هسته این راهبرد، تکیه بر داراییهای واقعی بالادست و پیوند آنها با ظرفیتهای فولادسازی گروه فولاد خوزستان است: در سناباد (SIMIDCO) ظرفیت اسمی ۲٫۵ میلیون تُن کنسانتره و ۵ میلیون تُن گندله مستقر شده و پروژه واحد کنسانتره ۱ میلیون تنی در حال اجراست؛ بهموازات آن، مگامدول زمزم۳ با هدف تثبیت خوراک آهناسفنجی به مدار آمده و فولادسازی شادگان بهعنوان بازوی توسعه ظرفیت، بار عملیاتی را توزیع میکند تا فاصله میان «ظرفیت عملیاتی» و «تولید محقق» کوتاه شود.
این یکپارچگیِ زنجیره بدون مالکیت منابع ممکن نبود. شرکت با تملک معدن «گوزلدره» زنجان (پروانه حدود ۱۰ میلیون تُن) و تملک یک معدن آهک–دولومیت در خوزستان، استخوانبندی خوراک را در اختیار گرفته و همزمان با ورود سازمانیافته به پهنههای اکتشافی آباده–جازموریان (از مسیر شرکتهای زیرمجموعه مانند ایساتیس)، سبد بلندمدت تأمین را تقویت کرده است. در نتیجه، هم کیفیت و زمانبندی تحویل مواد اولیه در کنترل قرار گرفته، هم قدرت چانهزنی و مدیریت هزینه بهنفع شرکت تغییر کرده است. برنامه اعلامی برای تملک تا ۱۰ معدن دیگر نیز نشان میدهد این مسیر، تصمیمی مقطعی نبوده بلکه یک نقشه راه مالکیتی برای امنیت زنجیره است.
توسعه بالادست وقتی معنا پیدا میکند که به پایداری پاییندست گره بخورد؛ اینجاست که زیرساخت انرژی درونگروه و اقدامات محیطزیستی تصویر را کامل میکند. بهرهگیری از ظرفیت نیروگاهی و تکمیل سبد خودتأمینی برق، شوکهای شبکه را خنثی کرده و امکان برنامهریزی تولید را بالا برده است؛ از آنسو، پروژههای کاهش آلایندگی از جمله توریهای بادی با ارتفاع ۲۸ متر روی سطح ۴۰ هکتار برای مهار غبار دپو، بازچرخانی گسترده پساب و توسعه فضای سبز، نشان میدهد پایداری در فولاد خوزستان صرفاً «پایدار ماندن تولید» نیست، بلکه «پایدار ساختن شیوه تولید» است.
در مجموع، با سناباد بهعنوان ستون تأمین داخلی، زمزم۳ برای تضمین آهناسفنجی، فولاد شادگان برای توزیع بار تولید، تملک معادن کلیدی و پیشرَوی اکتشافی در آباده–جازموریان، فولاد خوزستان الگویی از حکمرانی زنجیره ارائه داده که در آن ریسکهای مواد اولیه و انرژی به دارایی رقابتی تبدیل میشود؛ الگویی که میتواند مرجع تصمیمسازی برای دیگر بنگاههای انرژیبر کشور باشد.
فولاد خوزستان؛ زنجیرهای که امنیت تولید میسازد
نظر شما