7/22/2025 5:27:04 PM

ضربه‌های سهمگین سینمای الکن به تصویر قهرمانان ملی

سینمایی که زندگی شهیدان و قهرمانان وطن را بازآفرینی می‌کند، می‌تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای انتقال ارزش‌ها و پیش‌برد هویت ملی باشد. اما وقتی این آثار از استانداردهای تحقیق، فرم و کیفیت اجرایی فاصله می‌گیرند، نه‌تنها خدماتشان به قهرمانان ناکافی می‌شود، بلکه تصویر تاریخی و خاطره جمعی مردم را هم مخدوش می‌سازند. در ادامه از چند منظر به نقد این آسیب‌ها خواهم پرداخت.

تحریف و سانسور؛ بی‌احترامی به قهرمان و خانواده او

تقریباً تمام فیلم‌هایی که درباره شهدا ساخته شده، با تحریف و سانسور مواجه بوده‌اند. بخش‌هایی از زندگی یا شخصیت واقعی قهرمان حذف می‌شود تا روایت با قالب‌های از پیش‌تعیین‌شده حکومتی یا ارزشی همخوانی پیدا کند. نتیجه آن است که خانواده شهیدان پس از اکران، به اشتباهات و کاستی‌ها اعتراض می‌کنند و نبض روایت را غیرواقعی می‌یابند. این بی‌اعتنایی به دقت تاریخی و حقایق زندگی شهیدان، اولویت صداقت را فدای مطامع سیاسی و فرهنگی کرده و عزت خانواده‌ها را خدشه‌دار می‌کند.

فقدان پژوهش و دقت روایت؛ روایت خام و ناقص

بسیاری از فیلمنامه‌نویسان بدون مراجعه به اسناد، خاطرات زنده یا متخصصان تاریخ مقاومت، دست به نگارش سناریو می‌زنند. نتیجه آن‌که جزئیات مهمی از روند مبارزه، انگیزه‌ها و روحیات قهرمانان حذف یا تغییر می‌کند. وقتی خانواده یا هم‌رزمان شهیدان صحنه‌های فیلم را نگاه می‌کنند و خطاها را شناسایی می‌کنند، آن اثر نه‌تنها مشروعیت اجتماعی خود را از دست می‌دهد، بلکه موجب تردید مردم نسبت به صحت تاریخ‌نگاری سینمایی می‌شود.

انحراف به سوی منافع قدرت‌

هزینه‌های کلان ساخت فیلم‌های ملی معمولاً از سوی نهادها یا جریان‌های قدرت تأمین می‌شود. این حمایت مالی با فشارهای نامحسوس برای جا انداختن دیدگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیک همراه است. در نتیجه روایت اصل خود را از دست داده، از عدالت و واقع‌گرایی فاصله می‌گیرد و به ابزاری بدل می‌شود برای تبلیغات پنهان یا القاء پیام‌های از پیش‌تعیین‌شده. چنین رویکردی مخاطب را نه‌تنها همراه نمی‌کند، بلکه او را نسبت به هر تولیدی با مضمون ملی بدبین می‌سازد.

انتخاب ژانر و اقتباس بی‌مطالعه

در دهه‌های اخیر، گرایش به تولید آثار اکشن ـ رزمی یا جلوه‌های ویژه سنگین سبب شده تا سینمای ملی در ژانرهایی وارد شود که ظرفیت و تجهیزات مناسبی برای آن‌ها ندارد. ضعف لوکیشن، محدودیت تجهیزات فنی و نیمه‌پختگی توان هنری و انسانی ما، به چهره بی‌کیفیت و تقلیدی این آثار دامن می‌زند. به‌جای ادامه این روند، بهتر است به ژانرهایی بپردازیم که هنرمندان ایرانی در آن تخصص و سابقه درخشانی دارند؛ مثال روشنش فیلم‌های قصه‌محور و روان‌شناسانه یا درام‌های اجتماعی است که می‌توانند در بستر مبارزه و مقاومت، عمق شخصیتی و پیام انسانی را به‌خوبی منتقل کنند.

ضعف در فرم و خالی بودن از حس

نهایتاً مهم‌ترین ضربه را ضعف ساختاری و کمرنگ‌بودن تجربه سینمایی وارد می‌کند. فیلم‌ها مملو از دیالوگ‌های شعارزده، تدوین ناصاف، قاب‌بندی‌های ناشیانه و شخصیت‌پردازی سطحی‌اند. این خلأ فرم و زیبایی‌پردازی، اتصال احساسی مخاطب به قهرمان را در هم می‌شکند و تماشاگر را از خود دور می‌کند. وقتی یک داستان شهیدمحور قادر نیست اندکی همدلی یا شور ایثار را برانگیزد، تنها اثری که می‌آفریند، خستگی و بی‌اعتمادی است.

سقوط سینمای دفاع مقدس

ترکیب این ضعف‌ها هر سال ما را شاهد ریزش مخاطب و انتقادهای پی‌درپی خانواده‌ها و منتقدان می‌کند. دستگاه‌های فرهنگی و سینمایی با بودجه‌های میلیاردی، به‌جای آباد کردن خاکریز ارزش‌ها، به تخریب یاد و خاطره قهرمانان می‌پردازند. علاوه بر خدشه بر تصویر شهید، سرمایه اجتماعی کشور نیز از دست می‌رود و جشنواره‌ها و مناسبت‌های داخلی، با تقدیر از همین آثاری که فرسنگ‌ها با استاندارد فاصله دارند، مشروعیت‌شان را زیر سؤال می‌برند.

ساخت فیلم درباره شهدا «توفیق» می‌خواهد. این نعمتی است که با دقت در پژوهش، احترام به حیات داستان، استقلال فرم و درک دقیق توان فنی می‌توان آن را به دست آورد. اگر این عوامل فراهم نباشد، حاصل جز «ننگ دروغ‌گویی و نا کارآمدی» نیست. تقدیرات خودجوش و جوایز داخلی زمانی ارزشمندند که با صداقت، کیفیت و پایداری هنری همراه باشند، در غیر این صورت، برابری خواهند داشت با نکوهش‌ها و انتقادات نظارتی و همه سویه اعتبار جشنواره‌ها و منتقدان را لگدمال خواهند کرد.

اصلاحات بیش از هر زمانی ضروری است

پیرو عبور کشورمان از جنگ ۱۲ روزه با چند قدرت جهانی، تجربه تلخ فقدان فرماندهان بزرگ و شکل‌گیری نیازهای تازه برای خلق آثار هنری، دقت و بازنگری رویه‌های کنونی بیش از پیش حیاتی است. اگر اصلاح سیاست‌گذاری‌ها صورت نپذیرد، در نبرد زیبایی‌شناختی و یادمانی که ظاهراً فاتح آنیم، در مدار تاریخ، شکست خورده محسوب خواهیم شد.

با توجه به اهمیت روایت درست، یکی باید در سیاست‌گذاری‌های سینمایی تحول ایجاد کند؛ به پژوهش تاریخی بها دهد، استقلال فرم را حفظ کند، از تخصص در ژانرهای بومی بهره گیرد و به کیفیت فنی اولویت دهد. تنها در این صورت است که سینمای ملی می‌تواند حق شهیدان را ادا کرده و در ذهن و قلب آیندگان فاتح واقعی باشد.


ضربه‌های سهمگین سینمای الکن به تصویر قهرمانان ملی

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی