این مرد جوان خرداد سال 1401 وقتی با چاقوی خونین بالای سر همسرش ایستاده بود از سوی پلیس دستگیر شد.
متهم در جریان بازجوییها گفت: «حالم خوب نبود و از دل درد به خودم میپیچیدم از همسرم یک لیوان آب خواستم اما او نه به دردم توجه کرد و نه برایم آب آورد من هم از فشار درد و عصبانیت با چاقوی آشپزخانه به جانش افتادم و او را کشتم.»
با اعتراف صریح متهم، بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: «دخترم 15 سال با سختی و مشکلات زیاد در زندگی مشترکش سوخت و ساخت. حقش مرگ نبود من فقط قصاص میخواهم.»
در ادامه متهم به جایگاه رفت و این بار گفت: «شب حادثه وقتی از سرکار به خانه آمدم، دل درد شدیدی داشتم به اتاق خواب رفتم و خوابیدم، اما صدای پیامک گوشی تلفن همراهم، بیدارم کرد.
وقتی پیامها را دیدم متوجه شدم همسرم بدون حساب و کتاب در حال خرید اینترنتی از حساب من است. به سراغش رفتم و گفتم بس کن من حالم خوب نیست مرا به بیمارستان ببر اما بیتوجه به کارش ادامه داد من هم عصبانی شدم و او را زدم. البته بعد از چند دقیقه از کارم پشیمان شدم اما دیگر دیر شده بود و همسرم فوت کرده بود.»
در پایان جلسه قضات بر اساس اظهارات متهم، مستندات و درخواست اولیای دم، متهم را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
داماد با درخواست مادرزن به چوبه دار نزدیک شد
نظر شما