کمدی شاه و بیبی؛ دلیل خیالپردازی اسرائیل برای بازگرداندن رضا پهلوی چیست؟ | آدم اسرائیل در ایران!
خاورمیانه، منطقهای است که تاریخ در آن به ندرت دقیقاً تکرار میشود، اما اغلب به شیوههایی که تراژیک و پوچ هستند، شکلبندی میشود. این موضوع در هیچ کجا به اندازه کمپین فعلی اسرائیل علیه ایران آشکار نیست .
کمپینی که در پس اهداف اعلام شده خود برای از بین بردن قابلیتهای هستهای و دفاعی ایران، خیالپردازیهای عمیقتر و عجیبتری را در خود جای داده است: امید به اینکه سرنگونی حکومت بتواند یک دولت دوست تحت رهبری رضا پهلوی، پسر تبعیدی آخرین شاه ایران، را روی کار آورد. آنقدر پوچ که شاید حتی راه را برای بازگشت سلطنت هموار کند!
این سیاستی نیست که رسماً در اورشلیم یا واشنگتن اعلام شده باشد، اما در پسزمینه اقدامات اسرائیل و درخواستهای آشکار آن از ایرانیان برای «ایستادگی» در برابر نظام جمهوری اسلامی، وجود دارد. در آوریل ۲۰۲۳، رضا پهلوی در اسرائیل مهمان بنیامین نتانیاهو، نخست وزی و اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهور، بود.
در طول این سفر که با دقت هم طراحی شده بود، او در دیوار ندبه نماز خواند ، در حالی که از رفتن به مسجد الاقصی درست بالای آن اجتناب کرد و هیچ تلاشی برای ملاقات با رهبران فلسطینی نکرد. تحلیلی از مرکز امنیت و امور خارجه اورشلیم، وجود دارد که این سفر را پیامی مبنی بر به رسمیت شناختن رضا پهلوی توسط اسرائیل به عنوان «رهبر اصلی اپوزیسیون ایران» میداند!
چهرههایی مانند گیلا گاملیل، وزیر سابق اطلاعات در اسرائیل، آشکارا خواستار نظام ایران رژیم شدهاند و سال گذشته حتی اعلام کردند که «پنجرهای برای سرنگونی حکومت ایران باز شده است».
از طنز ماجرا نمیتوان به سادگی عبور کرد. چرا که این مداخله خارجی بود که زمینه را برای دشمنی فعلی فراهم کرد. در سال ۱۹۵۳، کودتایی از سوی سیا/امآی۶، محمد مصدق ، آخرین رهبر منتخب دموکراتیک ایران، را سرنگون کرد. در حالی که این توطئه با ملی کردن شرکت نفت ایران و انگلیس که تحت کنترل بریتانیا بود، کلید خورد، ایالات متحده از روی ترس و وحشت جنگ سرد به این جریان پیوست، زیرا بیم آن را داشت که این بحران به حزب کمونیست قدرتمند ایران اجازه دهد قدرت را به دست گیرد و کشور را با اتحاد جماهیر شوروی متحد کند.
این کودتا شاه را دوباره به قدرت رساند، که حکومت استبدادی و وابستگیاش به غرب ترکیبی قوی از احساسات ضد امپریالیستی و شور مذهبی را به وجود آورده بود.
انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، به شیوه خود، واکنشی با تأخیر به همان کودتای ۱۹۵۳ بود، ادعای حاکمیت ملی بر منافع خارجی. اکنون، به نظر میرسد اسرائیل و ایالات متحده معتقدند که یک مداخله جدید با حمایت خارجی میتواند راه حل مشکلی باشد که مداخله قبلی به ایجاد آن کمک کرد.
از ۱۲ ژوئن، عملیات نظامی اسرائیل فراتر از هدف قرار دادن تأسیسات هستهای رفته است. حملاتی به مؤسسات دولتی و مقر تلویزیون دولتی انجام شده است. اسرائیل در نمادینترین حمله خود تاکنون، زندان اوین را نیز هدف قرار داده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، آشکارا این درگیری را به عنوان مسیری برای آزادی ایرانیان توصیف کرده بود: «همانطور که به هدف خود دست مییابیم، راه را برای شما نیز هموار میکنیم تا به آزادی خود برسید!»
با وجود همه صحبتها در مورد تغییر حکومت، هنوز اطلاعات کمی در مورد اینکه چه چیزی یا چه کسی باید در مرحله بعدی قرار گیرد، وجود دارد. مقامات اسرائیلی علناً اصرار دارند که مردم ایران رهبران خود را انتخاب خواهند کرد. با این حال، میزان استقبال عمومی آنها از ولیعهد تبعیدی ایران، داستان متفاوتی را روایت میکند.
