10/12/2025 9:27:41 AM

بی خانمانی روی دور تند

بر اساس تعریف برنامه اسکان بشر ملل متحد (UN Habitat)، بی‌خانمانی طیفی از شرایط ناپایدار مسکن برای خواب است؛ از بی‌خانمانی مطلق تا بی‌خانمانی نسبی یا پنهان.

بی‌خانمانی فقط نداشتن سقف بالای سر نیست و خانمان و خانه، نیز صرفا جای خواب نیست؛ جایی است برای آرامش و استراحت، عشق ورزیدن، غذا خوردن، دعوت مهمان، تماشای تلویزیون، صحبت با تلفن، تنظیم ساعت خواب و بیداری. همین کارهای ساده، در شرایط بی‌خانمانی تابع قوانینی می‌شود که می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد.

این روح و جان خانه است که آدم‌ها را به آن پایبند و دل‌بند می‌کند نه کالبد و جسم آن. به همین دلیل با واژگانی مانند «کارتن‌خواب»، «گودال‌خواب»، «گورخواب»، «اتوبوس‌خواب» و نظایر آن مشکل دارم؛ چون جای خواب را به جای خانه، محور قرار می‌دهد، حال آنکه صرف تامین جای خواب، مساله بی‌خانمانی را برطرف نمی‌کند.

مسائل و آسیب‌های اجتماعی، برخلاف تصور رایج، پدیده‌هایی دور از ما نیستند؛ بلکه در زندگی روزمره‌مان جاری‌اند. بی‌خانمانی یکی از ملموس‌ترین آن‌هاست. سه روز پیش از حمله اسراییل به ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، در گفت‌وگویی درباره بی‌خانمانی، به اینکه بی‌خانمانی پدیده‌ای نزدیک به همه ما است اشاره کردم و اینکه چقدر ممکن است یک خانواده، به‌واسطه فشار اقتصادی ناشی از درگیری با بیماری یا یک دانشجو در شهری بزرگ مثل تهران، بی‌خانمانی را تجربه کند.

حالا، حدود چهار ماه پس از آن حمله، بسیاری از کسانی که خانه‌هایشان در آن حمله آسیب دید، هنوز در خانه بستگان یا در هتل‌ها زندگی می‌کنند و به نوعی بی‌خانمان هستند. این افراد حتی یک درصد هم تصور نمی‌کردند روزی بی‌خانمان شوند.

این مثال را آوردم تا یادآوری کنم در مواجهه با مسائل و آسیب‌های اجتماعی نیازمند همدلی و واقع‌نگری و تصمیم‌گیری‌های درست برای حل مساله هستیم. دهم اکتبر، روز جهانی بی‌خانمانی است. بی‌خانمانی یکی از مسائل مبتلابه همه کشورهای جهان است که روزبه‌روز بر آمار آن افزوده می‌شود.

جنگ‌ها یکی از اصلی‌ترین عوامل بی‌خانمانی‌اند. در سال‌هایی که درباره این موضوع کار کردم، کم نبودند افراد بهبودیافته از اعتیاد و بی‌خانمانی که مصرف داروهای خاص را دلیل ورودشان به چرخه بی‌خانمانی می‌دانستند. مردان میانسالی که در مراکز بازتوانی حضور داشتند، علاوه بر قصه‌های تلخ بی‌خانمانی، حکایت‌هایی داشتند، روایت‌هایی که نشان می‌داد بی‌خانمانی نه‌تنها یک وضعیت اقتصادی، بلکه تجربه‌ای انسانی، پیچیده و چندلایه است.

در کنار جنگ، مهاجرت نیز از عوامل اصلی بی‌خانمانی است. این به معنای مخالفت با مهاجرت نیست، بلکه تاکیدی است بر ضرورت سکونت‌پذیرتر کردن شهرها و روستاها از طریق فراهم‌سازی زیرساخت‌های آموزشی، فرهنگی، درمانی و تفریحی.

رکودهای اقتصادی و تورم نیز از دیگر دلایل افزایش بی‌خانمانی در جهان هستند. افزایش قیمت مسکن، اجاره‌بها، هزینه‌های درمانی و کاهش قدرت خرید، خانواده‌ها را به‌شدت آسیب‌پذیر می‌کند. در یکی، دو سال اخیر، رانندگان تاکسی‌های اینترنتی در تهران که زیست بی‌خانمانی را تجربه می‌کنند، محصول همین وضعیت بد اقتصادی هستند.

نکته مهم اینجاست که هر سه عامل جنگ، مهاجرت و رکود اقتصادی عواملی‌اند که افراد به‌طور مستقیم در آن‌ها نقشی ندارند. اینها محصول تصمیمات کلان، سیاستگذاری‌های ناکارآمد و ساختارهای نابرابرند. افراد عمدتا قربانی این وضعیت می‌شوند.

از اینجاست که بی‌خانمانی مساله‌ای انسانی می‌شود، نه صرفا اقتصادی یا شهری. بی‌خانمانی، در هر شکل و سطحی، محرومیت از این زیست انسانی است. بنابراین، مواجهه با این پدیده نیازمند نگاهی انسانی، واقع‌نگر و همدلانه است؛ نگاهی که کلیشه‌ها را کنار بگذارد و حقوق انسانی افراد بی‌خانمان را به رسمیت بشناسد.

یکی از اهداف روز جهانی بی‌خانمانی نیز همین است: آگاهی‌بخشی به جامعه برای نگاهی انسانی‌تر، زبانی محترمانه‌تر و اراده‌ای جدی‌تر برای تغییر. از همین منظر، چگونگی مواجهه با افراد بی‌خانمان نیز باید بر پایه همین نگاه انسانی و واقع‌نگر شکل بگیرد. تدوین دستورالعمل‌های رفتاری و ارتباطی با افراد بی‌خانمان، کمک بسیاری به مواجهه انسانی جامعه با افراد بی‌خانمان می‌کند.

این دستورالعمل‌ها به ویژه برای کارکنان نیروهای انتظامی، ماموران شهرداری، کارکنان آسایشگاه‌ها، مراکز درمانی، مددکاران و خبرنگاران حوزه اجتماعی اهمیت دارد و تاکید می‌کند که در نگاه و کلام خود از توهین و ترحم پرهیز کنند.

همچنین، کارکنانی که به‌طور مستقیم با افراد بی‌خانمان سروکار دارند، به دلیل فرسایش روحی ناشی از مواجهه مستمر با آسیب‌ها و مشکلات، نیازمند حمایت‌های روانی‌اند. این حمایت‌ها می‌تواند شامل مرخصی، برنامه‌های تفریحی و خدمات روانشناختی باشد تا از خستگی ذهنی و فشارهای روحی آن‌ها بکاهد و مانع بروز رفتارهای ناپسند در تعامل با بی‌خانمان‌ها شود.

چنین رویکردی نه‌تنها به حفظ کرامت انسانی افراد بی‌خانمان کمک می‌کند، بلکه سلامت روانی و حرفه‌ای کارکنان حوزه اجتماعی را نیز تضمین خواهد کرد.



بی خانمانی روی دور تند

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی