اظهارات اخیر حسن روحانی بازتابهای بسیاری در فضای سیاسی کشور داشته است.
مهرداد خدیر، روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه هم میهن به این موضوع پرداخت و نوشت: «شما که میگویید برجام خیلی بد بوده، شما که میگویید کارهای قبل خیلی خوب بوده، بسیارخوب! شما ۶ تا قطعنامه گرفتید. میگویید خوب بوده! حالا هم برمیگردیم به همان دیگر! اصلاً برمیگردیم به قبل از سال ۹۴. شما که میگویید کل قطعنامهها اصلاً ارزش ندارد و کاغذپاره است. شما چه میگویید؟! شما که ۶ قطعنامه را کاغذپاره میدانید، شما که کل برجام را بد میدانید، شما دیگر ساکت باشید!»
خواننده به سادگی میتواند حدس بزند گویندۀ این جملات کیست؛ حسن روحانی، رئیسجمهوری پیشین ایران است و خطاب و عتاب او به جانب مخالفان و منتقدان برجام که این روزها به خاطر مکانیسم ماشه یا اسنپبک (پسگشت یا بازگشت ناگهانی به پیشابرجام) زبان به انتقاد گشودهاند و فریاد وابرجاما سر میدهند!
سخن او روشن است. میگوید اگر برجام بد است چرا از بازگشت به پیشابرجام ناخُرسندید و مگر اسنپبک بازگشت به همان ۶ قطعنامۀ مصوب شورای امنیت سازمان ملل (۱۶۹۶.۱۷۳۷، ۱۸۰۳.۱۸۳۵، ۱۸۴۷.۱۹۲۹) نیست؟ با این وصف شما دیگر چرا ناراحتاید؟! مگر نمیخواستند آتش بزنند تا از شرّ برجام خلاص شویم؟ حالا که این اتفاق با پسگشت میخواهد رخ دهد چرا عزا گرفتهاند؟ اگر یکی خوشحال باشد به قاعده باید آنان باشند ولی ابراز نگرانی و امضاکنندگان و موافقان برجام را سرزنش میکنند. حال آن که اگر «خسارت محض» بوده و دستاوردی نداشته ماهی را هر گاه از آب بگیری تازه است و مگر کسی از ابطال قراردادهای ترکمانچای و گلستان ناراضی میشد؟
مکانیسم ماشه یعنی اگر ایران توافق را نقض کرد به صورت خودکار به وضعیت پیشابرجام باز گردیم و قطعنامه ۲۲۳۱ هم که ۶ قطعنامه را منتفی میسازد بلا اثرشوند. در برجام پیشبینی شده بود تا ۱۰ سال این امر محتمل است و حالا اروپاییها در آستانۀ منقضی شدن این مدت و مهلت میخواهند از این امکان استفاده کنند و برخلاف دوره اول ترامپ با او همسو شدهاند.
استدلال ایران این است که اول بار آمریکا از برجام خارج شد و ایران در دوره روحانی یک سال صبر کرد و بعد از آن که اروپا را از همکاری و گشایش ناتوان یا بیمیل دید بر میزان غنیسازی افزود اما باز از برجام خارج نشد. برجام بیش و پیش از آنکه توافق و تعهد باشد یک برنامۀ مشترک است و خود این کلمه در واقع سرواژۀ «برنامۀ جامع اقدام مشترک» است و ناظر به همکاریهای هستهای.
تمام تلاش روحانی حول دو محور بود: اول این که بهانه به دست طرفهای غربی ندهد و دوم هم تا شرّ ترامپ کم شد برای احیا بکوشد منتها مجلس انقلابی با مصوبه «قانون راهبردی» عملاً امکان بازگشت را در آغاز روی کار آمدن بایدن منتفی کرد. حالا همانها که خواسته یا ناخواسته امکان احیا را منتفی کردند انتقاد میکنند چرا این امکان را پیشبینی نکرده بودید یا منتفی نکردید؟ دلیل آن روشن است. چون ایران بنای نقض عهد نداشت و تازه حالا هم نقض نکرده است.
تمام حرف روحانی اما خطاب به منتقدان این است که اگر قرار است به پیش از برجام بازگردیم به مراد دل و مقصدتان رسیدید دیگر!
برای آن که جانب انصاف را واننهاده باشم این اشاره ضروری است که یکی از جوانترهای این جماعت قبل از سخنان اخیر روحانی گفته بود اگر توافق نشده بود در این ۱۰ سال به انرژی هستهای دست یافته بودیم و در عرصههای دیگر هم معطل آن نمیماندیم!
این سخن را امیرحسین ثابتی گفته که اصرار دارد به عنوان پیرو مرحوم دیالمه (نماینده مشهد در مجلس اول) شناخته شود هرچند واقعاً بر نویسندۀ این سطور مکشوف نیست جز تصور تشبیه روحانی به بنیصدر و مخالفت مرحوم دیالمه با اولین رئیسجمهوری ایران چه تشابهی میان خود و او طی تنها یک سال نمایندگی از خرداد ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۰ یافته؛ درحالیکه ۷ سال بعد از دکتر عبدالحمید دیالمه تازه به دنیا آمده است؟!
جدای این میتوان پرسید: بسیار خوب! ۹۴ تا ۱۴۰۰ از کفتان رفت. مگر از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ فرصت بازگشت به پیش از ۹۴ را در اختیار نداشتید؟! در آن زمان چرا باز مذاکره میکردند ولو به جای کلمۀ «برجام» از عبارت «خنثیسازی تحریمها» استفاده میشد. اگر قرار بر غنیسازی ۶۰ درصدی بود که حالا هم۴۰۰ کیلوگرم آن در اختیار است. اگر قرار بر امر دیگری بود و دوست داشتند ایران از معاهدۀعدم اشاعه خارج میشد و قدم در راه بیبرگشت میگذاشت آیا طرفهای مقابل مینشستند و تماشا میکردند؟! تازه اتفاقاً با فعالسازی ماشه میسرتر است. هرچند امیدواریم فعال نشود و تلاشهای دیپلماتیک به بار نشیند. اگر چه همه حق دارند نگران باشند و راهکار توصیه کنند ولی به قول حسن روحانی آنها که برجام را بد میدانستند قاعدتاً و اخلاقاً باید ساکت باشند!
پارادوکس تندروها و حسن روحانی؛ مگر نمیخواستید از شرّ برجام خلاص شویم؟!
نظر شما