در ادامه این گزارش آمدهاست: پس از پنج دور مذاکرات غیرمستقیم، کاخ سفید خواستار محدودیتهای سختگیرانهای بر برنامه هستهای ایران شده بود که از نظر مقامات ایرانی، در واقع به معنای تسلیم بود. این موضوع، خاطرات تلخ تحقیرهای گذشته را که همچنان در روان ایرانیان طنینانداز است، زنده کرد و بر تصمیمگیریها برای انعطافپذیری یا مقاومت تأثیر گذاشت.
ایران مخالفت کرد اما واشنگتن درخواست خود برای تسلیم را صبح یکشنبه تقویت کرد، زمانی که بمبافکنهای B-۲ و زیردریاییهای آمریکایی به کارزار اسرائیل پیوستند. ترامپ گفت که آنها سه سایت هستهای مهم ایران را «نابود» کردهاند. او سپس تنش را بیشتر کرد و گفت: «استفاده از اصطلاح تغییر رژیم از نظر سیاسی درست نیست، اما اگر رژیم کنونی ایران نتواند ایران را دوباره بزرگ کند، چرا نباید تغییر رژیم رخ دهد؟ MIGA!!» ترامپ این جملات را در کانال رسانه اجتماعی خود، Truth Social، نوشت.
اگر استراتژیستهای واشنگتن و تلآویو محاسبه کرده بودند که حملات هوایی فشار غیرقابلمقاومتی بر مقامات ایران وارد خواهد کرد، برخی تحلیلگران ایرانی میگویند که در روزهای اخیر، احساسات ملیگرایانه بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. آنها میافزایند که این امر تا حد زیادی به شیوه آمرانه و لحن تحقیرآمیز ترامپ مربوط میشود، که باعث میشود ملت سربلند آنها حتی کمتر به سازش تمایل نشان دهد.
«حسن احمدیان» استادیار مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا در دانشگاه تهران، میگوید: «این یک اثر اتحاد حول پرچم دارد. روان ایرانیان وقتی با تهاجم به کشور یا تحمیلی از نوع آنچه ترامپ دربارهاش صحبت میکند مواجه میشود، بسیار آشوبزده میشود.»
اگر استراتژیستهای واشنگتن و تلآویو محاسبه کرده بودند که حملات هوایی فشار غیرقابلمقاومتی بر مقامات ایران وارد خواهد کرد، برخی تحلیلگران ایرانی میگویند که در روزهای اخیر، احساسات ملیگرایانه بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. آنها میافزایند که این امر تا حد زیادی به شیوه آمرانه و لحن تحقیرآمیز ترامپ مربوط میشود، که باعث میشود ملت سربلند آنها حتی کمتر به سازش تمایل نشان دهد.
دکتر احمدیان میگوید از واکنشها به حملات آمریکا و اسرائیل – و به حملات تلافیجویانه ایران با موشکهای بالستیک علیه اسرائیل – در میان نسل Z ایرانی که معمولاً به سیاست یا جمهوری اسلامی توجهی ندارند، شگفتزده شده است. یکی از نمونهها، پیام ویدیویی یک زن جوان به رهبر انقلاب، آیتالله علی خامنهای، است. او «مفتخر» است که در ایران متولد شده و میگوید: «از شما التماس میکنم، لطفاً عقبنشینی نکنید. به هیچ وجه تسلیم نشوید.»
دکتر احمدیان میگوید: «میشنوید که این نسل به شیوهای بسیار ملیگرایانه درباره سیاست صحبت میکنند. ممکن است چیزهای زیادی را اینجا دوست نداشته باشند. اما به نظر میرسد که ترامپ یک بخش بسیار حساس در روان جامعه ایرانی را لمس کرده است.»
یکی از دلایل این واکنشها، باور عمومی در ایران است که «حمله بدون تحریک به کشورشان» بود؛ این سخنان ولی نصر، استاد مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته جانز هاپکینز است.
در واقع، ایران در گذشته تحت فشار سیاسی و تحریمها سازشهایی کرده است، مانند مذاکرات هستهای در دوره اوباما که به توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران با قدرتهای جهانی منجر شد. آن توافق سالها با حس احترام متقابل با دقت مذاکره شد و آنچه ایران «حق» خود برای غنیسازی اورانیوم تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای مینامید، حفظ کرد.
آقای ترامپ در سال ۲۰۱۸، آمریکا را از آن توافق خارج کرد، که در نهایت زنجیرهای از رویدادها را به راه انداخت که به کارزار بمباران کنونی آمریکا و اسرائیل منجر شده است.
پروفسور نصر میگوید: «ایرانیان به شدت ملیگرا هستند. حتی اگر این رژیم را دوست نداشته باشند ... این باور که این حمله ناعادلانه بود و به زودی ایران را کوچکتر خواهد کرد، برای سالها ملیگرایی ایرانی را آزار خواهد داد.»
او، نویسنده کتاب «استراتژی بزرگ ایران: تاریخ سیاسی»، میگوید: «حس درونیام این است که هیچ دولتی نمیتواند با پذیرش تسلیم بیقیدوشرط دوام بیاورد. مردم ایران ممکن است برای مدتی خوشحال شوند که به حالت عادی بازمیگردند. اما فکر میکنم خشم نهفتهای آنجا خواهد بود.»
تاریخ ایران پر است از نمونههایی که در مدارس تدریس میشود، از اینکه چگونه بقایای امپراتوری پارسی در معاهدات فاجعهبار پادشاهان پارسی با قدرتهای امپریالیستی مانند روسیه و بریتانیا تکهتکه شد. تجربه مدرن ایرانیان با «تسلیم»، که در آگاهی ملی، بهویژه در میان حامیان رژیم، حک شده است، به دهه اول انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد.
وقتی صدام حسین، رئیسجمهور عراق، در سال ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد، جنگی وحشیانه با سبک جنگ جهانی اول، تبادل موشکهای بالستیک و استفاده نهایی عراق از سلاحهای شیمیایی را آغاز کرد که صدها هزار نفر را کشت. ایران در نهایت نیروهای عراقی را عقب راند، در آنچه «جنگ تحمیلی» نامید. اما جمهوری اسلامی تازه تأسیس سپس به حمله ادامه داد. در آن روزها، آبی که از فواره گورستان وسیع جنوب تهران فوران میکرد، به رنگ قرمز بود تا به خون شهدای ایران ادای احترام کند.
دکتر احمدیان میگوید وضعیت امروز کاملاً مشابه معضل ایران در سال ۱۹۸۸ نیست، اگرچه تمایل به حفظ غرور ملی و اجتناب از تسلیم یک نخ مشترک است.
«نکته مهم این است که ایران دانش هستهای را کسب کرده است، و در هر سناریوی آینده، ایران فناوری هستهای خود را بازسازی خواهد کرد. در نتیجه، این حمله به تسلیم ایران منجر نخواهد شد.»او میگوید: «در سال ۱۹۸۸، جامعه پس از هشت سال جنگ، دیگر خسته بود. این درگیری کنونی تازه شروع شده است. دولت تحت فشار است، اما ما مورد حمله قرار گرفتهایم. ایران در حال واکنش به یک تجاوز است. این اصل در جامعه بسیار بازتاب دارد.»
در مورد «جام زهر» اصطلاحی که میتواند به معنای تسلیم بی قید و شرط ایران باشد، دکتر احمدیان میگوید: «در این مقطع، هیچکس حاضر به نوشیدن آن نیست و این فقط برای ایران نیست، برای هر کشوری صدق میکند. مورد حمله قرار میگیرید، سپس از شما خواسته میشود مذاکره کنید، تسلیم شوید. این اتفاق نخواهد افتاد.»
نویسنده این گزارش در ادامه ادعا میکند برخی پیشنهاد میکنند که دولت ایران ممکن است با توجه به خسارات ناشی از حملات بمباران اسرائیل و آمریکا، ترور رهبران نظامی کلیدی و دانشمندان هستهای، و هدف قرار گرفتن سایتهای هستهای ایران، انعطاف هایی از خود نشان دهد. اما این نظر به هیچ وجه در ایران عمومی نیست. برای برخی، میزان خسارت بمباران بیربط است.
یک حسابدار شاغل در تهران که نخواست نامش را بگوید، میگوید: «نکته مهم این است که ایران دانش هستهای را کسب کرده است، و در هر سناریوی آینده، ایران فناوری هستهای خود را بازسازی خواهد کرد. در نتیجه، این حمله به تسلیم ایران منجر نخواهد شد.»
پشت پرده اتحاد ایرانیان پس از حمله اسرائیل
نظر شما