علیرغم شوکهای اقتصادی و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی، بزرگترین رمزارز جهان همچنان موقعیت خود را حفظ کرده است. مجموعهای از روندهای نوظهور نیز نشان میدهد که نقش بلندمدت بیتکوین در اقتصاد جهانی دیگر قابل نادیدهگرفتن نیست.
یکی از تحولات جالبتوجه، تغییر دیدگاه دولتها نسبت به بیتکوین است. در محافل سیاستگذاری بهویژه در ایالات متحده بحثهایی جدی درباره درنظرگرفتن بیتکوین بهعنوان یک دارایی استراتژیک در جریان است. هرچند این ایده فعلاً جنبه نظری دارد، اما پیشنهاد ایجاد ذخایر ملی بیتکوین میتواند نقطه عطفی مهم باشد؛ تغییری از فروش داراییهای رمزارزی توقیفشده به سمت انباشت بلندمدت آنها. اگر دولتهای بزرگ تصمیم بگیرند بیتکوین را نگه دارند، نه بفروشند، احتمالاً سایر کشورها نیز از این الگو پیروی خواهند کرد و این موضوع میتواند مشروعیت بیتکوین را در بالاترین سطوح حاکمیتی تثبیت کند.
اعتماد بخش خصوصی نیز در حال افزایش است. شرکتها و نهادهای مالی بزرگ همچنان بخشی از سرمایه خود را به بیتکوین اختصاص میدهند—نه فقط با نیت سفتهبازی، بلکه بهعنوان بخشی از استراتژیهای کلان مالی. شفافیت مقرراتی هم نقش مؤثری در این روند داشته، بهویژه با موضع اخیر کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا که برخوردی دوستانهتر با صنعت رمزارزها در پیش گرفته و مسیر ورود بانکهای سنتی به این حوزه را هموارتر کرده است.
اما شاید مهمترین عامل، رفتار اخیر بیتکوین در بازار باشد. در سالی که پر از نوسان، تنشهای تجاری و بازارهای سهام متزلزل بوده، بیتکوین سقوط نکرده؛ بلکه مقاومت نشان داده است. هرچند عملکرد آن از همه داراییها بهتر نبوده، اما همین پایداری، برای داراییای که هنوز اغلب سفتهبازانه تلقی میشود، بسیار قابل توجه است. بیتکوین حالا نهتنها بهعنوان یک سرمایهگذاری پرریسک، بلکه حتی بهعنوان یک ابزار پوشش ریسک بالقوه نیز مطرح شده است.
مجموعه این نشانهها به یک نتیجه ختم میشود: بیتکوین دیگر یک موج زودگذر نیست. چه از منظر پذیرش نهادی، چه علاقه سیاستگذاران، یا رفتار باثبات در بازار، پایههای آن هر روز محکمتر از قبل به نظر میرسد.
چرا بیتکوین در سال ۲۰۲۵ ثابت کرده که آمده تا بماند؟
نظر شما