5/4/2025 4:18:27 AM

معمار ترورهای سازمان‌یافته در تاریخ معاصر ایران چه‌کسی بود؟ / از مرکز غیبی تا کمیته مجازات؛ همه گروه‌هایی که برای آرمان سیاسی دست به اسلحه بردند

تروریسم، واژه‌ای که امروزه لرزه بر اندام جهان انداخته، دیگر صرفاً به نزاع‌های درون‌حاکمیتی و رقابت‌های سیاسی محدود نمی‌شود. این پدیده شوم، اکنون به تهدیدی جهانی بدل شده است؛ تهدیدی که امنیت فردی و جمعی را در هر نقطه‌ای از دنیا به چالش می‌کشد. دیگر مسافران هواپیما و قطار، احساس امنیت کامل ندارند و هر اتومبیل پارک‌شده‌ای می‌تواند به ابزاری مرگبار تبدیل شود. همین واقعیت‌ها باعث شده‌اند که مقابله با تروریسم به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های سیاست خارجی کشورها بدل گردد و بودجه‌های هنگفتی برای مهار آن صرف شود. در این نوشتار، نگاهی تحلیلی و تاریخی به ریشه‌ها و سیر تطور ترور و گروه‌های تروریستی در ایران خواهیم داشت.

آغاز تروریسم در ایران: از میرزارضا کرمانی تا مشروطه

تروریسم در ایران، به‌ظاهر با شلیک گلوله میرزارضا کرمانی و قتل ناصرالدین شاه قاجار در ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۱۳ هجری قمری در حرم حضرت عبدالعظیم آغاز شد. هرچند برخی از مشروطه‌خواهان، این واقعه را یک اقدام شخصی و نه تروریستی می‌دانند، اما نمی‌توان از تأثیر عمیق آن بر روند تاریخی کشور چشم‌پوشی کرد. حضور پادشاه مقتدری مانند ناصرالدین شاه، تحقق آرمان‌های مشروطه‌طلبان را تقریباً غیرممکن ساخته بود و با حذف او، فضای سیاسی ایران دستخوش تغییر شد.

با این حال، آغاز تروریسم مدرن و سازمان‌یافته در ایران را باید با ورود حیدرخان عمواوغلی به عرصه سیاست و مبارزه دانست؛ فردی که با تکیه بر تجربیات سیاسی و تشکیلاتی خود، روش‌های نوین ترور و بمب‌گذاری را در ایران پایه‌گذاری کرد.

حیدرخان عمواوغلی: معمار ترورهای سازمان‌یافته

حیدر تاری وردی‌اف، معروف به حیدرخان عمواوغلی، فرزند مشهدی میرزا علی‌اکبر ارومیه‌ای، اصالتاً ایرانی اما زاده قفقاز بود. او در رشته مهندسی برق تحصیل کرد و به دلیل نیاز به یک برق‌کار مسلمان برای برق‌کشی بارگاه امام رضا(ع)، به ایران دعوت شد. پس از اتمام پروژه در مشهد، به تهران آمد و در کارخانه برق این شهر مشغول به کار شد.

عمواوغلی پیش از ورود به ایران، عضو کمیته سوسیال دموکرات‌های بادکوبه بود و تجربه‌های ارزشمندی در زمینه فعالیت‌های سیاسی و تشکیلاتی داشت. ورود او به جمع مشروطه‌خواهان ایران، آرایش صحنه سیاسی را به‌کلی تغییر داد. او با قدرت سازماندهی بالا، نیروهای وفادار به مشروطه را سامان داد و حزب دموکرات مشهد را با حضور چهره‌هایی چون ملک‌الشعرا بهار تأسیس کرد.

حیدرخان عمواوغلی مبدع روش‌های سازمان‌یافته ترور و بمب‌گذاری در ایران عصر مشروطه بود. ترور علی‌اصغرخان امین‌السلطان در ۷ شهریور ۱۲۸۶، نخستین ترور سازمان‌یافته‌ای بود که توسط او و با همکاری عباس آقا تبریزی اجرا شد. سال بعد، با ارسال یک جعبه بمب‌گذاری‌شده به نام یکی از روحانیون برای شجاع نظام مرندی، دشمن سرسخت مشروطه، او و پسرش را به قتل رساند.

با وجود تلاش‌های فراوان عمواوغلی برای مبارزه با استبداد، برخی اقدامات او که ناشی از رادیکالیسم و عدم درک صحیح شرایط تاریخی بود، آسیب‌های جدی به جنبش مشروطه وارد کرد. از جمله این اقدامات می‌توان به ترور نافرجام محمدعلی شاه اشاره کرد که بهانه لازم را برای سرکوب خونین مشروطه‌خواهان و به توپ بستن مجلس در اختیار شاه قرار داد.

پس از این حوادث، حیدرخان مدتی در بازداشت نظمیه بود و سپس به روسیه رفت. او که با انقلابیون روس ارتباط نزدیکی داشت و حتی با لنین ملاقات کرده بود، هرگز نتوانست رادیکالیسم خود را مهار کند و در تحلیل دشمنان و دوستان مشروطه‌خواه دچار خطا شد. ترور سیدعبدالله بهبهانی از نمونه‌های بارز این اشتباهات بود.

در ادامه، حیدرخان به ایران بازگشت و در گیلان هسته اولیه حزب کمونیست ایران را بنیان گذاشت. او با میرزاکوچک خان و دیگر انقلابیون، کمیته انقلاب سرخ را تشکیل داد و در تأسیس حکومت جمهوری شوروی گیلان نقش داشت. اختلافات داخلی، به‌ویژه واقعه ملاسرا، سرانجام به دستگیری و قتل او توسط جنگلی‌ها در سال ۱۳۰۰ شمسی انجامید.

مرکز غیبی: سازمانی مخفی و مردمی

مرکز غیبی یکی از تشکیلات سری و سازمان‌یافته مشروطه‌خواهان تبریز بود که در سال ۱۳۲۲ قمری تأسیس شد. اعضای کمیته مرکزی آن، چهره‌هایی چون علی مسیو، حاج رسول صدقیانی، حاج علی دواچی، سیدحسن شریف‌زاده و دیگران بودند. حلقه واسط میان کمیته مرکزی و مردم نیز از افراد معتمد و فعال تشکیل شده بود.

ورود به مرکز غیبی بسیار دشوار بود و چهار شرط اصلی داشت: ایرانی بودن، تدین به اسلام، حفظ اسرار و اطاعت محض. مغز متفکر این مرکز، کربلایی علی مسیو، تاجرزاده‌ای تبریزی بود که با انقلاب فرانسه و انقلابیون قفقاز آشنایی داشت و مسئولیت سیاست خارجی و امنیتی مرکز را بر عهده داشت.

رهبران مرکز غیبی بر آگاهی‌بخشی عمومی تأکید داشتند و با تأسیس مدرسه تربیت و انتشار روزنامه مجاهد، افکار آزادی‌خواهانه را در جامعه ترویج کردند. هدف مرکز، تربیت گارد مسلح برای حمایت از آزادی و مبارزه با استبداد و استعمار بود. عضویت در این مرکز، مستلزم تحقیقات محرمانه و تعهدات سنگین بود و افشای اسرار، مجازات مرگ در پی داشت.

شیوه کار مرکز غیبی به گونه‌ای بود که ابتدا با ارسال نامه و اخطار، مستبدین را به ترک مخالفت با اصول مشروطه دعوت می‌کردند. اگر نتیجه نمی‌گرفتند، اقدامات قاطع‌تری در دستور کار قرار می‌گرفت. آموزش فداییان در اتاق‌های تاریک و ناشناس بودن رهبران، بر رمزآلودگی و کارآمدی این سازمان می‌افزود. استقبال مردم از فداییان به حدی بود که در قیام تبریز، تعداد آنان به ۲۰ هزار نفر رسید که عمدتاً از طبقات فرودست جامعه بودند.

رهبران مرکز غیبی، منافع مردم و مبارزه با استبداد و استعمار را بر هر چیز دیگری مقدم می‌دانستند و با هرگونه خودسری و انحراف برخورد جدی می‌کردند. پس از درگذشت علی مسیو در سال ۱۲۸۹ شمسی، آزادی‌خواهان تبریز همچنان به مبارزه با استبداد ادامه دادند و نقش مهمی در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند.

کمیته مجازات: ترور برای تسویه سیاسی

کمیته مجازات، یکی از کوتاه‌عمرترین اما تأثیرگذارترین گروه‌های تروریستی تاریخ ایران بود. ابراهیم منشی‌زاده، اسدالله ابوالفتح‌زاده و محمدنظرخان مشکوه‌الممالک از بنیان‌گذاران اصلی این کمیته بودند که پس از پیوستن به مشروطه‌خواهان، تصمیم به تشکیل گروهی برای مبارزه مسلحانه گرفتند.

هدف اصلی کمیته مجازات، تسویه عوامل انگلیس و ایجاد رعب و وحشت در میان مقامات دولتی و روزنامه‌نگاران بود. ترورهایی چون قتل میرزا اسماعیل‌خان، رئیس انبار غله، و متین‌السلطنه ثقفی، مدیر روزنامه عصر جدید، فضای سیاسی را ملتهب ساخت. اما ترور منتخب‌الدوله، خزانه‌دار، که صرفاً به دلیل لجاجت شخصی انجام شد، موجب خشم عمومی و فروپاشی کمیته گردید.

