شد. مأموران وقتی به سراغ شایان رفتند، دریافتند که او از دو هفته قبل به خاطر سرقت گوشی در بازداشت است.
شایان به پلیس آگاهی منتقل شد و در توضیح ماجرا گفت: «پدرم بنگاه املاک دارد و من هم گاهی برای کار به آنجا میرفتم. چند ماه قبل نسترن و شوهرش برای خرید یک ملک به بنگاه ما آمدند و سر همین موضوع و از آنجا که برای نشان دادن آپارتمانی مناسب با وی در ارتباط بودم، کم کم متوجه شدم از شوهرش دل خوشی ندارد.
او برایم از اخلاق و بدرفتاری شوهرش میگفت و من هم او را دلداری میدادم. تا اینکه یک روز از من خواست تا برایش قرص متادون تهیه کنم. میگفت برای شوهرش میخواهد و من هم 2 قرص به او دادم تا به همسرش بدهد اما در جریان مرگ او نبودم.»
بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات برای نسترن به اتهام مباشرت در قتل و برای شایان به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در این جلسه نسترن باردیگر منکر قتل همسرش شد و گفت: «هومن برای بیماریاش متادون مصرف میکرد و آن شب هم چند ساعت پس از مصرف متادون به اتاق خواب رفت و من فکر کردم خوابیده اما وقتی بالای سرش رفتم، متوجه شدم نفس نمیکشد و به سرعت اورژانس را خبر کردم.»
شایان نیز اتهامش را نپذیرفت و گفت: «نسترن از من قرص خواست و من هم برایش تهیه کردم اما حرفی از قتل و کشتن همسرش نبود.»
در پایان این جلسه قضات بر اساس اظهارات متهمان پرونده را به دادسرا بازگرداندند تا تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
دومین جلسه دادگاه
در ابتدای این جلسه دختر متوفی به جایگاه رفت و اعلام کرد از مادرش شکایتی ندارد و میداند که پدرش قرص متادون مصرف میکرده است.
پس از آن نسترن به جایگاه رفت و گفت: «من قبول دارم که با شایان رابطه پنهانی داشتم و کارم اشتباه بود اما در مورد خوراندن متادون و مسمومیت و قتل قاطعانه میگویم که من همسرم را نکشتم.
هومن به خاطر بیماریاش هفتهای چندبار از قرص متادون استفاده میکرد و فکر میکنم آن شب زیاده روی کرد که باعث مرگش شد. من نه نقشهای برای قتل همسرم کشیده بودم و نه نقشی در ماجرای مرگش داشتم.»
قاضی از متهم پرسید: «شما با همسرتان اختلاف داشتید؟»
متهم جواب داد: «همه زوجها اختلاف دارند. ما هم داشتیم اما اختلاف ما تا حدی نبود که بخواهم او را بکشم. همسرم یک کیسه دارو داشت و مدام در حال مصرف قرصهای مختلف برای بیماریاش بود.»
پس از آن شایان به جایگاه رفت و گفت: «بعد از آشنایی و ارتباطم با نسترن، او به من گفت قرص متادون را برای مصرف شخصی میخواهم. من هم 3 قرص به نام خود نسترن از کمپ ترک اعتیاد گرفتم و یکی از قرصها را خودم برداشتم و دو قرص دیگر را به نسترن دادم.
نه نقشهای داشتیم و نه میخواستیم کسی را بکشیم. در بازجوییهای اولیه هم شاید حرفهایی زدیم که واقعیت نداشت.» سپس دختر هومن با تأیید اظهارات مادر و شایان گفت: «مادرم درست میگوید؛ پدرم متادون مصرف میکرد.»
با پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و بر اساس گزارش پزشکی قانونی و اظهارات متهمان و تجمیع اطلاعات به دست آمده قرار بازداشت دو متهم را به قرار وثیقه تغییر دادند.
معمای مرگ شوهر با قرص متادون
نظر شما