
هرچند در کتابهای درسی امری غیرواقع مطرح شود اما دیگر دورهای که خانواده ها شش فرزند داشتند سپری شده است. آذر ماه سال گذشته بود که وزیر بهداشت اعلام کرد برای نخستین بار میزان موالید در کشور به کمتر از یک میلیون نفر در سال رسیده است و اگر به موضوع جمعیت توجه کافی نشود، این مسئله به خطرات جدی در ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی تبدیل خواهد شد.
درک این موضوع چندان سخت نیست. خانوادههای ایرانی با بیش از 5 فرزند در دهههای 50 و 60 به سه فرزند در دهههای 70 و 80 و در نهایت به دو یا یک فرزند در دهه 90 رسیدند.امروز به عینه مشاهده میشود که اغلب زوجهای جوان حتی یک فرزند هم ندارند.
اگر به شرایط زوجهای جوان که توان بچه دار شدن دارند توجه کنیم اغلب یا از آوردن فرزند خودداری میکنند یا از یک یا دو فرزند خود پشیمان هستند. اما موضوع چیست و دلیل اصلی خودداری زوجین از تجربه شیرین داشتن فرزند چه میتواند باشد؟
اجاره نشین شاغل نه زمان دارد نه پول
یکی از شهروندان بعد از گذشت سه سال از ازدواج خود میگوید حاضر نیست بچه دار شود. او و همسرش هر دو شاغل هستند و تمامی درآمدشان صرف اجاره و غذا و پوشاک میشود.
این شهروند میگوید با اینکه جوان هستیم اما هنوز نتوانستهایم یک مسافرت درست و حسابی برویم. تمامی درآمدمان صرف نیازهای ضروری میشود. در چنین شرایطی آوردن یک فرزند کاملاً اشتباه است.چرا که نه فرصت بچه داری داریم و نه انرژی و توان مالی آن را.
هرچند این شهروند و همسر او علاقه دارند فرزندی داشته باشند اما میگویند اگر در چنین شرایطی که حتی نیازهای خودشان را نمیتوانند تامین کنند، فرزندی بیاورند در حق او ظلم کردهاند.
این اظهارات در حالی است که در سال ۱۴۰۰، بیش از ۵۵ درصد از خانوارهای شهری و بیش از ۲۵درصد از خانوارهای روستایی مستأجر بودند.
طبق اعلام مسئولان وزارت راه و شهرسازی، ۳۱ درصد از مردم ایران مستأجرند و۸ درصد در خانههای سازمانی زندگی میکنند. طبق این آمار در شهر تهران ۵۱ درصد شهروندان مستأجر هستند. براساس آمار سال ۱۳۹۸ در تهران ۴۳ درصد مستأجر داشتیم، اما نسبت مستأجران به مالکان در ۵ سال اخیر رشد کرده و به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. در چهار سال اخیر نیز وضعیت مستأجری به دلیل افزایش قیمت مسکن به مراتب بدتر شده است و اجاره بها سال به سال بخش بیشتری از درآمد خانوار را میبلعد.
کودک امروز مصرف گراتر از کودک دیروز
اما در کنار فقیرتر شدن، مصرف گرایی با افزایش همراه است. اگر زمانی کودکان دهه 60 و 50 به خوراکی حداقلی، لباس برادر و خواهر بزرگتر از خود، مدارس سه شیفتی، بازی در کوچه با اسباب بازی پلاستیکی و شام و ناهار ساده راضی میشدند، کودکان امروز که متعلق به نسل دیجیتال هستند از بدو تولد به موضوع فشن و مد، سرعت اینترنت، وسایل الکترونیکی مانند گوشی همراه و لپ تاپ و بازیهای گرانقیمت آنلاین اهمیت میدهند.
یکی از والدین در این خصوص گفت: تنها فرزند ما بیش از مجموع من و همسرم هزینه دارد. او تنها 7 سال دارد و قرار است امسال به مدرسه برود. نه تنها تمام درآمد ما صرف انواع اسباب بازی، لباس و غذا میشود بلکه مرتباً سرگرمیهای متنوع میخواهد. هر چند من و همسرم تلاش میکنیم با سرگرمیهای ساده او را شاد کنیم اما در نهایت بازی کامپیوتری و رفتن به سینما، شهربازی و رستوران او را خوشحال میکند.
این شهروند میگوید با هزینههای تنها فرزندش به هیچ عنوان نمیتواند فرزند دیگری داشته باشد و از هم اکنون نگران آینده اوست.
وی که یک شغل قراردادی دارد معتقد است با چنین وضعیت شغلی نمیتوان برای آینده حساب باز کرد و ناچار باید فقط برای تامین نیازهای امروز تلاش کرد.
مردم باید چند فرزند داشته باشند تا وام درست و حسابی بگیرند؟
اما در مقابل حل ریشهای مشکلات که بخش عمده آن اقتصادی است دولت مرتباً نسبت به فرزند آوری تاکید دارد و تنها تشویقی آن به مردم دادن قرضی تحت عنوان وام فرزندآوری است. در واقع شهروندان که به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوانند صاحب فرزند شوند از سوی دولت برای داشتن فرزند مقروض هم میشوند.
این در حالی است که ارقام فرزند آوری نیز طنز تلخ است. مبلغ وام فرزندآوری ۱۴۰۳ بهازای فرزند اول ۴۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۸۰ میلیون تومان، فرزند سوم ۱۲۰ میلیون تومان، فرزند چهارم ۱۵۰ میلیون تومان و برای فرزند پنجم به بعد ۲۰۰ میلیون درنظر گرفته شده بود.
یکی از شهروندان میگوید این ارقام کفاف شیرخشک و پوشاک نوزاد را هم نمیدهد. چه برسد که غذا، پوشاک، مسکن و سایر نیازمندیهای آن تامین شود.
فرزندآوری هر چند مقولهای مهم و کلیدی اما بیتوجه به نیاز زوجین تاکید میشود. موضوعی که با این روند راه به جایی نخواهد برد و پدر و مادر جوان امروزی را حمایت نخواهد کرد.
فرزند آوری خرج دارد/ قرض دادن، تمام اقدام تشویقی دولت!
نظر شما