صد رحمت به کفن دزد اولی
پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»
پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.»
کاربرد ضرب المثل صد رحمت به کفن دزد اولی
کنایه از این که شخص یا گروه پلیدی رفته و شخص یا گروه پلیدتری جای او را گرفته است.
مثال:
همه ی مردم از اینکه قدرت از دست آن دارودسته ی فاسد بیرون آمده خوشحال بودند، اما کم نبودند کسانی که بعد از مدت کوتاهی گفتند صدرحمت به کفن دزدهای اولی.
داستان ضرب المثل صد رحمت به کفن دزد اولی
نظر شما