حمزه نوذری نوشت: میدانیم که نسل جدیدی وارد دانشگاهها میشوند؛ نسلی که اتفاقات زیادی از سر گذرانده یا شاهد آن بوده است. نسلی که اغلب از واژهتراپی استفاده میکند. آنها اغلب تراپیست دارند. اما چرا تراپی؟ فقط به این دلیل که تراپیست به سخنان آنها بدون هرگونه برچسب، نصیحت و پیشداوری گوش میدهد. این یعنی نه در خانه، نه مدرسه و نه در دانشگاه دیده و شنیده نشدهاند. دغدغهها، نگرانیها و ترسهایشان ناگفته مانده است. نسلی که اخیرا وارد دانشگاه شده یا در حال ورود به دانشگاه است، در نوجوانی با حوادث دردناکی مانند کرونا و ماندن در خانه در حساسترین روزهای زندگی مواجه بوده است.
آنها ناآرامیهای ۱۴۰۱ را دیدهاند. جدال در عرصه عمومی و خیابان بر سر پوشش را دیده یا تجربه کردهاند. تهاجم ۱۲روزه به کشور را درک کردهاند. خیلی از آنها تا صبح از صدای بمبها چشم روی هم نگذاشتهاند و با نگرانی میپرسیدند چه میشود. با وجود شرایط سخت و دشوار بسیاری از آنها میهندوستی را به نمایش گذاشتند.
امروز هم در روزهای جوانی نگران از کافینبودن آب و برق دچار فشارهای زیادی هستند. به آنها گفتهاند اگر وارد دانشگاه شوید، حالتان بهتر میشود. بیایید نگذاریم با ورود به دانشگاه تجربههای تلخ بیشتری داشته باشند. آنها احترام و منزلت میخواهند؛ نگذاریم هرکسی هرگونه فکر میکند درست است، در محیط دانشگاه با فرزندان این سرزمین برخورد کند و هرکسی به خودش حق دهد هرگونه میخواهد با آنها رفتار کند.
لبخند دانشجویان در این زمانه خیلی مهم است؛ سعی کنیم به صورت این جوانان لبخند بیاوریم. دانشگاه همیشه در ایران پیشگام بوده، اما امروز احساس میشود از جامعه عقب افتاده است. احساس میشود رخدادهای نو و تحولآفرین در دانشگاه بسیار محدود شدهاند.
تحول و نوآوری در کشور ما اغلب از دانشگاه شروع میشد و همه چشم به دانشگاه داشتند، اما گمان برده میشود امروز چنین نیست. به مدیران فرهنگی بگویید دانشگاه متعلق به همه دانشجویان است و باید برنامههای متنوع برای همه داشته باشند، نه چون گذشته بودجه فرهنگی برای برنامههای خاص و برای عدهای خاص صرف شود. انفعال دانشجویان به دلیل سیاستها و برنامهها را با فضایی آرام اشتباه نگیریم.
گاهی اجرای یک برنامه کوچک علمی نیاز به طیکردن بوروکراسی عجیب و غریب دارد. در برخی دانشگاهها حتی اجازه داده نمیشود استادان معروف دانشگاههای دیگر برای نشست دعوت شوند. هنوز اجرای موسیقی و تئاتر در برخی دانشگاهها تابو است و گاهی حتی امکان تمرین هم برای این گروهها وجود ندارد. در برخی دانشگاهها در دوره قبل اجازه تأسیس و راهاندازی یک کافهکتاب هم نمیدادند و کافههای قبلی را گاهی به بهانه خندههای دانشجویان تعطیل کردند.
نگذارید چنین اتفاقاتی تکرار شود. دانشجویان را صغیر ندانیم؛ آنها ذیشعورند، هرچند گاهی نیاز به تلنگر دارند. کنترلهای بیش از حد که گاهی حریم خصوصی دانشجو را هم نقض میکند، منجر به آنومی میشود، احساس تنهایی و فردگرایی خودخواهانه را بیشتر میکند.
نمود و بیان خود یکی از ویژگیهای اصلی عصر ماست. انسانها و بیشتر از همه نوجوانان و جوانان دوست دارند خود را بیان کنند. به دنبال فضایی هستند برای تجلی و بروز استعدادها و تواناییها. آیا دانشگاه میتواند به تجلی و بیان خود دانشجویان کمک کند یا با سازوکارهای مختلف از بیان خود جلوگیری میکند؟ چیزها تا به نمایش درنیایند و بروز نیابند، گویی نیستند. این نسل بیش از همه دوست دارد خود را بیان کند. فضایی فراهم آوریم برای بیان خود براساس چارچوبهای قانونی.
مدام از مهارتآموزی دانشجویان گفته میشود، اما به اشتباه فکر کردیم مهارت یعنی مهارتهای فنیوحرفهای و رفتیم سراع سازمان فنیوحرفهای برای برگزاری دوره. اگر دانشجویان میخواستند مهارتهای فنی یاد بگیرند و کارگر ماهر شوند، دانشگاه نمیآمدند. مهارت فقط آن نیست که در سازمان فنیوحرفهای آموزش داده میشود؛ مهارتهای آکادمیک و مهارتهای نرم (اجتماعی و انسانی) مهمتر است. سازمان فنیوحرفهای خود نیازمند مهارتآموزی است. باور کنید در برخی دانشکدهها تابلو مهارتآموزی یا مشاوره شغلی و کارآفرینی نصب شده، اما اصلا چنین چیزی وجود خارجی ندارد.
در برخی دانشگاهها مراکز رشد به جای اینکه محلی باشد برای رشد دانشجو، تبدیل شده به ویترین و محل نمایش دانشگاه در زمانهای خاص، آنهم با دعوت از شرکتهای بیرونی. مراکز رشد هرچند در دانشگاهها مستقرند، اما از دانشگاه فک شدهاند؛ لازم است در دانشگاه حک شوند. گاهی تصور میشود این مراکز فضایی هستند برای دفتر کار تقریبا رایگان شرکتهای بیرونی، بدون ارائه خدمات به دانشجویان.
اغلب دانشگاهها تقریبا هیچ ارتباط منسجمی با فارغالتحصیلان خود ندارند و با آنها بهمثابه غریبه رفتار میکنند؛ به نحوی که امکان ورود آنها به دانشگاه دشوار است. گاهی در حد برگزاری یک جشن در برخی دانشگاهها این تعامل وجود دارد؛ درحالیکه میتوان از توان و پتانسیل فارغالتحصیلان برای دانشجویان جدید استفاده کرد و آنها را با هم لینک کرد.
کمتر از دو هفته دیگر به بازگشایی دانشگاهها مانده است. چه سیاست و برنامههایی برای ایجاد محیطی پر شور و شوق توأم با احترام و منزلت در دانشگاهها طراحی شده است؟ کاری کنیم نسل جدیدی که با انواع چالشها در دوران نوجوانی روبهرو بوده، در دانشگاه احترام و منزلت یابد و لبخند به لب به آینده امیدوار باشد.
آقای وزیر! صدای دانشجویان را میشنوید؟
نظر شما