7/6/2025 10:28:43 PM

اروپای بزدل، جایگاهش را در ایران از دست داده است

پاتریک وینتور سردبیر دیپلماتیک گاردین در یادداشتی به تنزل جایگاه اروپا در مناسبات ایران و آمریکا پرداخته است. او نوشته :

روز سه‌شنبه، کاجا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، آخرین مقام ارشد اروپایی بود که با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، تماس گرفت و پیشنهاد داد که نقش تسهیل‌گر را ایفا کند.

اما ایران که با حمایت بزدلانه اروپایی‌ها از حملات هوایی اسرائیل و آمریکا که منجر به کشته شدن بیش از ۹۳۰ نفر و زخمی شدن حدود ۵۰۰۰ نفر شد، مواجه است، اعتماد زیادی به توانایی این قاره برای تأثیرگذاری بر کاخ سفید ندارد.

برای اروپا، این نشان دهنده‌ی لغزش آهسته به سمت بی‌اهمیتی است. سه قدرت اصلی اروپایی که با نام E3 شناخته می‌شوند - فرانسه، آلمان و بریتانیا - زمانی ارکان کلیدی دیپلماسی ایران بودند و نقش محوری در میانجیگری توافق هسته‌ای ایران داشتند که در کنار اتحادیه اروپا، ایالات متحده، چین، روسیه و ایران در سال ۲۰۱۵ امضا کردند.

اروپا در استراتژی مذاکره اخیر ایالات متحده با ایران، به رهبری استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه، سهم کمی داشت و کمی بیش از یک ساعت قبل از حملات اسرائیل و آمریکا، به آنها خبر داده شد. تنها جلسه‌ای که وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی در جریان بحران با دیپلمات‌های ایرانی در ژنو در 20 ژوئن برگزار کردند، شکست خورد و پس از آن حملات ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفت. در این میان فرانسه هم ادعا کرد که به اسرائیل در دفع پهپادهای ایرانی کمک کرده است. ترامپ پس از آن با صدای بلند گفت: «ایران نمی‌خواهد با اروپا صحبت کند. آنها می‌خواهند با ما صحبت کنند. اروپا نمی‌تواند در این مورد کمکی کند.»

از دیدگاه ایران، اروپا مدت‌هاست که یک شریک مذاکره ناامیدکننده بوده و بارها در نشان دادن هرگونه استقلال از ایالات متحده شکست خورده است. هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هسته‌ای خارج کرد، سه کشور اروپایی (E3) در بیانیه‌ای مشترک که توسط رهبران وقت آن زمان، آنگلا مرکل، ترزا می و مکرون، صادر شد، این اقدام را محکوم کردند. اما هیچ اقدام موثری برای دنبال کردن یک استراتژی مستقل برای لغو تحریم‌های اروپا علیه ایران، همانطور که وعده داده بود، انجام ندادند. ترس از اینکه شرکت‌های اروپایی که با ایران تجارت می‌کنند تحت تحریم‌های ایالات متحده قرار گیرند، آنها را بزدل کرده بود.

در آغاز دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، سه کشور اروپایی به علاوه کالاس دوباره تلاش کردند با برگزاری سه جلسه بی‌سروصدا با مذاکره‌کنندگان ایرانی، خود را وارد این روند کنند. اما عراقچی در مورد مذاکرات خود با اروپایی‌ها به گاردین گفت: «شاید ما با افراد اشتباهی صحبت می‌کنیم.» پس از آنکه ترامپ اعلام کرد که مایل به گفتگوی دوجانبه با ایران است و در مورد حق تهران برای غنی‌سازی اورانیوم انعطاف‌پذیری نشان داد، ایران اروپا را کنار گذاشت.

ایران معتقد است که اروپا یا از روی ساده‌لوحی یا با همدستی، با ارائه طرح استیضاح به هیئت بازرسان هسته‌ای سازمان ملل، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در باز کردن راه برای حمله اسرائیل نقش داشته است.

دیپلمات‌های اروپایی اصرار دارند که طرح انتقاد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ضروری بوده و به دلیل ذخایر رو به افزایش اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا که هیچ کاربرد احتمالی در برنامه هسته‌ای غیرنظامی ندارد، آنها چاره دیگری نداشتند. اروپا همچنان امیدوار بود که مذاکرات بین ایالات متحده و ایران، با میانجیگری عمان، به ثمر بنشیند و پیش‌بینی نمی‌کرد که ایالات متحده به اسرائیل چراغ سبز حمله نشان دهد.

از زمان حملات اسرائیل، وحدت اروپا بیش از پیش متزلزل شده است. بریتانیا تا حد زیادی ابهام را ترجیح داده است، اما از آنچه وزرا نگفتند، مشخص بود که توصیه حقوقی دولت این بوده که حمله اسرائیل را نمی‌توان به عنوان یک اقدام دفاع از خود تحت منشور سازمان ملل توجیه کرد. فرانسه آشکارا اظهار داشت که این حمله غیرقانونی بوده است.

در مقابل، آلمان از تمام کارهایی که اسرائیل انجام داده است، حمایت کرد. در اجلاس گروه هفت در اواسط ژوئن، صدراعظم، فریدریش مرتس، گفت: «این کار کثیفی است که اسرائیل برای همه ما انجام می‌دهد.»

چنین اظهاراتی باعث شده است که دیپلمات‌های ایرانی در مورد معیارهای دوگانه اروپا در مورد تقدس قوانین بین‌المللی ابراز تردید کنند.

در مقابل، انریکه مورا، مسئول امور ایران در اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۵ تا اوایل ۲۰۲۵، مقاله‌ای تند نوشته است که در آن می‌گوید اسرائیل دیپلماسی هسته‌ای را از بین برده است و دانش هسته‌ای ایران را نمی‌توان از بین برد.

او نوشت: «اگر ایران اکنون نظامی‌سازی قابلیت‌های هسته‌ای خود را انتخاب کند، اگر اکنون تصمیم به حرکت به سمت بمب بگیرد، این کار را با پیروی از یک منطق استراتژیک روشن انجام خواهد داد: هیچ‌کس پایتخت یک کشور مسلح به سلاح هسته‌ای را بمباران نمی‌کند. ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵، ممکن است در تاریخ نه به عنوان روزی که برنامه هسته‌ای ایران نابود شد، بلکه به عنوان روزی که یک ایران هسته‌ای به طور برگشت‌ناپذیری متولد شد، ثبت شود.»

اروپا می‌تواند استراتژی‌های مختلفی را دنبال کند. اروپا می‌تواند مانند آلمان به ایران نشان دهد که هیچ تفاوتی بین سه کشور اروپایی و اسرائیل وجود ندارد و ادعا کند که ایران فقط می‌تواند یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی داشته باشد که غنی‌سازی داخلی اورانیوم را شامل نمی‌شود. اروپا می‌تواند با اعمال مجدد تحریم‌ها به پیش برود و امیدوار باشد که ایران تسلیم شود.

از طرف دیگر، اروپا می‌تواند از مصالحه‌ای حمایت کند که تهران بتواند آن را بپذیرد. اما هر چه هست اروپا حالا آخرین فرصت را دارد تا به ایجاد چیزی پایدار در منطقه کمک کند.


اروپای بزدل، جایگاهش را در ایران از دست داده است

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی