ترامپ دو دوره ریاست جمهوری خود را با سفر به عربستان آغاز کرد و با این کار سنت همیشگی رؤسای جمهور آمریکا در انتخاب بریتانیا یا کانادا به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی را شکست.
در شرایطی که اقتصاد جهانی دچار رکود و کمبود سرمایهگذاری شده، منابع مالی و بازارهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، برای ترامپ جذابیتی ویژه دارند. «استیو ویتکاف»، نماینده ویژه ایالات متحده در امور خاورمیانه به صراحت گفت: اهمیت منطقه خلیج فارس برای آمریکا احتمالاً بیش از اروپا است.
در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، کشورهای حاشیه خلیج فارس عملاً به «دستگاههای خودپرداز» آمریکا تبدیل شده بودند و این بار نیز سفر او به خاورمیانه، طبق انتظار، دستاوردهای مالی هنگفتی به همراه داشت. طبق بیانیه کاخ سفید، ترامپ در عربستان موفق به جذب ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری شد که در این میان، قرارداد تاریخی فروش تسلیحات به ارزش نزدیک به ۱۴۲ میلیارد دلار بزرگترین مورد به شمار میرود.
«محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان نیز در یک نشست سرمایهگذاری وعده داد که سرمایهگذاری در ایالات متحده را به ۱ تریلیون دلار افزایش خواهد داد. همچنین، آمریکا و قطر قراردادهایی به ارزش بیش از ۲۴۳.۵ میلیارد دلار امضا کردند که شامل خرید هواپیماهای مسافربری بوئینگ و پهپادهای مسلح میشود. علاوه بر این، امارات متعهد شد ۱.۴ تریلیون دلار را در زمینههای هوش مصنوعی، نیمهرساناها، انرژی و تولیدات صنعتی در طول دهه آینده در آمریکا سرمایهگذاری کند.
با وجود موفقیتهای اقتصادی، ترامپ در زمینههای سیاسی و امنیتی دستاوردهای چندانی نداشت. از زمان کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه و تمرکز بر رقابت با قدرتهای بزرگ، دولت ایالات متحده به طور فزایندهای بر متحدان خود در منطقه فشار آورده است - چه با درخواست همکاری در تحریم روسیه، چه با ایجاد موانع برای همکاریهای منطقهای با چین. با این حال، این تلاشها تاکنون نتیجهای به همراه نداشته و نشان داده که آمریکا قادر به متوقف کردن روند استقلال راهبردی و چندجانبهگرایی دیپلماتیک کشورهای خاورمیانه نیست.
به عنوان مثال، عربستان سعودی که مهمترین شریک ترامپ در این سفر بود، اکنون با ولیعهدی مواجه است که نسبت به هشت سال پیش بسیار بااعتمادبهنفستر شده است.
ریاض هرچند به روابط راهبردی با آمریکا اهمیت میدهد، اما سیاست خارجی چندجانبه خود را تغییر نخواهد داد. پیوستن به سازوکار «بریکس»، آشتی تاریخی با ایران و میانجیگری بین روسیه و اوکراین... اینها نشاندهنده موفقیتهای چندجانبه عربستان در سیاست خارجی است و نمیتواند به خاطر یک سفر رئیس جمهور آمریکا رویکرد خود را تغییر دهد.
تفاوت عمده سفر امسال ترامپ با سفر ۲۰۱۷ او این بود که او اسرائیل را که متحد اصلی آمریکا در منطقه است، دور زد. گزارشهای رسانهای نشان میدهد که ترامپ و «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل، در موضوعات کلیدی اختلاف نظر داشتهاند. از آغاز مذاکرات هستهای با ایران گرفته تا مذاکرات مستقیم با حماس برای آزادی گروگان دوتابعیتی آمریکایی-اسرائیلی، ترامپ چندین بار بدون مشورت با نتانیاهو عمل کرده است. علاوه بر این، اعلام ناگهانی آتشبس با حوثیهای یمن و ابراز آمادگی برای ارائه فناوری هستهای غیرنظامی به عربستان حتی بدون عادیسازی روابط با اسرائیل باعث شگفتی، ناامیدی و نگرانی تل آویو شده است. به عقیده تحلیلگران سیاست خارجی دولت ترامپ بیش از آنکه بر پایه ملاحظات ژئوپلیتیکی یا امنیتی باشد، بر منافع اقتصادی استوار است؛ یعنی «اول آمریکا» و نه «اول اسرائیل».
چه در توجه ویژه ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس و چه در تغییر محسوس روابط با اسرائیل، میتوان روند روزافزون سودمحور و عملگرایانه شدن سیاست خارجی دولت ترامپ در خاورمیانه را مشاهده کرد.
این سفر، نمایش تمامعیاری از «هنر معامله» ترامپ در صحنه بینالمللی بود؛ اما در عمق ماجرا، تضاد میان عقبنشینی راهبردی آمریکا از منطقه و تداوم تلاش برای حفظ سلطه، روزبهروز بیشتر آشکار میشود. گسترش استقلال راهبردی و چندجانبهگرایی دیپلماتیک در منطقه روندی غیرقابل متوقف است که نمیتواند توسط سیاستهای استثماری و کوتاه مدت ترامپ متوقف شود.
پیام سیاست سودمحور «ترامپ» در خاورمیانه؛ نزدیک به عربستان، دور از اسرائیل
نظر شما