رضا پهلوی دههها صرف ایجاد تصویری از خود به عنوان یک دولتمرد دموکراتیک کرده است. او در مصاحبهها از آیندهای صحبت میکند که با یک همهپرسی مردمی تعیین میشود و با پیشنهادهایی مانند یک طرح گذار ۱۰۰روزه پشتیبانی میشود. مایه خوشحالی اسرائیل است که همسویی او فراتر از نمادگرایی، به هسته تفکر استراتژیک اسرائیل گسترش مییابد.
او در سفر خود به تلآویو در سال ۲۰۲۳، منطق اصلی حملات فعلی اسرائیل علیه ایران را بیان کرد، مذاکرات هستهای را «اتلاف وقت» خواند و اصرار داشت که «سریعترین راه برای از بین بردن همه تهدیدها» سرمایهگذاری روی جایگزینی برای خود نظام است.
علاوه بر این، او آیندهای را تصور میکند که ریشه در چیزی دارد که او «توافقنامههای کوروش» مینامد، احیای «دوستی باستانی» بین مردم ایران و یهود حتی با اقداماتی شخصی مانند ازدواج اخیر دخترش با یک تاجر یهودی-آمریکایی!
اما این دیدگاه، هر چقدر هم که در واشنگتن دی سی و اورشلیم قانعکننده باشد، کاملا از واقعیتهای جامعه ایران جداست. برای بسیاری از منتقدان، حتی در میان اپوزیسیون پراکنده ، این پیام دموکراتیک یک استراتژی حسابشده برای احیای وجهه سلطنت و قرار دادن پهلوی به عنوان تنها جانشین مناسب است.
دیدارهای پرسروصدای او با رهبران خارجی - به ویژه در اسرائیل - و درخواستهایش برای حمایت غرب، تلقی میشود. نه به عنوان تدبیری برای دموکراسی آینده، بلکه به عنوان تلاشهایی برای جلب حمایت خارجی برای بازگشت خودش به قدرت.
نام پهلوی برای بسیاری با خاطرات شکنجهگاههای ساواک ، فساد گسترده و وابستگی به قدرتهای خارجی برای بقا، لکهدار شده است. سلطنتی که اسرائیل به احیای آن اشاره میکند، نه تنها در سال ۱۹۷۹ سرنگون شد، بلکه توسط ائتلاف قدرتمندی از اسلامگرایان، چپگرایان و ملیگرایان که علیه سرکوب شاه متحد شده بودند، به طور فعال رد شد. این میراث طرد مردمی، امروزه به شدت محبوبیت رضا پهلوی را کاهش میدهد.
بر خلاف مقالات منتشر شده در رسانههای اسرائیلی باید بدانیم پهلوی از حمایت آشکار کمی در داخل کشور برخوردار است، چرا که بسیاری جنبش او را «فرصتطلبانه» و «جدا از مردم ایران» میدانند.
برای اسرائیل تصور نتیجهای متفاوت در ایران، نادیده گرفتن تلخترین حقایق منطقه است. آنها در دو دهه گذشته درس تلخی آموختهاند که تغییر رژیم تحمیلی خارجی، متحدان مطیع به بار نمیآورد، بلکه خلأهایی را پر میکند که توسط افراطگرایان، جنگهای نیابتی و فجایع انسانی پر میشوند.
همین درس دردناک بود که کشورهای عربی خلیج فارس را به سمت دیپلماسی با رقبای سابق مانند ایران سوق داد.
امید اسرائیل به اینکه حملات هوایی و ترورها «شرایط را برای» تغییر حکومت در ایران فراهم میکند، نه تنها غیرتاریخی است، بلکه خطرناک نیز هست. حتی در میان اپوزیسیون ایران، تردید عمیقی در مورد مداخله خارجی وجود دارد. همانطور که فعالان سیاسی بیرون از ایران به رسانههای غربی گفتهاند آنها یک «دولت ساختگی» یا یک رژیم جدید تحمیل شده توسط بیگانگان را نمیخواهند.
علاوه بر این، این خیال که حکومت جانشین در تهران ذاتاً با اسرائیل دوستانه خواهد بود، سوءظن عمیقی را که در طول دههها درگیری، تبلیغات و خصومت ریشه دوانده و اکنون با مداخله آشکار خارجی تقویت میشود، نادیده میگیرد. حتی رضا پهلوی، اگر به نحوی به قدرت برسد، احتمالاً با فشار زیادی برای فاصله گرفتن از هرگونه برداشتی مبنی بر «آدم اسرائیل در ایران» بودن مواجه خواهد شد.
کارزار اسرائیل نمیتواند یک ایران جدید و دوست را از خاکستر بیرون بکشد، به ویژه با حمایت از جانشینی از یک سلسله سقوط کرده که ایرانیان مدتهاست آن را رد کردهاند.
کمدی شاه و بیبی؛ دلیل خیالپردازی اسرائیل برای بازگرداندن رضا پهلوی چیست؟ | آدم اسرائیل در ایران!
نظر شما