رای الیوم نوشت: مارکو روبیو افزود: «ارزیابی‌های اطلاعاتی آمریکا تأیید می‌کند که با توجه به چالش‌هایی که دولت انتقالی با آن مواجه است، ممکن است هفته‌ها، نه ماه‌ها، با فروپاشی احتمالی و یک جنگ داخلی تمام‌عیار با ابعاد ویرانگر که عملاً منجر به تجزیه این کشور شود، فاصله داشته باشد.»

عبدالباری عطوان با اشاره به این موضوع در مطلبی آورده است: این ارزیابی از سوی وزیری است که بیش از هرکس دیگری به دونالد ترامپ نزدیک است و باید به شدت جدی گرفته شود زیرا از معدود افرادی است که در جریان گزاارش­های اطلاعاتی آمریکا متشکل از بیش از هفده نهاد قرار می­گیرند و حاوی اطلاعات دقیقی است که عوامل این نهادها گردآوری، وکارشناسان سراسر جهان به تحلیل آنها اقدام می کنند و تمرکز در آنها روی خاورمیانه است.

از سوی دیگر اظهارات دو روز پیش رابرت فورد سفیر سابق آمریکا در سوریه درباره ابومحمد الجولانی(احمد الشرع) مبنی بر اینکه از سوی یک موسسه انگلیسی مامور بیرون کشیدن او از دنیای تروریسم به دنیای سیاست بوده، فاش می کند که در اتاق های تاریک لندن و واشنگتن و آنکارا و دیگر پایتخت ها نقشه هایی برای دمشق و سوریه تدارک دیده شده و ساخته و پرداخته شده بود.

این اعتراف تایید می کند که آمریکا و انگلیس و ترکیه بودند که پشت عملیات رساندن الشرع و هیئت تحریر الشام به قدرت در دمشق آن هم در چارچوب طرحی با مشارکت شماری از کشورهای عربی قرار داشتند و همین موضوع بی تفاوتی دولت جدید سوریه نسبت به کابینه رژیم اشغالگر و عدم مقاومت با اشغال بیشتر مناطق جنوب سوریه توسط این رژیم را تفسیر می کند.

سه منبع سوری و بین المللی در گفت و گو با خبرگزاری رویترز تایید کردندکه رهبری سوریه به ریاست الشرع با تحویل اسناد مربوط به ایلی کوهن جاسوس اسرائیلی موافقت کرد و به دونالد ترامپ که در ریاض با او دیدار کرد، حسن نیت نشان داد و تایید کرد که دولت جدید سوریه با عادی سازی روابط با اسرائیل موافق است.

جنگ داخلی یا انقلاب معکوس به شش دلیل زیر وارد است:

اول: شکست دولت جدید در معرفی خود به عنوان دولت و رژیمی که نماینده اکثریت قریب به اتفاق سوری‌ها است.

دوم: ناتوانی دولت جدید سوریه برای تامین حمایت امنیتی از همه شهروندانش و شاید کشتارهایی که در مناطق ساحل شمالی سورریه و جنوب سوریه رخ دادیکی از دلایل قاطع در این زمینه باشد.

سوم: وجود گروههای افراطی از ملیت های مختلف که تعدادشان به بیش از هفده گروه می رسد و تلاش برای ادغام آنها در ارتش رسمی جدید سوریه بدون دست برداشتن از عقاید به شدت افراطی خود که این موضوع می تواند به سردرد مزمن و درگیری تبدیل شود.

چهارم: نادیده گرفتن جنبش ها و گروههای مخالف سوری نظیر ارتش آزاد، ائتلاف ملی سوریه، اخوان المسلمین و دور کردن آنها از پست های کلیدی .

پنجم: تسریع در تن دادن به شروط آمریکا و فشارهای اسرائیل برای ورود به فرایند عادی سازی روابط با اسرائیل .

ششم: فراهم کردن زمینه مساعد برای انقلاب معکوس از طریق انحلال ارتش سوریه که به هیچ وجه در دفاع از دمشق و در همبستگی با رژیم سابق نجنگید. همچنین اخراج بیشتر عناصر سرویس های امنیتی که به بیش از ۱۵۰ هزار نفر می رسیدند. اخراج ۲۰۰ هزار نفر از کارمندان دولت به بهانه وفاداری به رژیم سابق را نیز باید در نظر گرفت. همه اینها به این معنا است که تقریبا یک میلیون نفر با بیکاری،گرسنگی و عدم وفاداری مواجهند و همین موضوع می تواند آنها را به سمت انتخاب سنگر دیگر در برابر دولت فعلی برای انتقام سوق دهد.

برخی ممکن است «به حق» استدلال کنند که دولت جدید بیش از شش ماه در قدرت نبوده و زمان یا منابع لازم برای ایجاد یک ارتش قوی و نهادهای دولتی مستحکم را نداشته است. با این حال، این بهانه‌ای بیش نیست. زمان در علوم سیاسی شمشیری تعیین‌کننده است و فرض بر این است که قدرت‌های بزرگ غربی و ثروتمند منطقه‌ای از این دولت حمایت می‌کنند.

سوریه جنگل سلاح در محیطی داغ و قابل انفجار است و بیشتر اینهایی که به خیابان پرت شدند بویژه آن عناصر نظامی و امنیتی، سلاح خود را تحویل نداده اند و برای حمل و استفاده از آن به آموزش نیاز ندارند. علاوه بر این، بیشتر اینها در بطن سکولاریسم، اصول ملی گرایی عربی، ارزش های همزیستی و دوری از افراط گرایی مذهبی و قومی و ایمان به اینکه اسرائیل دشمن است، تربیت یافته اند و آزادی کامل فلسطین و عدم عادی سازی روابط با دشمن را دکترین سوریه می دانند که بر همه دکترین های دیگر اولویت دارد.

در پایان باید گفت بدون شک روبیو نمی توانسته این هشدارها را بدون اطلاعات موثق مطرح کند.