در این دوره، برخی اعضا برای کسب منفعت شخصی با افراد تهدیدشده تماس گرفتند و کمیته تصمیم به تصفیه آنان گرفت. افشای اسرار کمیته توسط بهادرالسلطنه و دستگیری اعضا، پایان کار این گروه را رقم زد. برخی اعضا اعدام و برخی دیگر تبعید یا در مسیر تبعید کشته شدند. رفتار دولت با اعضای کمیته، بحث‌های زیادی درباره ماهیت و اهداف واقعی این گروه برانگیخت.

حزب توده: سازماندهی ترور در پوشش حزب سیاسی

حزب توده، بزرگ‌ترین حزب کمونیستی ایران، ریشه در فعالیت‌های سوسیال دموکرات‌های بادکوبه و تلاش‌های حیدرخان عمواوغلی داشت. پس از سرکوب گروه‌های کمونیستی در دوره رضاشاه، اعضای آزادشده از زندان، حزب توده را بنیان نهادند. این حزب با حمایت شوروی و فضای باز پس از اشغال ایران، به سرعت در میان روشنفکران، کارگران، کارمندان، دانشجویان و زنان نفوذ کرد و به قدرتمندترین حزب سیاسی کشور بدل شد.

حزب توده دارای یک سازمان نظامی بود که در بهار ۱۳۲۳ تأسیس شد. سروان عزت‌الله سیامک، سرهنگ اسکندانی و سرهنگ آذر از اعضای مؤسس این سازمان بودند. سازمان اطلاعات حزب به رهبری دکتر یزدی و با حضور چهره‌هایی چون علوی، بهرامی، جودت، فروتن، کیانوری و دیگران، مسئول اجرای مصوبات هیئت مرکزی بود. خسرو روزبه، مسئول گروه ترور حزب، بدون اطلاع برخی اعضای ارشد، عملیات‌های تروریستی را سازماندهی می‌کرد.

ترور محمد مسعود، روزنامه‌نگار سرشناس، در ۲۲ بهمن ۱۳۲۶ و احمد دهقان در خرداد ۱۳۲۹ از جمله اقدامات شاخه ترور حزب توده بود. همچنین، ترورهای درون‌حزبی برای حذف عناصر مشکوک یا مخالف، بخشی جدایی‌ناپذیر از فعالیت‌های این گروه بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرکوب حزب، بسیاری از اعضا تصفیه یا ترور شدند و حزب توده به فعالیت مخفیانه روی آورد.

سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین)

پس از وقایع خرداد ۱۳۴۲، سه نفر از جوانان عضو نهضت آزادی به این نتیجه رسیدند که روش‌های پیشین مبارزه با حکومت کارایی لازم را ندارد و تنها با تکیه بر یک تشکل ایدئولوژیک و حرفه‌ای می‌توان به نتیجه رسید. از سال ۱۳۴۳، محمد حنیف‌نژاد، سید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان مطالعات ایدئولوژیک خود را آغاز کردند و به شناسایی نیروهای مذهبی در دانشگاه‌ها پرداختند.

این گروه، با جذب نیرو از میان دانشجویان و ارتباط با روحانیون روشنفکر، به تدریج به یکی از مهم‌ترین گروه‌های مخالف حکومت بدل شد. آنها با تکیه بر اصول ایدئولوژیک و سازماندهی دقیق، توانستند در سال‌های بعد، نقش مهمی در تحولات سیاسی و امنیتی ایران ایفا کنند؛ هرچند عملکرد آنها همواره با بحث‌ها و انتقادات فراوانی همراه بوده است.

جمع‌بندی

تاریخ معاصر ایران، سرشار از نمونه‌های ترور و فعالیت گروه‌های تروریستی است که هر یک با اهداف، ایدئولوژی‌ها و روش‌های خاص خود، تأثیرات عمیقی بر روند سیاسی و اجتماعی کشور گذاشته‌اند. از ترورهای فردی تا سازمان‌یافته، از مبارزان مشروطه تا احزاب کمونیستی و گروه‌های ایدئولوژیک معاصر، همگی بخشی از این تاریخ پر فراز و نشیب را رقم زده‌اند؛ تاریخی که مطالعه دقیق آن، برای درک بهتر تحولات امروز ایران، ضروری است.


معمار ترورهای سازمان‌یافته در تاریخ معاصر ایران چه‌کسی بود؟ / از مرکز غیبی تا کمیته مجازات؛ همه گروه‌هایی که برای آرمان سیاسی دست به اسلحه بردند

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی